intercurrent
/ˌɪntərˈkɜːrənt//ˌɪntərˈkɜːənt/
معنی: در میان اینده، مداخله کننده، تداخل کننده، در میان چیزهای دیگر رخ دهنده
معانی دیگر: (پزشکی - وابسته به یک بیماری که در حین ابتلا به یک بیماری دیگری رخ می دهد و آن را تعدیل می کند) همایند، همزمان، میان رونده، میانگیر (رجوع شود به: intervene)، درمیان چیزهای دیگرر دهنده