intercostal

/ˌɪntərˈkɑːstl//ˌɪntəˈkɒstl/

معنی: واقع در میان دندهها، واقع در بین رگبرگها
معانی دیگر: (کالبد شناسی: واقع در بین دنده ها) میان دنده ای، عضله ی میان دنده ای

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: relating to the area between the ribs; located between the ribs.
اسم ( noun )
مشتقات: intercostally (adv.)
• : تعریف: anything, such as a muscle or space, that is situated between the ribs.

جمله های نمونه

1. My heart is in the fifth left intercostal clavicle middle5cm beat for you.
[ترجمه گوگل]قلب من در پنجمین ضربان ترقوه بین دنده ای چپ وسط 5 سانتی متر برای شما قرار دارد
[ترجمه ترگمان]قلب من در قسمت پنجم باقی مانده از طرف دیگر به ترقوه متصل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As far as possible the reduced intercostal muscle as well as breathes the myo- acting auxiliary, causes it maintains the relaxation and the rest.
[ترجمه گوگل]تا آنجا که ممکن است کاهش عضله بین دنده‌ای و همچنین تنفس عضله کمکی عضلانی باعث حفظ آرامش و بقیه می‌شود
[ترجمه ترگمان]تا جایی که ممکن است ماهیچه های بین دنده ای کم تر و هم چنین ماده کمکی myo را تنفس می کند، باعث می شود که استراحت و استراحت را حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The main bleeding source of thoracic hemorrhage was intercostal artery.
[ترجمه گوگل]منبع خونریزی اصلی خونریزی قفسه سینه شریان بین دنده ای بود
[ترجمه ترگمان]منبع خونریزی اصلی خونریزی قفسه سینه، رگ میان دنده ای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Governing women's blood deficiency, dizziness, menopausal syndrome, and intercostal neuralgia.
[ترجمه گوگل]کنترل کننده کمبود خون زنان، سرگیجه، سندرم یائسگی و نورالژی بین دنده ای
[ترجمه ترگمان]کمبود خون زنان، سرگیجه و menopausal و بیماری های دنده عقب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. During inhalation, contraction of the intercostal muscles elevates the ribs.
[ترجمه گوگل]در حین استنشاق، انقباض عضلات بین دنده ای، دنده ها را بالا می برد
[ترجمه ترگمان]در طول نفس کشیدن، انقباض ماهیچه های بین دنده ای دنده ها را بالا می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Intercostal is made from web and flanges and is tailored from a whole knitted - stitched laminate plate.
[ترجمه گوگل]Intercostal از تار و فلنج ساخته شده است و از یک صفحه لمینت کامل بافتنی - دوخته شده ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]intercostal از طریق وب و لبه ساخته می شود و از یک صفحه لمینیت ساخته شده از بخیه زده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Intercostal neuralgia causes paroxysmal burning pain or pricking pain.
[ترجمه گوگل]نورالژی بین دنده ای باعث درد ناشی از سوزش یا درد سوزش می شود
[ترجمه ترگمان]درد اعصاب باعث درد شدید و سوزش درد میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The ligation of the intercostal artery and the temporary artificial pneumothorax to prevent the pulmonary injury can reduce cardiovascular dysfunction in the early period of the wound.
[ترجمه گوگل]بستن شریان بین دنده ای و پنوموتوراکس مصنوعی موقت برای جلوگیری از آسیب ریوی می تواند اختلال عملکرد قلبی عروقی را در دوره اولیه زخم کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]انقباض عروق بین دنده ای و the مصنوعی موقت برای جلوگیری از آسیب ریوی می تواند عملکرد قلبی عروقی را در دوران اولیه زخم کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Methods Modified radical mastectomy and incised intercostal muscles for internal mammary node biopsy was performed on 113 patients.
[ترجمه گوگل]MethodsModified ماستکتومی رادیکال و برش عضلات بین دنده ای برای بیوپسی گره پستانی داخلی در 113 بیمار انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش های Modified radical radical و incised بین ماهیچه های بین دنده ای برای بیوپسی غدد درونی به ۱۱۳ بیمار انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Main chest muscle pectoralis major minor muscle and intercostal muscles.
[ترجمه گوگل]عضله اصلی قفسه سینه عضله جزئی سینه ماژور و عضلات بین دنده ای
[ترجمه ترگمان]ماهیچه سینه اصلی ماهیچه های اصلی ماهیچه های بین دنده ای و ماهیچه های بین دنده ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusion Intercostal artery embolization could be useful for increasing the effective rate and decreasing the recurrence rate in the management of hemoptysis.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری آمبولیزاسیون شریان بین دنده ای می تواند برای افزایش میزان موثر و کاهش میزان عود در مدیریت هموپتیزی مفید باشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری شریان intercostal می تواند برای افزایش نرخ موثر و کاهش نرخ بازگشتی در مدیریت of مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Results It was found that the common trunks of the right bronchial artery and the third posterior intercostal artery can be divided into four types.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها مشخص شد که تنه‌های مشترک شریان برونشیال راست و سومین شریان بین‌دنده‌ای خلفی را می‌توان به چهار نوع تقسیم کرد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که تنه مشترک سرخرگ bronchial راست و سرخرگ شکمی سوم پشتی را می توان به چهار نوع تقسیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To probe the characters of the diagnosis of intercostal schwannoma.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی ویژگی های تشخیص شوانومای بین دنده ای
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی ویژگی های تشخیص بین دنده ای (بین دنده ای)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Results ITA can get blood supply from the inferior intercostal arteries, musculophrenic artery and superior epigastric artery, if its proximal end was divided.
[ترجمه گوگل]نتایج ITA می تواند خون را از شریان های بین دنده ای تحتانی، شریان عضلانی و شریان اپی گاستر فوقانی دریافت کند، اگر انتهای پروگزیمال آن تقسیم شده باشد
[ترجمه ترگمان]نتایج ITA می توانند تامین خون را از ورید بین دنده ای، سرخرگ musculophrenic و سرخرگ epigastric فوقانی به دست آورند، در صورتی که انتهای مجاور آن تقسیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

واقع در میان دنده ها (صفت)
intercostal

واقع در بین رگبرگها (صفت)
intercostal

انگلیسی به انگلیسی

• muscle or organ located between the ribs (anatomy)
located between the ribs (anatomy)

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] بین دنده ای: ( واقع در ) بین دنده ها
بین دنده ای

بپرس