دیکشنری
مترجم
بپرس
intercommunity
معنی
: مشارکت
معانی دیگر
: اشتراک، جمع المالی
دنبال کنید
بررسی کلمه
صفت
( adjective )
• :
تعریف:
combined form of community.
مترادف ها
مشارکت
(اسم)
partnership, association, collectivity, intercommunity, entirety, co-ownership
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها