intercollegiate

/ˌɪntərkəˈliːdʒət//ˌɪntəkəˈliːdʒɪət/

معنی: بین دانشکده ها، بین کالجهای مختلف، وابسته بکالج ها
معانی دیگر: میان دانشگاهی، در مورد مسابقات بین کالجهای مختلف

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: involving two or more different colleges or universities.

- intercollegiate activities
[ترجمه گوگل] فعالیت های بین دانشگاهی
[ترجمه ترگمان] فعالیت های intercollegiate
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. intercollegiate athletics
ورزش های میان دانشگاهی

2. Our college team took the wooden spoon in the inter-collegiate league this season.
[ترجمه گوگل]تیم دانشگاهی ما در لیگ بین‌دانشگاهی این فصل قاشق چوبی را گرفت
[ترجمه ترگمان]تیم کالج ما قاشق چوبی را در لیگ بین شاخه ای در این فصل به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the early 1970s, 85 percent of all intercollegiate athletes were men.
[ترجمه گوگل]در اوایل دهه 1970، 85 درصد از تمام ورزشکاران بین دانشگاهی مرد بودند
[ترجمه ترگمان]در اوایل دهه ۱۹۷۰، ۸۵ درصد از همه ورزش کاران intercollegiate مرد بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Plebes play any one of 21 intercollegiate sports or participate in intramurals.
[ترجمه گوگل]Plebes هر یک از 21 ورزش بین دانشگاهی را انجام می دهد یا در مسابقات درون مدرسه ای شرکت می کند
[ترجمه ترگمان]Plebes هر کدام از ۲۱ رشته ورزشی را بازی می کنند یا در intramurals شرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Columbia University sponsors 29 intercollegiate teams competing in the Ivy League in NCAA Division I (I-AA for football).
[ترجمه گوگل]دانشگاه کلمبیا حامی 29 تیم بین دانشگاهی است که در لیگ آیوی در بخش I NCAA (I-AA برای فوتبال) رقابت می کنند
[ترجمه ترگمان]۲۹ تیم برتر در دانشگاه کلمبیا در لیگ آی وی در لیگ قهرمانان آسیا (I - AA برای فوتبال)رقابت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I was recruited to play intercollegiate basketball and became a professional player.
[ترجمه گوگل]من برای بسکتبال بین دانشگاهی استخدام شدم و یک بازیکن حرفه ای شدم
[ترجمه ترگمان]من استخدام شدم تا بسکتبال بازی کنم و به یک بازیکن حرفه ای تبدیل شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Department will foster the highest level of intercollegiate athletic competition and compete nationally in selected sports.
[ترجمه گوگل]این دپارتمان بالاترین سطح مسابقات ورزشی بین دانشگاهی را تقویت خواهد کرد و در رشته های ورزشی منتخب در سطح ملی رقابت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این دپارتمان بالاترین سطح رقابت ورزشی intercollegiate را افزایش خواهد داد و در سطح ملی در ورزش های منتخب رقابت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Each plan includes coverage for Emergency Medical Evacuation, Intercollegiate Sports, Acts of Terrorism and more!
[ترجمه گوگل]هر طرح شامل پوششی برای تخلیه فوری پزشکی، ورزش بین دانشگاهی، اقدامات تروریستی و موارد دیگر است!
[ترجمه ترگمان]هر برنامه شامل پوشش دهی برای تخلیه اورژانسی پزشکی، Intercollegiate ورزشی، اقدامات تروریستی و بیشتر است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The University's intercollegiate sports teams compete with regional rivals in men's and women's sports.
[ترجمه گوگل]تیم های ورزشی بین دانشگاهی این دانشگاه در ورزش مردان و زنان با رقبای منطقه ای رقابت می کنند
[ترجمه ترگمان]تیم های ورزشی intercollegiate دانشگاه با رقبای محلی در ورزش های مردان و زنان رقابت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The intercollegiate competence is, by nature, that of human resources, with the competition at higher level as its core.
[ترجمه گوگل]شایستگی بین دانشگاهی ذاتاً شایستگی منابع انسانی است و رقابت در سطوح بالاتر به عنوان هسته اصلی آن است
[ترجمه ترگمان]صلاحیت intercollegiate، به وسیله طبیعت، از منابع انسانی، با رقابت در سطح بالاتر به عنوان هسته آن، در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He takes part in the intercollegiate sports every year.
[ترجمه گوگل]او هر سال در ورزش های بین دانشگاهی شرکت می کند
[ترجمه ترگمان]او هر ساله در ورزش های intercollegiate شرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Anything less would be second-class citizenship in the world of intercollegiate sports.
[ترجمه گوگل]هرچه کمتر باشد، شهروندی درجه دو در دنیای ورزش بین دانشگاهی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]هر چیزی که کم تر باشد شهروندی درجه دو در دنیای ورزش intercollegiate خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Recently I was in Harvard as a special guest for the annual Taiwanese Students' Association, the Intercollegiate, where universities around the country congregate in Harvard for a day of celebration.
[ترجمه گوگل]اخیراً من به عنوان مهمان ویژه انجمن سالانه دانشجویان تایوانی، Intercollegiate، در هاروارد بودم، جایی که دانشگاه‌های سراسر کشور برای یک روز جشن در هاروارد گرد هم می‌آیند
[ترجمه ترگمان]اخیرا من در هاروارد به عنوان یک مهمان ویژه برای انجمن دانشجویان تایوان، the، که در آن دانشگاه ها در سراسر کشور برای یک روز جشن در دانشگاه هاروارد جمع می شوند، بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. His decision to leave the team just on the eve of the intercollegiate tournament was certainly a bolt from the blue.
[ترجمه گوگل]تصمیم او برای جدایی از این تیم درست در آستانه مسابقات بین دانشگاهی مطمئناً یک مهره از آبی بود
[ترجمه ترگمان]تصمیم او این بود که تیم را درست در شب عید پاک ترک کند بی تردید یک گلوله از سمت آبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بین دانشکده ها (صفت)
intercollegiate

بین کالج های مختلف (صفت)
intercollegiate

وابسته به کالج ها (صفت)
intercollegiate

انگلیسی به انگلیسی

• between colleges; involving two or more colleges

پیشنهاد کاربران

وابسته به کالج ( درمورد مسابقات کاربرد دارد ) ، بین کالج

بپرس