1. His intercession could be of help to the tribe.
[ترجمه گوگل]شفاعت او می تواند به این قبیله کمک کند
[ترجمه ترگمان]تقاضای او می تواند کمک به قبیله باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Several political prisoners have been released through the intercession of Amnesty International.
[ترجمه گوگل]چند تن از زندانیان سیاسی با شفاعت عفو بین الملل آزاد شدند
[ترجمه ترگمان]چندین زندانی سیاسی از طریق میانجیگری سازمان عفو بین الملل آزاد شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Through the intercession of him, my request was granted.
[ترجمه گوگل]با شفاعت ایشان درخواستم برآورده شد
[ترجمه ترگمان]من از او خواهش کردم که او را ملاقات کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. To offer such intercession is considered at least a presumption and at worst occultist, using the magic of candles.
[ترجمه گوگل]ارائه چنین شفاعتی حداقل یک فرض و در بدترین حالت غیبت با استفاده از جادوی شمع تلقی می شود
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد چنین intercession، حداقل یک فرض و در بدترین حالت، با استفاده از جادوی شمع در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. But how much greater the glory of intercession!
[ترجمه گوگل]اما جلال شفاعت چقدر بزرگتر است!
[ترجمه ترگمان]اما چه شکوه و شکوه تر از این!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. By means of intercession God's blessing is poured out at home and abroad.
[ترجمه گوگل]با شفاعت، برکت خداوند در داخل و خارج از کشور جاری می شود
[ترجمه ترگمان]با میانجیگری خدا، دعای خیر در خانه و خارج از کشور سرازیر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She said she did not need intercession about her marriage.
[ترجمه گوگل]او گفت که برای ازدواجش نیازی به شفاعت ندارد
[ترجمه ترگمان]او گفت که به intercession درباره ازدواج او نیاز ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The intercession has made a rapid progress.
[ترجمه گوگل]شفاعت به سرعت پیشرفت کرده است
[ترجمه ترگمان]این intercession پیشرفت سریعی داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Intercession is to be the great link between heaven and earth.
[ترجمه گوگل]شفاعت پیوند بزرگ بین آسمان و زمین است
[ترجمه ترگمان]Intercession پیوند بزرگ بین زمین و آسمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Peter, at the intercession of old Savelitch, was spared by Pougatcheff.
[ترجمه گوگل]پیتر، با شفاعت ساولیچ پیر، توسط پوگچف نجات یافت
[ترجمه ترگمان]پ--ی--ت-- ر \"، به کمک\" Savelitch پیر \"از\" Pougatcheff \"نجات پیدا کرد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The introduction of the people's intercession prepositive procedure is in favor of optimizing the distribution of dissension-solving resources and improving the dissension-solving system.
[ترجمه گوگل]معرفی رویه قید شفاعت مردم به نفع بهینه سازی توزیع منابع حل اختلاف و بهبود نظام حل اختلاف است
[ترجمه ترگمان]معرفی روش intercession مردم به نفع بهینه سازی توزیع منابع حل اختلاف و بهبود سیستم حل اختلاف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A true intercession and a deeper adoration will ever be found to be inseparable.
[ترجمه گوگل]یک شفاعت واقعی و یک پرستش عمیق تر هرگز جدایی ناپذیر خواهند یافت
[ترجمه ترگمان]یک intercession واقعی و یک ستایش عمیق تر، جدایی ناپذیر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Dickens had humorously suggested a special service of intercession at St. Paul's cathedral.
[ترجمه گوگل]دیکنز با طنز یک سرویس ویژه شفاعت در کلیسای جامع سنت پل را پیشنهاد کرده بود
[ترجمه ترگمان]دیکنز شوخ طبعی خاصی برای intercession در کلیسای سنت پول پیشنهاد کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. What an unspeakable blessing there is in intercession.
[ترجمه گوگل]چه نعمت ناگفتنی است در شفاعت
[ترجمه ترگمان]چه موهبت بزرگی در intercession است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید