interceptive


معنی: وابسته به احشاء، ناشی از امعاء واحشاء، وابسته به انگیزش و تحریک درونی
معانی دیگر: جدا سازنده، حائل، جلو گیری کننده

جمله های نمونه

1. Authors emphasized that the interceptive orthodontic treatment of anterior crossbite at the early stage is very important.
[ترجمه گوگل]نویسندگان تاکید کردند که درمان ارتودنسی رهگیری کراس بایت قدامی در مراحل اولیه بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]نویسندگان تاکید کردند که رفتار interceptive orthodontic از crossbite قدامی در مرحله اولیه بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Timing in visual motion takes two ways, interceptive action and braking action.
[ترجمه گوگل]زمان‌بندی در حرکت بصری به دو صورت انجام می‌شود، عمل رهگیری و عمل ترمز
[ترجمه ترگمان]زمان بندی در حرکت دیداری به دو روش عمل می کند و عمل ترمز و عمل ترمز را انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. By taking the improved interceptive sample method and deciding whether stops sampling after 2000 times of sampling, this method is mainly used to solve complex power grid assessment problem.
[ترجمه گوگل]با استفاده از روش نمونه رهگیری بهبودیافته و تصمیم گیری در مورد اینکه آیا نمونه برداری پس از 2000 بار نمونه برداری متوقف می شود یا خیر، این روش عمدتاً برای حل مشکل ارزیابی شبکه قدرت پیچیده استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش نمونه interceptive اصلاح شده و تصمیم گیری در مورد این که نمونه برداری پس از ۲۰۰۰ بار نمونه برداری متوقف شود، این روش عمدتا برای حل مساله ارزیابی شبکه قدرت پیچیده استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Successful performance in interceptive tasks depends largely upon the acquisition of visual information about the approaching object.
[ترجمه گوگل]عملکرد موفقیت آمیز در کارهای رهگیری تا حد زیادی به کسب اطلاعات بصری در مورد شی نزدیک بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]عملکرد موفق در وظایف interceptive عمدتا به کسب اطلاعات بصری در مورد شی نزدیک بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This paper introduces one non interceptive beam intensity measurement by using a cylindrically capacitive which is originally used for the measurements of beam bunch length and central phase.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک اندازه گیری شدت پرتو غیر رهگیری را با استفاده از یک خازنی استوانه ای معرفی می کند که در اصل برای اندازه گیری طول دسته پرتو و فاز مرکزی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این مقاله با استفاده از یک خازن cylindrically که در اصل برای اندازه گیری طول یک مقطع زمانی و فاز مرکزی مورد استفاده قرار می گیرد، یک سنجش شدت پرتوی non را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hello? Fourth Interceptive Command? I see an unidentified object flying around my little head.
[ترجمه گوگل]سلام؟ فرماندهی رهگیری چهارم؟ من یک شی ناشناس را می بینم که دور سر کوچکم پرواز می کند
[ترجمه ترگمان]الو؟ مرکز فرماندهی چهارم؟ شی ناشناسی را می بینم که دور سر کوچک من پرواز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Analyzing effect factor and study reasonable algorithms of interceptive multiple.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل ضریب اثر و مطالعه الگوریتم های معقول چند رهگیری
[ترجمه ترگمان]تحلیل فاکتور تاثیر و بررسی الگوریتم های منطقی of چندگانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is found that samples with higher mechanical strength are characterized by interceptive on mosaic structure.
[ترجمه گوگل]مشخص شده است که نمونه هایی با مقاومت مکانیکی بالاتر با رهگیری در ساختار موزاییک مشخص می شوند
[ترجمه ترگمان]مشاهده شده است که نمونه های با قدرت مکانیکی بالاتر با interceptive بر روی ساختار موزاییک مشخص می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As the main defense system in air defense systems, it is very necessary to analyze the effectiveness of interceptive air defense systems.
[ترجمه گوگل]به عنوان اصلی ترین سامانه پدافندی در سامانه های پدافند هوایی، تحلیل اثربخشی سامانه های پدافند هوایی رهگیری بسیار ضروری است
[ترجمه ترگمان]به عنوان سیستم دفاعی اصلی در سیستم های دفاع هوایی، تحلیل اثربخشی سیستم های پدافند هوایی interceptive ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Relative to the traditional ordinary activated sludge method, the membrane bioreactor carry out separation of mud age and water stop time thoroughly by membrane interceptive role.
[ترجمه گوگل]نسبت به روش سنتی لجن فعال معمولی، بیوراکتور غشایی جداسازی سن گل و زمان توقف آب را به طور کامل توسط نقش رهگیری غشایی انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با روش سنتی لجن فعال معمولی، می توان تفکیک بین سن گل و گل را به طور کامل با نقش interceptive غشا انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When the inertia of the system is rather large and interceptive frequency rather low, pulses of flow and density are considered to be in phase. The paper has quoted pro.
[ترجمه گوگل]هنگامی که اینرسی سیستم نسبتاً بزرگ و فرکانس رهگیری نسبتاً کم است، پالس‌های جریان و چگالی در فاز در نظر گرفته می‌شوند این روزنامه به نقل از طرفدار
[ترجمه ترگمان]هنگامی که اینرسی سیستم نسبتا بزرگ و interceptive باشد، پالس های جریان و چگالی در فاز در نظر گرفته می شوند این روزنامه از طرفداران خود نقل قول کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. So it is significative to evaluate combat capability of Interceptive aerial defence weapons system-of-systems.
[ترجمه گوگل]بنابراین ارزیابی توان رزمی سامانه‌های تسلیحاتی پدافند هوایی رهگیر حائز اهمیت است
[ترجمه ترگمان]بنابراین ارزیابی قابلیت رزمی سیستم های پدافند هوایی interceptive مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Simulation results show that, when there exists a fissure in the foundation, the first mode curve has a cut-off frequency or assumes an interceptive phenomenon.
[ترجمه گوگل]نتایج شبیه‌سازی نشان می‌دهد که وقتی یک شکاف در فونداسیون وجود دارد، منحنی حالت اول دارای فرکانس قطع است یا یک پدیده رهگیری را فرض می‌کند
[ترجمه ترگمان]نتایج شبیه سازی نشان می دهد که وقتی یک شکاف در پی وجود داشته باشد، منحنی حالت اول دارای فرکانس قطع رابطه بوده و یا یک پدیده interceptive فرض می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وابسته به احشاء (صفت)
interceptive, splanchnic

ناشی از امعاء و احشاء (صفت)
interceptive

وابسته به انگیزش و تحریک درونی (صفت)
interceptive

انگلیسی به انگلیسی

• tending to intercept; tending to obstruct or delay; interrupting; causing to stop

پیشنهاد کاربران

بپرس