inter alia


(لاتین) ضمنا، در میان چیزهای دیگر، میان چیزهای دیگر، میان اشخاص دیگر

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: (Latin) among other things.

جمله های نمونه

1. The paper discussed, inter alia, political, economic, and social issues.
[ترجمه گوگل]این مقاله از جمله موضوعات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را مورد بحث قرار داد
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد موضوعات اجتماعی، اقتصادی، اقتصادی و اجتماعی بحث و تبادل نظر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The report is concerned, inter alia, with the reform of the tax system.
[ترجمه گوگل]این گزارش از جمله به اصلاح نظام مالیاتی مربوط می شود
[ترجمه ترگمان]این گزارش با اصلاح سیستم مالیاتی در ارتباط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Success in meeting these objectives depends, inter alia, on good governance within each country.
[ترجمه گوگل]موفقیت در دستیابی به این اهداف، از جمله، به حکمرانی خوب در هر کشور بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]موفقیت در برآورده کردن این اهداف بستگی به حاکمیت خوب در هر کشور دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Signatories may amend this Agreement inter alia, to the experience gained in its implementation.
[ترجمه گوگل]امضاکنندگان می توانند این موافقتنامه را از جمله با تجربه به دست آمده در اجرای آن اصلاح کنند
[ترجمه ترگمان]The ممکن است این توافقنامه را با توجه به تجربه بدست آمده در اجرای آن اصلاح کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This means, inter alia, abolishment of the annual or merit rating and of management by objective.
[ترجمه گوگل]این، از جمله، به معنای لغو رتبه سالانه یا شایستگی و مدیریت بر اساس هدف است
[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که، از جمله، فسخ ثبت سالانه یا شایسته و مدیریت با هدف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The committee recommended, inter alia, that he be promoted.
[ترجمه گوگل]کمیته، از جمله، ارتقای او را توصیه کرد
[ترجمه ترگمان]کمیته پیشنهاد کرد که از طرف دیگر ارتقا یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Natural and synthetic polyamides, inter alia, are used as preferred polyamide components.
[ترجمه گوگل]پلی آمیدهای طبیعی و مصنوعی، از جمله، به عنوان اجزای پلی آمید ترجیحی استفاده می شوند
[ترجمه ترگمان]polyamides طبیعی و مصنوعی به عنوان اجزای پلی آمید ترجیح داده مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They will of course be subject to a number of conditions such as inter alia a given level of profits and due diligence.
[ترجمه گوگل]آنها البته مشمول تعدادی از شرایط مانند سطح معینی از سود و بررسی دقیق خواهند بود
[ترجمه ترگمان]آن ها البته مشروط به تعدادی از شرایط از جمله یک سطح قابل توجه از سود و پشت کار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Amendments Parties may amend this Agreement having regard, inter alia, to the experience gained in implementation.
[ترجمه گوگل]اصلاحات طرفین می توانند این موافقتنامه را با در نظر گرفتن تجربه به دست آمده در اجرا، اصلاح کنند
[ترجمه ترگمان]اصلاحیه احزاب ممکن است این توافقنامه را با توجه به تجربه بدست آمده در اجرا، اصلاح کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Automatic licensing procedures shall be deemed to have trade - restricting effects unless, inter alia.
[ترجمه گوگل]رویه‌های صدور مجوز خودکار دارای اثرات محدودکننده تجاری تلقی می‌شوند، مگر اینکه، از جمله
[ترجمه ترگمان]فرآیندهای صدور مجوز اتوماتیک باید اثرات محدود کننده تجاری داشته باشند مگر اینکه، از جمله موارد دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] ضمنا، از جمله
[ریاضیات] میان چند چیز دیگر

انگلیسی به انگلیسی

• among other things (latin)
you use inter alia when you want to say that there are other aspects of something apart from the one you are mentioning; a formal expression.

پیشنهاد کاربران

ضمن انجام سایر موارد
. . . علاوه بر سایر موارد، . . .
میان اشخاص دیگر، میان چیزهای دیگر
از میان. . . ، در میان. . . ، از آن جمله. . .
از جمله، میان چیزهای دیگر

بپرس