1. The foreigner spoke to us quite intelligibly.
[ترجمه گوگل]آن خارجی کاملاً قابل فهم با ما صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]مرد بیگانه به کام لا intelligibly صحبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مرد بیگانه به کام لا intelligibly صحبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Profit diagrams can only be intelligibly drawn for strategies involving investments with the same expiry dates.
[ترجمه گوگل]نمودارهای سود را فقط می توان برای استراتژی هایی که شامل سرمایه گذاری هایی با تاریخ انقضا یکسان است به طور قابل فهم ترسیم کرد
[ترجمه ترگمان]نمودار سود تنها می تواند به خاطر استراتژی های مربوط به سرمایه گذاری با تاریخ های انقضا مشابه قابل درک باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نمودار سود تنها می تواند به خاطر استراتژی های مربوط به سرمایه گذاری با تاریخ های انقضا مشابه قابل درک باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Three who were hospitalised could not speak intelligibly, had a fixed stare, and were constantly drooling.
[ترجمه گوگل]سه نفری که در بیمارستان بستری بودند، نمی توانستند قابل فهم صحبت کنند، نگاه خیره ثابتی داشتند و مدام آب دهانشان آب می ریخت
[ترجمه ترگمان]سه تن از آنان که در بیمارستان بستری شده بودند، به طور ثابت نگاه ثابتی داشتند و به طور مداوم آب دهانشان سرازیر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سه تن از آنان که در بیمارستان بستری شده بودند، به طور ثابت نگاه ثابتی داشتند و به طور مداوم آب دهانشان سرازیر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Without God to relate the facts and laws intelligibly to one another,[Sentence dictionary] knowledge is impossible.
[ترجمه گوگل]بدون خدا حقایق و قوانین را به طور قابل فهم به یکدیگر مرتبط کند، [فرهنگ جملات] علم غیر ممکن است
[ترجمه ترگمان]بدون خدا که حقایق و قوانین را به زبان یکدیگر مرتبط کنند، دانش [ جمله لغت نامه ] غیر ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بدون خدا که حقایق و قوانین را به زبان یکدیگر مرتبط کنند، دانش [ جمله لغت نامه ] غیر ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Learning intelligibly is one of the characteristics that distinguish humans from other animals. In other words, learning spontaneously is one of man's unique traits.
[ترجمه گوگل]یادگیری قابل فهم یکی از ویژگی هایی است که انسان را از سایر حیوانات متمایز می کند به عبارت دیگر، یادگیری خود به خود یکی از ویژگی های منحصر به فرد انسان است
[ترجمه ترگمان]intelligibly یادگیری یکی از ویژگی هایی است که انسان ها را از حیوانات دیگر متمایز می کند به عبارت دیگر، یادگیری به خودی خود یکی از ویژگی های منحصر به فرد بشر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]intelligibly یادگیری یکی از ویژگی هایی است که انسان ها را از حیوانات دیگر متمایز می کند به عبارت دیگر، یادگیری به خودی خود یکی از ویژگی های منحصر به فرد بشر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Logically or intelligibly ordered or presented; coherent.
[ترجمه گوگل]به طور منطقی یا قابل فهم سفارش یا ارائه شده است منسجم
[ترجمه ترگمان]منطقا یا قابل فهم، منسجم، منسجم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]منطقا یا قابل فهم، منسجم، منسجم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Three is it can intelligibly clear the relations between the academic significance economic law and civil law, administrative law, criminal law and so on other legal departments.
[ترجمه گوگل]سه این است که می تواند به طور قابل درک روابط بین اهمیت علمی حقوق اقتصادی و حقوق مدنی، حقوق اداری، حقوق جزا و غیره دیگر بخش های حقوقی را روشن کند
[ترجمه ترگمان]سوم می توان روابط بین مفهوم آکادمیک اقتصادی و قانون مدنی، قانون اداری، قانون جزایی و غیره را در بخش های حقوقی دیگر روشن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سوم می توان روابط بین مفهوم آکادمیک اقتصادی و قانون مدنی، قانون اداری، قانون جزایی و غیره را در بخش های حقوقی دیگر روشن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Learning intelligibly is one of the characteristics that distinguish humans from other animals.
[ترجمه گوگل]یادگیری قابل فهم یکی از ویژگی هایی است که انسان را از سایر حیوانات متمایز می کند
[ترجمه ترگمان]intelligibly یادگیری یکی از ویژگی هایی است که انسان ها را از حیوانات دیگر متمایز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]intelligibly یادگیری یکی از ویژگی هایی است که انسان ها را از حیوانات دیگر متمایز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The situation made her unable to speak intelligibly.
[ترجمه گوگل]این وضعیت باعث شد که او نتواند به طور قابل درک صحبت کند
[ترجمه ترگمان]وضعیت او را قادر به حرف زدن بلد نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وضعیت او را قادر به حرف زدن بلد نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Whoever thoroughly understands a principle should be able to expound it intelligibly so that other people, non-experts, should understand it as well.
[ترجمه گوگل]هر کس یک اصل را به طور کامل درک کند باید بتواند آن را به طور قابل فهم توضیح دهد تا افراد غیر متخصص نیز آن را درک کنند
[ترجمه ترگمان]هر کس که به طور کامل یک اصل را درک کند باید قادر به تشریح آن باشد بگونه ای که افراد دیگر، غیر متخصص، باید آن را درک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر کس که به طور کامل یک اصل را درک کند باید قادر به تشریح آن باشد بگونه ای که افراد دیگر، غیر متخصص، باید آن را درک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A Christmas tree, in other words, is a sign that can only be understood intelligibly in terms of a certain cultural understanding.
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، درخت کریسمس نشانهای است که فقط در قالب یک درک فرهنگی خاص قابل درک است
[ترجمه ترگمان]یک درخت کریسمس به عبارت دیگر نشانه آن است که تنها می تواند به معنای درک فرهنگی خاص قابل درک باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک درخت کریسمس به عبارت دیگر نشانه آن است که تنها می تواند به معنای درک فرهنگی خاص قابل درک باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Early people's hawk and vulture on the ground to the mountain, albatrosses, gulls on the sea surface, can float to fly in the vast sky, could not be regarded as intelligibly .
[ترجمه گوگل]مردمان اولیه شاهین و کرکس روی زمین تا کوه، آلباتروس، مرغان دریایی روی سطح دریا، می توانند برای پرواز در آسمان پهناور شناور شوند، قابل درک نیستند
[ترجمه ترگمان]شاهین و لاش خور اولیه روی زمین تا کوه، albatrosses، مرغان دریایی روی سطح دریا، می توانند در آسمان پهناور پرواز کنند و به عنوان intelligibly در نظر گرفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاهین و لاش خور اولیه روی زمین تا کوه، albatrosses، مرغان دریایی روی سطح دریا، می توانند در آسمان پهناور پرواز کنند و به عنوان intelligibly در نظر گرفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Overall: The Overall score of the test represents the ability to understand spoken English and speak it intelligibly at a native conversational pace on everyday topics.
[ترجمه گوگل]به طور کلی: نمره کلی آزمون نشان دهنده توانایی درک گفتاری انگلیسی و صحبت کردن قابل فهم آن با سرعت مکالمه بومی در موضوعات روزمره است
[ترجمه ترگمان]به طور کلی: نمره کلی تست، توانایی درک زبان انگلیسی حرف زدن و صحبت کردن آن به زبان بومی در مورد موضوعات روزمره را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به طور کلی: نمره کلی تست، توانایی درک زبان انگلیسی حرف زدن و صحبت کردن آن به زبان بومی در مورد موضوعات روزمره را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. And I hope that I have now stated my message regarding the basic experience-distant theory of psychoanalysis clearly and intelligibly.
[ترجمه گوگل]و امیدوارم که اکنون پیام خود را در رابطه با نظریه پایه تجربه-دور روانکاوی به وضوح و قابل فهم بیان کرده باشم
[ترجمه ترگمان]و امیدوارم که در حال حاضر پیام خود را در رابطه با تئوری پایه تجربه دور از روان کاوی، به روشنی و به طور واضح بیان کرده باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و امیدوارم که در حال حاضر پیام خود را در رابطه با تئوری پایه تجربه دور از روان کاوی، به روشنی و به طور واضح بیان کرده باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The marketplace will start to reward modular books that can be intelligibly split into standalone chapters.
[ترجمه گوگل]بازار شروع به پاداش دادن به کتابهای مدولار میکند که میتوانند به طور قابل درک به فصلهای مستقل تقسیم شوند
[ترجمه ترگمان]بازار شروع به پاداش دادن به کتاب های پیمانه ای خواهد کرد که می تواند به بخش های مستقل تقسیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بازار شروع به پاداش دادن به کتاب های پیمانه ای خواهد کرد که می تواند به بخش های مستقل تقسیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید