1. a cafe where local intelligentsia gathered
کافه ای که روشنفکران محلی در آن گرد می آمدند.
2. The key to the protest of the revolutionary intelligentsia lies in their psychology.
[ترجمه گوگل]کلید اعتراض روشنفکران انقلابی در روانشناسی آنها نهفته است
[ترجمه ترگمان]کلید اعتراض روشنفکران انقلابی در روانشناسی آن ها نهفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A cautious optimism spread within the liberal intelligentsia, and the writers, especially, initiated calls for greater artistic freedom.
[ترجمه گوگل]خوش بینی محتاطانه ای در میان روشنفکران لیبرال گسترش یافت و نویسندگان، به ویژه، خواستار آزادی هنری بیشتر شدند
[ترجمه ترگمان]یک خوشبینی محتاطانه در حوزه روشنفکران لیبرال گسترش یافت و نویسندگان، به خصوص، خواستار آزادی بیشتر هنری شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The revolutionary intelligentsia were to assume an importance out of all proportion to their meagre numbers.
[ترجمه گوگل]روشنفکران انقلابی باید اهمیتی بیش از حد نسبت به تعداد اندک خود قائل می شدند
[ترجمه ترگمان]روشنفکران انقلابی از لحاظ تعداد meagre از اهمیت ویژه ای برخوردار بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Not only the intelligentsia but also conservative officials and the tsar appear to have recognized the fact.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد نه تنها روشنفکران، بلکه مقامات محافظه کار و تزار نیز به این واقعیت پی برده اند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که نه تنها روشنفکران بلکه مقامات محافظه کار نیز به این حقیقت پی برده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But the contribution that the intelligentsia made to its development represented their supreme service to the revolution.
[ترجمه گوگل]اما سهمی که روشنفکران در توسعه آن کردند نشان دهنده خدمات عالی آنها به انقلاب بود
[ترجمه ترگمان]اما کمکی که روشنفکران به توسعه آن کردند، خدمت عالی خود را به انقلاب نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The intelligentsia has an enhanced role in creating and transmitting the new national culture through a national educational system.
[ترجمه گوگل]روشنفکران در ایجاد و انتقال فرهنگ جدید ملی از طریق یک نظام آموزشی ملی نقش بیشتری دارند
[ترجمه ترگمان]روشنفکران در ایجاد و انتقال فرهنگ ملی جدید از طریق یک سیستم آموزشی ملی نقش بیشتری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The revolutionary Marxist ideology adopted by the intelligentsia began to merge with the working-class movement.
[ترجمه گوگل]ایدئولوژی مارکسیستی انقلابی پذیرفته شده توسط روشنفکران شروع به ادغام با جنبش طبقه کارگر کرد
[ترجمه ترگمان]ایدئولوژی مارکسیست انقلابی که توسط روشنفکران به تصویب رسید، شروع به ادغام با جنبش کارگری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Among the intelligentsia, hardly a voice was raised in its defence, with the exception of a few university teachers of Marxism-Leninism.
[ترجمه گوگل]در میان روشنفکران، به جز چند معلم دانشگاه مارکسیسم-لنینیسم، به سختی صدایی در دفاع از آن بلند شد
[ترجمه ترگمان]در میان روشنفکران، به ندرت صدایی در دفاع از خود پرورش داده می شد، به استثنای چند معلم دانشگاهی از مارکسیسم - Leninism
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The native intelligentsia provided the opportunity for outside intervention.
[ترجمه گوگل]روشنفکران بومی فرصت مداخله بیرونی را فراهم کردند
[ترجمه ترگمان]روشنفکران بومی این فرصت را برای مداخله خارجی فراهم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He developed a strategy skilfully designed to establish intelligentsia leadership over this revolt.
[ترجمه گوگل]او راهبردی را با مهارت طراحی کرد تا رهبری روشنفکران را بر این شورش تثبیت کند
[ترجمه ترگمان]او یک استراتژی را ماهرانه توسعه داد که رهبری روشنفکران بر این شورش را به عهده گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The intelligentsia was actively rallying support against the eviction.
[ترجمه گوگل]روشنفکران به طور فعال علیه اخراج حمایت می کردند
[ترجمه ترگمان]این روشنفکران به طور فعال از این اخراج حمایت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. An intelligentsia was one of the byproducts, ranging from priests to teachers, journalists and writers.
[ترجمه گوگل]روشنفکران یکی از محصولات جانبی بودند، از کشیش گرفته تا معلمان، روزنامه نگاران و نویسندگان
[ترجمه ترگمان]یک روشنفکر یکی از محصولات جانبی بود که از کشیش ها تا آموزگاران، روزنامه نگاران و نویسندگان متفاوت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The revolutionary intelligentsia became fanatically convinced of its own exclusive moral and intellectual superiority.
[ترجمه گوگل]روشنفکران انقلابی متعصبانه به برتری اخلاقی و فکری انحصاری خود متقاعد شدند
[ترجمه ترگمان]روشنفکران انقلابی با تعصب به برتری معنوی و معنوی خود ایمان داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید