1. They are incapable of thinking intelligently about politics.
[ترجمه گوگل]آنها قادر به تفکر هوشمندانه در مورد سیاست نیستند
[ترجمه ترگمان]آن ها قادر به تفکر درباره سیاست نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها قادر به تفکر درباره سیاست نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. An intelligently wired house would be a life saver to the disabled and elderly.
[ترجمه گوگل]یک خانه با سیم کشی هوشمند می تواند جان افراد معلول و سالمندان را نجات دهد
[ترجمه ترگمان]یک خانه با سیم کشی هوشمندانه می تواند شما را نجات دهد و افراد مسن را نجات دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک خانه با سیم کشی هوشمندانه می تواند شما را نجات دهد و افراد مسن را نجات دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Aeration used intelligently is a boon to the maintenance of the health and vitality of the fishes.
[ترجمه گوگل]استفاده هوشمندانه از هوادهی برای حفظ سلامت و شادابی ماهی ها مفید است
[ترجمه ترگمان]Aeration که به روش هوشمندانه مورد استفاده قرار می گیرند، برای حفظ سلامتی و سرزندگی ماهی ها مفید واقع می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Aeration که به روش هوشمندانه مورد استفاده قرار می گیرند، برای حفظ سلامتی و سرزندگی ماهی ها مفید واقع می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The topic can not be intelligently discussed without admitting that incentives matter.
[ترجمه گوگل]موضوع را نمی توان هوشمندانه بدون اعتراف به اینکه انگیزه ها مهم هستند مورد بحث قرار داد
[ترجمه ترگمان]این موضوع نمی تواند به طور هوشمندانه و بدون قبول این موضوع مورد بحث قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این موضوع نمی تواند به طور هوشمندانه و بدون قبول این موضوع مورد بحث قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Respond intelligently even to unintelligent treatment. Lao Tzu
[ترجمه گوگل]حتی به درمان غیر هوشمند نیز هوشمندانه پاسخ دهید لائوتسه
[ترجمه ترگمان]حتی با رفتار unintelligent، هوشمندانه برخورد کنید تائو تزو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حتی با رفتار unintelligent، هوشمندانه برخورد کنید تائو تزو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. As a poet, I think I write intelligently, but I’m not an intellectual. Gulzar
[ترجمه گوگل]به عنوان یک شاعر، فکر می کنم هوشمندانه می نویسم، اما روشنفکر نیستم گلزار
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک شاعر، فکر می کنم هوشمندانه می نویسم، اما من روشنفکر نیستم گلزار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک شاعر، فکر می کنم هوشمندانه می نویسم، اما من روشنفکر نیستم گلزار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. On the other hand, intelligently entertaining and communicative works provide a background from which works of genius can emerge.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، آثار هوشمندانه سرگرمکننده و ارتباطی، زمینهای را فراهم میکنند که از آن آثار نابغه بیرون بیاید
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، کاره ای سرگرم کننده و communicative، پس زمینه ای را فراهم می کند که از آن آثار نبوغ می تواند پدیدار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، کاره ای سرگرم کننده و communicative، پس زمینه ای را فراهم می کند که از آن آثار نبوغ می تواند پدیدار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We must encourage them to use paint intelligently and give them suitable colours.
[ترجمه گوگل]ما باید آنها را تشویق کنیم که هوشمندانه از رنگ استفاده کنند و رنگ های مناسب به آنها بدهیم
[ترجمه ترگمان]ما باید آن ها را تشویق کنیم تا از رنگ هوشمندانه استفاده کنند و رنگ های مناسبی به آن ها بدهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما باید آن ها را تشویق کنیم تا از رنگ هوشمندانه استفاده کنند و رنگ های مناسبی به آن ها بدهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He needed intelligently and forthrightly to answer her charges and demonstrate sympathy for her embattled position.
[ترجمه گوگل]او نیاز داشت هوشمندانه و صریح به اتهامات او پاسخ دهد و نسبت به موقعیت درگیری او ابراز همدردی کند
[ترجمه ترگمان]او به intelligently و forthrightly نیاز داشت تا به اتهامات خود پاسخ دهد و همدردی خود را نسبت به موقعیت تحت فشار خود نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به intelligently و forthrightly نیاز داشت تا به اتهامات خود پاسخ دهد و همدردی خود را نسبت به موقعیت تحت فشار خود نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. To converse intelligently these days, you better know your acronyms.
[ترجمه گوگل]برای صحبت هوشمندانه این روزها، بهتر است کلمات اختصاری خود را بدانید
[ترجمه ترگمان]برای اینکه این روزها با هوش و هوش حرف بزنی بهتره که مخفف اسم مخفف رو بدونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای اینکه این روزها با هوش و هوش حرف بزنی بهتره که مخفف اسم مخفف رو بدونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It is a practical meaning that forecast intelligently and statistics quickly data in the electric material system to save money and economize labour force by the technology of the Data Mining.
[ترجمه گوگل]این یک معنای عملی است که به صورت هوشمند و آماری سریع داده ها را در سیستم مواد الکتریکی برای صرفه جویی در هزینه و صرفه جویی در نیروی کار توسط فناوری داده کاوی پیش بینی می کند
[ترجمه ترگمان]این یک معنی عملی است که هوشمندانه و آمار را به سرعت در سیستم مواد برقی برای صرفه جویی در هزینه و صرفه جویی در نیروی کار با استفاده از فن آوری معدن کاوی پیش بینی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یک معنی عملی است که هوشمندانه و آمار را به سرعت در سیستم مواد برقی برای صرفه جویی در هزینه و صرفه جویی در نیروی کار با استفاده از فن آوری معدن کاوی پیش بینی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The garbage collection algorithm can then intelligently decide what to reclaim in a reasonable way.
[ترجمه گوگل]سپس الگوریتم جمع آوری زباله می تواند به طور هوشمندانه تصمیم بگیرد که چه چیزی را به روشی معقول بازیابی کند
[ترجمه ترگمان]سپس الگوریتم جمع آوری زباله می تواند به طور هوشمندانه تصمیم بگیرد که چه چیزی را به شیوه ای معقول اصلاح کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سپس الگوریتم جمع آوری زباله می تواند به طور هوشمندانه تصمیم بگیرد که چه چیزی را به شیوه ای معقول اصلاح کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Failure is simply the opportunity to begin again, this time more intelligently. Henry Ford
[ترجمه گوگل]شکست فقط فرصتی است برای شروع دوباره، این بار هوشمندانه تر هنری فورد
[ترجمه ترگمان]شکست به سادگی فرصتی است برای شروع دوباره، این بار هوشمندانه هنری فورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شکست به سادگی فرصتی است برای شروع دوباره، این بار هوشمندانه هنری فورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. These days, universities can not afford to lose money, however intelligently.
[ترجمه گوگل]این روزها، دانشگاه ها نمی توانند ضرر کنند، هر چند هوشمندانه
[ترجمه ترگمان]این روزها، دانشگاه ها توان مالی از دست دادن پول را ندارند، با این حال هوشمندانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این روزها، دانشگاه ها توان مالی از دست دادن پول را ندارند، با این حال هوشمندانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. After a careful diagnosis he is able to prescribe intelligently the best remedial or corrective measures.
[ترجمه گوگل]پس از یک تشخیص دقیق، او می تواند به طور هوشمندانه بهترین اقدامات اصلاحی یا اصلاحی را تجویز کند
[ترجمه ترگمان]بعد از یک تشخیص دقیق، او می تواند هوشمندانه بهترین اقدامات اصلاحی یا اصلاحی را تجویز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعد از یک تشخیص دقیق، او می تواند هوشمندانه بهترین اقدامات اصلاحی یا اصلاحی را تجویز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید