intelligence test

/ˌɪnˈtelədʒənsˈtest//ɪnˈtelɪdʒənstest/

معنی: ازمایش هوش
معانی دیگر: آزمون هوش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of several standardized tests designed to determine an individual's intelligence by his or her ability to solve certain problems.

جمله های نمونه

1. The children were given an intelligence test.
[ترجمه گوگل]به بچه ها تست هوش داده شد
[ترجمه ترگمان]به بچه ها آزمون هوش داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The intelligence test can be a useful source of evidence about individuals who are considered for lower level jobs.
[ترجمه گوگل]آزمون هوش می تواند منبع مفیدی برای شواهد در مورد افرادی باشد که برای مشاغل سطح پایین در نظر گرفته می شوند
[ترجمه ترگمان]آزمون هوش می تواند منبع مفیدی از شواهد در مورد افرادی باشد که برای شغل های سطح پایین تر در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Intelligence Tests Schools use intelligence test scores to predict potential for academic success.
[ترجمه گوگل]تست های هوش مدارس از نمرات آزمون هوش برای پیش بینی پتانسیل موفقیت تحصیلی استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]آزمون های هوش مدارس از نمرات آزمون هوش برای پیش بینی پتانسیل موفقیت تحصیلی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Recycling is an intelligence test for humankind that we may choose to win-or lose.
[ترجمه گوگل]بازیافت یک آزمون هوشی برای نوع بشر است که ممکن است انتخاب کنیم که برنده یا ببازیم
[ترجمه ترگمان]بازیافت یک تست هوش برای بشریت است که ممکن است برای برنده شدن انتخاب کنیم یا بازنده باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They go through an intelligence test and an array of interviews at the scouting combine in February.
[ترجمه گوگل]آنها در ماه فوریه یک تست هوش و مجموعه‌ای از مصاحبه‌ها را در کمباین پیشاهنگی انجام می‌دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها از یک آزمون هوش و یک سری از مصاحبه ها در بخش پیشاهنگی در ماه فوریه استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I think I failed the Intelligence Test.
[ترجمه گوگل]فکر کنم در تست هوش مردود شدم
[ترجمه ترگمان]فکر کنم آزمایش اطلاعات رو شکست دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Can I ask about your attitude to intelligence test?
[ترجمه گوگل]آیا می توانم در مورد نگرش شما به آزمون هوش بپرسم؟
[ترجمه ترگمان]میتونم در مورد نگرش شما به آزمون جاسوسی بپرسم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We must pass an intelligence test before being hired by the boss.
[ترجمه گوگل]قبل از استخدام شدن توسط رئیس باید یک تست هوش را پشت سر بگذاریم
[ترجمه ترگمان]ما باید قبل از اینکه توسط رئیس استخدام بشه یه تست هوش بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With the limitation of traditional intelligence test, three new ideas of intelligence emotional intelligence, were constructed.
[ترجمه گوگل]با محدودیت آزمون هوش سنتی، سه ایده جدید از هوش هیجانی هوش ساخته شد
[ترجمه ترگمان]با محدودیت آزمون هوش سنتی، سه ایده جدید از هوش هیجانی هوش ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To establish Chang - An Intelligence Test for Group ( C - AITG ) middle school students'norm in North China.
[ترجمه گوگل]برای ایجاد Chang - یک آزمون هوش برای گروه (C - AITG) هنجار دانش آموزان مدارس راهنمایی در شمال چین
[ترجمه ترگمان]برای ایجاد چانگ - یک آزمون هوش برای گروه (C - AITG)، هنجار دانش آموزان مدارس راهنمایی در شمال چین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Understanding is the fundamental purpose of interpretation of intelligence test score.
[ترجمه گوگل]درک، هدف اساسی تفسیر نمره آزمون هوش است
[ترجمه ترگمان]درک، هدف اساسی تفسیر نمره آزمون هوش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Last week the children were given an intelligence test.
[ترجمه گوگل]هفته گذشته از بچه ها تست هوش داده شد
[ترجمه ترگمان]هفته گذشته به بچه ها آزمون هوش داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In an intelligence test we take a sample of an individul's ability to solve puzzles and problems of various kinds ….
[ترجمه گوگل]در یک تست هوش از توانایی یک فرد در حل معماها و مسائل مختلف نمونه برداری می کنیم
[ترجمه ترگمان]در یک تست هوش، ما نمونه ای از توانایی individul برای حل معماها و مشکلات انواع مختلف را درنظر می گیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The boys were given an intelligence test.
[ترجمه گوگل]به پسرها تست هوش داده شد
[ترجمه ترگمان]بچه ها یه آزمون اطلاعاتی دریافت کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This became even more apparent to us when we tried to devise an intelligence test for horses.
[ترجمه گوگل]این موضوع زمانی برای ما آشکارتر شد که سعی کردیم یک تست هوش برای اسب ها طراحی کنیم
[ترجمه ترگمان]وقتی سعی کردیم یک تست هوش برای اسب ها پیدا کنیم، این موضوع بیشتر به ما آشکار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ازمایش هوش (اسم)
intelligence test, psychometry

انگلیسی به انگلیسی

• psychological test designed to measure the mental ability of an individual

پیشنهاد کاربران

بپرس