1. intellectually he is a bit dim
او از نظر عقلی کمی کند است.
2. Intellectually, this man and I are worlds apart.
[ترجمه فاطمه] من و این مرد از نظر خرد، دنیایی تفاوت داریم.|
[ترجمه گوگل]از نظر فکری، من و این مرد دنیاها از هم جدا هستیم[ترجمه ترگمان]از نظر ذهنی، این مرد و من از هم جدا هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Blake was intellectually able but politically inept.
[ترجمه گوگل]بلیک از نظر فکری توانا بود اما از نظر سیاسی ناتوان بود
[ترجمه ترگمان](بلیک)از لحاظ فکری قادر بود، اما از لحاظ سیاسی نالایق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان](بلیک)از لحاظ فکری قادر بود، اما از لحاظ سیاسی نالایق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It was clear the group were regarded as intellectually/morally/socially inferior.
[ترجمه گوگل]واضح بود که این گروه از نظر فکری/اخلاقی/اجتماعی پست تلقی می شدند
[ترجمه ترگمان]مشخص شد که این گروه از نظر اخلاقی \/ اخلاقی \/ اجتماعی پایین تر شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مشخص شد که این گروه از نظر اخلاقی \/ اخلاقی \/ اجتماعی پایین تر شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He preferred the company of those who were intellectually inferior to himself.
[ترجمه گوگل]او همنشینی با کسانی را که از نظر فکری پایین تر از خودش بودند ترجیح می داد
[ترجمه ترگمان]او شرکت کسانی را که از نظر عقلی با عقل و منطق پایین تر بودند ترجیح می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او شرکت کسانی را که از نظر عقلی با عقل و منطق پایین تر بودند ترجیح می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Mr Gibson is clearly intellectually out of his depth.
[ترجمه گوگل]آقای گیبسون به وضوح از نظر فکری خارج از عمق خود است
[ترجمه ترگمان]آقای گیبسون به وضوح از عمق او خارج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آقای گیبسون به وضوح از عمق او خارج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She ran off with an intellectually challenged ski instructor.
[ترجمه گوگل]او با یک مربی اسکی که از نظر فکری دچار چالش شده بود فرار کرد
[ترجمه ترگمان]او با یک مربی اسکی که از لحاظ فکری به چالش کشیده شده بود، فرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با یک مربی اسکی که از لحاظ فکری به چالش کشیده شده بود، فرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Leading scientists claim breast-fed babies are intellectually brighter.
[ترجمه گوگل]دانشمندان برجسته ادعا می کنند نوزادانی که با شیر مادر تغذیه می شوند از نظر عقلانی باهوش تر هستند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان برجسته ادعا می کنند که نوزادان breast از نظر فکری روشن تر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دانشمندان برجسته ادعا می کنند که نوزادان breast از نظر فکری روشن تر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I felt intellectually superior despite — shock horror — my lack of qualifications.
[ترجمه گوگل]علیرغم فقدان صلاحیت هایم - وحشت شوکه کننده - از نظر فکری احساس برتری می کردم
[ترجمه ترگمان]من علی رغم ترس و وحشت، از نظر فکری برتر بودم - عدم صلاحیت من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من علی رغم ترس و وحشت، از نظر فکری برتر بودم - عدم صلاحیت من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He spent the evening sizing me up intellectually.
[ترجمه گوگل]او شب را صرف اندازه گیری فکری من کرد
[ترجمه ترگمان]او تمام شب مرا با عقل و منطق برانداز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او تمام شب مرا با عقل و منطق برانداز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There was nothing intellectually taxing about the course.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز مالیات فکری در مورد دوره وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز منطقی و منطقی در این مورد وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز منطقی و منطقی در این مورد وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The Faculty is a large but welcoming and intellectually stimulating community.
[ترجمه گوگل]دانشکده یک جامعه بزرگ اما استقبال کننده و از نظر فکری محرک است
[ترجمه ترگمان]این دانشکده یک جامعه بسیار جذاب اما استقبال از نظر فکری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این دانشکده یک جامعه بسیار جذاب اما استقبال از نظر فکری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The computational approach is, therefore, much more rigorous intellectually than that to which many psychologists have been accustomed.
[ترجمه گوگل]بنابراین، رویکرد محاسباتی از نظر فکری بسیار دقیق تر از رویکردی است که بسیاری از روانشناسان به آن عادت کرده اند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، رویکرد محاسباتی بسیار پیچیده تر از آن چیزی است که بسیاری از روانشناسان به آن عادت کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، رویکرد محاسباتی بسیار پیچیده تر از آن چیزی است که بسیاری از روانشناسان به آن عادت کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Some heads were temperamentally and intellectually less inclined than others to perceive education in terms of grand statements and ringing slogans.
[ترجمه گوگل]برخی از سران از نظر خلقی و فکری نسبت به دیگران تمایل کمتری به درک آموزش و پرورش از نظر بیانیه های بزرگ و شعارهای زنگ دار داشتند
[ترجمه ترگمان]برخی از سران temperamentally و از نظر فکری کم تر از دیگران بودند تا آموزش را از نظر بیانیه ها و شعارهای گسترده دریافت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی از سران temperamentally و از نظر فکری کم تر از دیگران بودند تا آموزش را از نظر بیانیه ها و شعارهای گسترده دریافت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید