integrand
(ریاضی) انتگراند، پردازه ی انتگرال، بندک تابع، تحت انتگرال، جمله ای که باید تابع اولیه ان را گرفت، تابع زیر انتگرال
تخصصی
[ریاضیات] انتگرالده
پیشنهاد کاربران
integrand ( ریاضی )
واژه مصوب: انتگرال وند
تعریف: در یک انتگرال مفروض، تابعی که از آن انتگرال گرفته شود
واژه مصوب: انتگرال وند
تعریف: در یک انتگرال مفروض، تابعی که از آن انتگرال گرفته شود
[ریاضیات] زیر - انتگرال
[ریاضیات] انتگرال ده