insurrection

/ˌɪnsəˈrekʃn̩//ˌɪnsəˈrekʃn̩/

معنی: فتنه، طغیان، شورش، قیام، بر خیزش
معانی دیگر: یاغی گری، گردنکشی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: insurrectional (adj.), insurrectionist (n.)
• : تعریف: an act or instance of open rebellion against a government or other authority; uprising.
مشابه: mutiny, rebellion, revolt, uprising

- The government sent troops to put down the insurrection.
[ترجمه گوگل] دولت نیروهایی را برای سرکوب قیام فرستاد
[ترجمه ترگمان] دولت سربازان را فرستاد تا شورش را در بیاورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. they were disposed to violate the laws and start an insurrection
آنان مستعد قانون شکنی و شورش بودند.

2. Years of discontent turned into armed insurrection.
[ترجمه گوگل]سال‌ها نارضایتی به شورش مسلحانه تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]سال ها ناخشنود به شورش مسلحانه تبدیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They were plotting to stage an armed insurrection.
[ترجمه گوگل]آنها برای برپایی یک قیام مسلحانه نقشه می کشیدند
[ترجمه ترگمان]داشتند نقشه می کشیدند که یک شورش مسلحانه انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We are not prepared for an armed insurrection.
[ترجمه گوگل]ما برای یک قیام مسلحانه آماده نیستیم
[ترجمه ترگمان]ما برای یک قیام مسلحانه آماده نیستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There was a popular insurrection against the police.
[ترجمه گوگل]یک قیام مردمی علیه پلیس صورت گرفت
[ترجمه ترگمان]یک قیام عمومی علیه پلیس وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They were accused of plotting insurrection against the government.
[ترجمه گوگل]آنها به توطئه قیام علیه دولت متهم شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها متهم به توطئه شورش علیه دولت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Although the ever-present rumors abounded, the next large-scale insurrection did not occur until January 1811 in Louisiana.
[ترجمه گوگل]اگرچه شایعات همیشه در حال حاضر فراوان بود، قیام بعدی در مقیاس بزرگ تا ژانویه 1811 در لوئیزیانا رخ نداد
[ترجمه ترگمان]با وجود شایعاتی که تا به حال به وجود آمده بود، شورش بزرگ بعدی تا ژانویه ۱۸۱۱ در لویزیانا اتفاق نیفتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But the Zapatista insurrection had its roots in events almost three decades before.
[ترجمه گوگل]اما شورش زاپاتیستا ریشه در رویدادهای تقریباً سه دهه قبل داشت
[ترجمه ترگمان]اما شورش Zapatista ریشه در حوادث تقریبا سه دهه قبل داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The day after that, the leaders of the insurrection surrendered.
[ترجمه گوگل]فردای آن روز، رهبران قیام تسلیم شدند
[ترجمه ترگمان]فردای آن روز، رهبران شورش تسلیم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The insurrection soon became so general that the government with its meager military forces could not cope with the situation.
[ترجمه گوگل]قیام خیلی زود آنقدر عمومی شد که دولت با نیروهای نظامی ناچیز خود نتوانست با این وضعیت کنار بیاید
[ترجمه ترگمان]شورش به زودی به حدی تبدیل شد که دولت با نیروهای ناچیز نظامی خود نتوانست از عهده این اوضاع برآید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This insurrection was eventually undermined by the government.
[ترجمه گوگل]این شورش در نهایت توسط دولت تضعیف شد
[ترجمه ترگمان]این شورش در نهایت توسط دولت تضعیف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The brutal suppression of the insurrection of the early 1980s was not an isolated incident.
[ترجمه گوگل]سرکوب وحشیانه قیام در اوایل دهه 1980 یک حادثه منفرد نبود
[ترجمه ترگمان]سرکوب وحشیانه شورش اوایل دهه ۱۹۸۰ یک حادثه مجزا نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If anything should jeopardise that freedom - an insurrection for instance - the Church, without hesitation, will condemn it.
[ترجمه گوگل]اگر چیزی این آزادی را به خطر بیندازد - برای مثال یک شورش - کلیسا، بدون تردید، آن را محکوم خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]اگر هر چیزی باید این آزادی را به خاطر داشته باشد - یک شورش برای مثال، کلیسا بدون تردید، آن را محکوم خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The first problem: Why should you make insurrection?
[ترجمه گوگل]مشکل اول: چرا باید قیام کرد؟
[ترجمه ترگمان]مشکل اول: چرا باید شورش کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Moreover, the Left has tended to turn away from applause for insurrection - at least in so far as prospects for change in Britain are concerned.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، چپ تمایل دارد از تشویق برای شورش دوری کند - حداقل تا آنجا که به چشم انداز تغییر در بریتانیا مربوط می شود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، جناح چپ گرایش به دور شدن از کف زدن برای شورش داشته است - حداقل تا اندازه ای که چشم اندازه ای تغییر در بریتانیا نگران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فتنه (اسم)
seduction, riot, temptation, sedition, intrigue, devilry, insurrection

طغیان (اسم)
outbreak, riot, sedition, rebellion, outburst, insurgency, insurgence, insurrection, revolt, overflow, uprising, high water, rage of the sea, rout

شورش (اسم)
uproar, riot, revolution, mutation, sedition, worry, rebellion, insurgency, insurgence, insurrection, revolt, uprising

قیام (اسم)
rise, insurgency, insurgence, insurrection, uprising, resurrection

بر خیزش (اسم)
insurrection, uprising

انگلیسی به انگلیسی

• rebellion, armed revolt against authority or government, uprising
an insurrection is violent action taken by a group of people against the rulers of their country.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A violent uprising against an authority or government; rebellion ⚔️
🔍 مترادف: Uprising
✅ مثال: The government swiftly quelled the insurrection and restored order
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : insurrection
✅️ صفت ( adjective ) : insurrectionary
✅️ قید ( adverb ) : _
a violent uprising against an authority or government/ an organized attempt by a group of people to defeat their government and take control of their country, usually by violence
قیام، شورش، طغیان
Government news agencies said the killings might be a sign that the protests were turning into an armed insurrection.
...
[مشاهده متن کامل]

In a historic decision, the justices ordered that he be removed from the state’s presidential primary ballot, after determining that he engaged in insurrection on 6 January 2021.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/insurrection?q=insurrection
Insurrection : قیام ( مترادف Rebellion و Uprising )
Resurrection : رستاخیز ( به پای خیزی مردگان ) - قیام عیسی در آخرالزمان - روز محشر/قیامت
⬛ RESURRECTION ⬛
the event told about in the Bible in which Jesus Christ/dead people will be brought back to life before the day of final judgment
...
[مشاهده متن کامل]

⬛ INSURRECTION ⬛
a usually violent attempt to take control of a government
⬛ UPRISING ⬛
a usually violent effort by many people to change the government or leader of a country
⬛ REBELLION ⬛
an effort by many people to change the government or leader of a country by the use of protest or violence

:SYN
mutiny - rebellion - uprising
. e. g
Judge rules that Marjorie Taylor Green did not engage in an 🔵insurrection🔵 on Jan. 6
خیزش
طغیان ، شورش

بپرس