1. they were disposed to violate the laws and start an insurrection
آنان مستعد قانون شکنی و شورش بودند.
2. Years of discontent turned into armed insurrection.
[ترجمه گوگل]سالها نارضایتی به شورش مسلحانه تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]سال ها ناخشنود به شورش مسلحانه تبدیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. They were plotting to stage an armed insurrection.
[ترجمه گوگل]آنها برای برپایی یک قیام مسلحانه نقشه می کشیدند
[ترجمه ترگمان]داشتند نقشه می کشیدند که یک شورش مسلحانه انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We are not prepared for an armed insurrection.
[ترجمه گوگل]ما برای یک قیام مسلحانه آماده نیستیم
[ترجمه ترگمان]ما برای یک قیام مسلحانه آماده نیستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There was a popular insurrection against the police.
[ترجمه گوگل]یک قیام مردمی علیه پلیس صورت گرفت
[ترجمه ترگمان]یک قیام عمومی علیه پلیس وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They were accused of plotting insurrection against the government.
[ترجمه گوگل]آنها به توطئه قیام علیه دولت متهم شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها متهم به توطئه شورش علیه دولت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Although the ever-present rumors abounded, the next large-scale insurrection did not occur until January 1811 in Louisiana.
[ترجمه گوگل]اگرچه شایعات همیشه در حال حاضر فراوان بود، قیام بعدی در مقیاس بزرگ تا ژانویه 1811 در لوئیزیانا رخ نداد
[ترجمه ترگمان]با وجود شایعاتی که تا به حال به وجود آمده بود، شورش بزرگ بعدی تا ژانویه ۱۸۱۱ در لویزیانا اتفاق نیفتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But the Zapatista insurrection had its roots in events almost three decades before.
[ترجمه گوگل]اما شورش زاپاتیستا ریشه در رویدادهای تقریباً سه دهه قبل داشت
[ترجمه ترگمان]اما شورش Zapatista ریشه در حوادث تقریبا سه دهه قبل داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The day after that, the leaders of the insurrection surrendered.
[ترجمه گوگل]فردای آن روز، رهبران قیام تسلیم شدند
[ترجمه ترگمان]فردای آن روز، رهبران شورش تسلیم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The insurrection soon became so general that the government with its meager military forces could not cope with the situation.
[ترجمه گوگل]قیام خیلی زود آنقدر عمومی شد که دولت با نیروهای نظامی ناچیز خود نتوانست با این وضعیت کنار بیاید
[ترجمه ترگمان]شورش به زودی به حدی تبدیل شد که دولت با نیروهای ناچیز نظامی خود نتوانست از عهده این اوضاع برآید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This insurrection was eventually undermined by the government.
[ترجمه گوگل]این شورش در نهایت توسط دولت تضعیف شد
[ترجمه ترگمان]این شورش در نهایت توسط دولت تضعیف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The brutal suppression of the insurrection of the early 1980s was not an isolated incident.
[ترجمه گوگل]سرکوب وحشیانه قیام در اوایل دهه 1980 یک حادثه منفرد نبود
[ترجمه ترگمان]سرکوب وحشیانه شورش اوایل دهه ۱۹۸۰ یک حادثه مجزا نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. If anything should jeopardise that freedom - an insurrection for instance - the Church, without hesitation, will condemn it.
[ترجمه گوگل]اگر چیزی این آزادی را به خطر بیندازد - برای مثال یک شورش - کلیسا، بدون تردید، آن را محکوم خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]اگر هر چیزی باید این آزادی را به خاطر داشته باشد - یک شورش برای مثال، کلیسا بدون تردید، آن را محکوم خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The first problem: Why should you make insurrection?
[ترجمه گوگل]مشکل اول: چرا باید قیام کرد؟
[ترجمه ترگمان]مشکل اول: چرا باید شورش کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Moreover, the Left has tended to turn away from applause for insurrection - at least in so far as prospects for change in Britain are concerned.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، چپ تمایل دارد از تشویق برای شورش دوری کند - حداقل تا آنجا که به چشم انداز تغییر در بریتانیا مربوط می شود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، جناح چپ گرایش به دور شدن از کف زدن برای شورش داشته است - حداقل تا اندازه ای که چشم اندازه ای تغییر در بریتانیا نگران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید