insurance broker

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
کارگزار بیمه / واسطه ی بیمه / نماینده ی چند شرکت بیمه
در زبان محاوره ای:
واسطه ی بیمه، کسی که برات بیمه پیدا می کنه، مشاور بیمه ای
________________________________________
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 تعریف ها:
1. ** ( مالی – واسطه ای ) :**
فرد یا شرکت مستقلی که بین مشتری و شرکت های بیمه قرار می گیره و بهترین گزینه های بیمه ای رو از چند شرکت مختلف پیشنهاد می ده
مثال: An insurance broker helped me compare policies from five carriers.
یه کارگزار بیمه کمکم کرد تا بیمه نامه های پنج شرکت مختلف رو مقایسه کنم.
2. ** ( حقوقی – نمایندگی غیرانحصاری ) :**
برخلاف نماینده ی بیمه ( *agent* ) که فقط با یک شرکت کار می کنه، *broker* با چند شرکت همکاری داره و نماینده ی مشتری محسوب می شه
مثال: Brokers represent the client, not the insurance company.
کارگزارها نماینده ی مشتری ان، نه شرکت بیمه.
3. ** ( مشاوره ای – تخصصی ) :**
نقش مشاور در انتخاب پوشش مناسب، مذاکره درباره ی نرخ ها، و کمک در فرآیند دریافت خسارت
مثال: The broker guided us through the claims process.
کارگزار ما رو در فرآیند دریافت خسارت راهنمایی کرد.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
insurance intermediary – coverage consultant – policy advisor – independent agent

کارگزاربیمه
کارگذار بیمه