1. insurance rate
نرخ بیمه
2. an insurance company
شرکت بیمه
3. an insurance company's diverse wares
خدمات گوناگون یک شرکت بیمه
4. automobile insurance
بیمه ی اتومبیل
5. standard insurance policy
بیمه نامه ی رایج
6. the insurance adjuster determined our adjustment
مامور شرکت بیمه میزان خسارت ما را تعیین کرد.
7. the insurance company's appraiser appraises the damages
ارزیاب شرکت بیمه خسارات را ارزیابی می کند.
8. third-party insurance
بیمه ی شخص ثالث
9. this insurance policy gives you complete coverage
این بیمه نامه به شما پوشش کامل می دهد.
10. universal insurance has become a political football
بیمه ی همگانی یک موضوع داغ سیاسی شده است.
11. accident insurance
بیمه ی حوادث،بیمه ی سوانح
12. accident insurance
بیمه ی حوادث
13. annuity insurance
بیمه ی مستمری سالانه
14. automobile insurance
بیمه ی اتومبیل
15. business insurance
بیمه ی کار و کسب،بیمه ی تجاری
16. car insurance
بیمه ی اتومبیل
17. casualty insurance
بیمه ی تصادفات،بیمه ی سوانح
18. casualty insurance
بیمه ی آسیب بدنی و خسارت (به جز آتش سوزی)
19. fire insurance
بیمه ی آتش سوزی
20. group insurance
بیمه ی گروهی،بیمه ی دسته جمعی
21. health insurance
بیمه ی تندرستی
22. life insurance
بیمه ی عمر
23. social insurance
بیمه ی اجتماعی
24. unemployment insurance
بیمه ی بیکاری
25. a blanket insurance policy
بیمه نامه ی جامع
26. a health insurance scheme
برنامه ی بیمه ی سلامتی
27. does this insurance policy cover all our health costs?
آیا این بیمه نامه شامل کلیه ی هزینه های بهداشتی ما می شود؟
28. to provide insurance against floods
در برابر سیل بیمه کردن
29. his father sells insurance
پدرش فروشنده ی بیمه است.
30. our umbrella of insurance is inadequate
پوشش بیمه ی ما کافی نیست.
31. to void an insurance policy
قرارداد بیمه را باطل کردن
32. he collected on his insurance
خسارت بیمه ی خود را وصول کرد.
33. the allowance of an insurance claim
پذیرفتن ادعای بیمه
34. an individual policy in life insurance
بیمه نامه ی عمر برای یک نفر
35. during the life of this insurance policy
تاهنگامی که این بیمه نامه به قوت خود باقی است
36. during the term of an insurance policy
طی مدت قرارداد بیمه
37. swedish people enjoy cradle-to-grave health insurance and free education
مردم سوئد در تمام عمر از بیمه ی سلامتی و آموزش مجانی بهره مندند.
38. they hijack customers to buy unneccessary insurance
آنان مشتریان خود را مجبور می کنند که بیمه ی غیرضروری بخرند.
39. he faked seven claims and presented them to the insurance company
او هفت ادعای قلابی به شرکت بیمه ارائه داد.
40. as a result of non payment of monthly installments, your insurance policy has lapsed
در اثر عدم پرداخت اقساط ماهیانه بیمه نامه ی شما از اعتبار ساقط شده است (باطل شده است).
41. only thirty percent of that country's people are covered by health insurance
فقط سی درصد مردم آن کشور از پوشش بیمه ی درمانی برخوردارند.