صفت ( adjective )
مشتقات: insupportably (adv.)
مشتقات: insupportably (adv.)
• (1) تعریف: not tolerable; unbearable.
• متضاد: bearable, supportable
• مشابه: unbearable
• متضاد: bearable, supportable
• مشابه: unbearable
- Your disrespectful attitude toward your fellow employees is insupportable, and unless it changes immediately, you'll be fired.
[ترجمه گوگل] نگرش بیاحترامی شما نسبت به همکارانتان غیرقابل حمایت است و اگر فوراً تغییر نکند، اخراج خواهید شد
[ترجمه ترگمان] رفتار disrespectful نسبت به کارکنان شما تحمل ناپذیر است، و اگر بلافاصله تغییر کند، شما اخراج خواهید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] رفتار disrespectful نسبت به کارکنان شما تحمل ناپذیر است، و اگر بلافاصله تغییر کند، شما اخراج خواهید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The pain had become insupportable and surgery could no longer be avoided.
[ترجمه گوگل] درد غیر قابل تحمل شده بود و دیگر نمی شد از جراحی جلوگیری کرد
[ترجمه ترگمان] درد غیرقابل تحمل شده بود و جراحی دیگر نمی توانست از آن اجتناب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] درد غیرقابل تحمل شده بود و جراحی دیگر نمی توانست از آن اجتناب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: not capable of being defended or justified.
• متضاد: supportable
• متضاد: supportable
- an insupportable argument
[ترجمه گوگل] یک استدلال غیرقابل پشتیبانی
[ترجمه ترگمان] این استدلال تحمل ناپذیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این استدلال تحمل ناپذیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- an insupportable claim
[ترجمه گوگل] ادعایی غیر قابل اثبات
[ترجمه ترگمان] یک ادعای تحمل ناپذیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] یک ادعای تحمل ناپذیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید