1. hurl insults at
توهین کردن به،آماج تحقیر و توهین قرار دادن
2. repeated acute vascular insults
افگارهای شدید و مکرر رگ ها
3. the natives hurled insults at him
بومیان او را هدف توهین قرار دادند.
4. they put numerous insults on him
توهین های فراوانی را بار او کردند.
5. i cannot bear his insults any longer
بیش از این تاب تحمل توهین های او را ندارم.
6. they belabored us with insults
ما را مورد توهین قرار دادند.
7. she seems to be courting insults
مثل اینکه هوس توهین شنیدن به سرش زده است.
8. the patient man listened to their insults and prayed
مرد پرتحمل به توهین های آنان گوش داد و دعا کرد.
9. i will never stoop so low as to answer the insults of a drunken man
هرگز خودم را آنقدر پایین نخواهم آورد که به توهین مردی مست پاسخ بدهم.