insulation

/ˌɪnsəˈleɪʃn̩//ˌɪnsjʊˈleɪʃn̩/

معنی: عایق گذاری، روپوش کشی
معانی دیگر: عایق بندی، عایق سازی، روکش گذاری، نارسانا سازی، ناگذرا سازی، عایق کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: material used to insulate.

(2) تعریف: the act of insulating or the condition of being insulated.

جمله های نمونه

1. the insulation of electrical wires
عایق بندی سیم های برق

2. he skinned the insulation from the wire
او روکش سیم را کند.

3. heat loss due to faulty insulation
هدر رفتن حرارت به واسطه ی عایق بندی نادرست

4. Cork is often used for insulation.
[ترجمه گوگل]چوب پنبه اغلب برای عایق استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]چوب پنبه اغلب برای عایق بندی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Insulation may reduce the danger of pipes bursting in winter.
[ترجمه گوگل]عایق ممکن است خطر ترکیدن لوله ها در زمستان را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]عایق کاری ممکن است خطر تولید لوله ها در زمستان را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They lived in happy insulation from brutal facts.
[ترجمه گوگل]آنها در انزوای شادی از حقایق وحشیانه زندگی می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها در عایق بندی سعادتمند از حقایق وحشیانه می زیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The insulation from triple glazing is significantly greater than that from double glazing.
[ترجمه گوگل]عایق شیشه سه جداره به طور قابل توجهی بیشتر از عایق شیشه دو جداره است
[ترجمه ترگمان]عایق بندی سه جداره به طور قابل توجهی بزرگ تر از that دو جداره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After the last freeze-up we put insulation round the pipes.
[ترجمه گوگل]پس از آخرین فریز کردن، دور لوله ها عایق قرار می دهیم
[ترجمه ترگمان]پس از آخرین توقف، در اطراف لوله ها عایق بندی کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Better insulation of your home will help to reduce heating bills.
[ترجمه گوگل]عایق کاری بهتر خانه به کاهش هزینه های گرمایشی کمک می کند
[ترجمه ترگمان]عایق بندی بهتر خانه شما به کاهش قبض های گرمایش کمک خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The ceiling was covered with polystyrene insulation tiles.
[ترجمه گوگل]سقف با کاشی های عایق پلی استایرن پوشانده شده بود
[ترجمه ترگمان]سقف اتاق با کاشی های شطرنجی پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They even have special gloves with extra insulation at the palms.
[ترجمه گوگل]آنها حتی دستکش های مخصوص با عایق اضافی در کف دست دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها حتی دستکش های مخصوصی با عایق اضافی در کف دست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The company is providing insulation for trains, a contract worth more than £150,000 per year.
[ترجمه گوگل]این شرکت در حال ارائه عایق برای قطارها است، قراردادی که ارزش آن بیش از 150000 پوند در سال است
[ترجمه ترگمان]این شرکت در حال تامین عایق بندی برای قطارها، قراردادی به ارزش بیش از ۱۵۰،۰۰۰ پوند در سال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This filling gives a high level of insulation and offers good internal stability.
[ترجمه گوگل]این پر کردن سطح بالایی از عایق را می دهد و ثبات داخلی خوبی را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این پر کردن، سطح بالایی از عایق بندی را ایجاد می کند و ثبات داخلی خوبی را ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There is obvious merit in good insulation, using only the most efficient kitchen appliances, heating systems and such.
[ترجمه گوگل]عایق بندی خوب، تنها با استفاده از کارآمدترین لوازم آشپزخانه، سیستم های گرمایشی و مواردی از این دست، شایستگی آشکاری دارد
[ترجمه ترگمان]ویژگی های آشکاری در عایق خوب وجود دارد که تنها با استفاده از موثرترین وسایل آشپزخانه، سیستم های گرمایش و غیره استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عایق گذاری (اسم)
insulation

روپوش کشی (اسم)
insulation

تخصصی

[عمران و معماری] عایقکاری - عایق - عایقبندی - عایقسازی
[برق و الکترونیک] عایق سازی - عایق ماده ای با مقاومت الکتریکی بالا و مناسب برای مجزا سازی رساناها در کی مدار الکتریکی یا جلو گیری از اتصال آنها به هم .
[مهندسی گاز] عایق کاری
[ریاضیات] جداسازی
[پلیمر] عایقکاری، عایق بندی، عایق سازی، عایق

انگلیسی به انگلیسی

• closing or sealing off; isolation, separation; material which blocks or retards the passage of heat (or electricity, sound, etc.)
insulation is a thick layer of material that is used to stop heat from escaping from something.

پیشنهاد کاربران

۱. عایق بندی. عایق کاری ۲. ( ماده ) عایق
مثال:
Cork is often used for insulation.
چوب پنبه اغلب برای عایق بندی و عایق کاری استفاده می شود.
عایق بندی
عایق
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : insulate
✅️ اسم ( noun ) : insulation / insulator
✅️ صفت ( adjective ) : insulating / insulated
✅️ قید ( adverb ) : _
ایزوگام
محافظت شده، امن
insulation ( فیزیک )
واژه مصوب: عایق 1
تعریف: ماده‏ای که برای عایق‏بندی و جلوگیری از انتقال گرما یا برق یا صوت به کار می‏رود
عایق کاری
عایق

جدایی، انفکا، انزوا

بپرس