1. instruments of torture
آلات شکنجه
2. instruments of torture
وسایل شکنجه
3. keyed instruments
سازهای پژنگی (کلیددار)
4. mechanical instruments
ابزار مکانیکی
5. navigational instruments
دستگاه های ناوبری
6. negotiable instruments
اوراق قابل خرید و فروش
7. optical instruments
ابزارهای دیدشی (بصری)
8. precision instruments
ابزار دقیق
9. string instruments
سازهای زهی
10. surgical instruments
ابزار جراحی
11. the instruments are cleaned with a special cleanser
ابزار را با زدایشگر ویژه ای پاک می کنند.
12. some string instruments like guitar are to be fingered
برخی سازهای زهی مثل گیتار با انگشت نواخته می شوند.
13. sterilized surgical instruments
ابزار جراحی گندزدایی شده
14. a missile's sensitive instruments
دستگاه های حساس موشک
15. clean the infected surgical instruments with disinfectant
ابزار آلوده ی جراحی را با ماده ی گندزدا پاک کن.
16. nice measurements with special instruments
اندازه گیری های مو شکافانه با ابزار ویژه
17. before the concert they tuned their instruments
پیش از کنسرت،سازهای خود را کوک کردند.
18. in this factory they fabricate surgical instruments
در این کارخانه ابزار جراحی می سازند.