1. Pragmatic instrumentalist thought would appear to have had a significant influence on the general intellectual milieu in which Jennings and Robson worked.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که اندیشه ابزارگرایانه عملگرا تأثیر قابل توجهی بر محیط فکری عمومی که جنینگز و رابسون در آن کار می کردند داشته است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که در محیط روشنفکری کلی که در آن Jennings و رابسون کار می کنند تاثیر قابل توجهی داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Likewise the instrumentalist approach to communication, as it is still prevalent among most churches, needs further examination.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، رویکرد ابزارگرایانه به ارتباطات، همانطور که هنوز در میان اکثر کلیساها رایج است، نیاز به بررسی بیشتر دارد
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، رویکرد ابزاری برای برقراری ارتباط، همانطور که هنوز در میان بسیاری از کلیساها رایج است، نیاز به بررسی بیشتر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. My younger brother wants to be an instrumentalist.
[ترجمه گوگل]برادر کوچکترم می خواهد نوازنده ساز شود
[ترجمه ترگمان] برادر کوچک تر من می خواد یه \"instrumentalist\" باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. My younger sister wants to be an instrumentalist.
[ترجمه گوگل]خواهر کوچکترم می خواهد نوازنده ساز شود
[ترجمه ترگمان] خواهر کوچک تر من می خواد یه \"instrumentalist\" باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The playing throughout the evening was truly superb, every instrumentalist bowing and blowing and thumping as though for dear life.
[ترجمه گوگل]نوازندگی در طول شب واقعاً عالی بود، هر نوازندهای در حال تعظیم و دمیدن و کوبیدن بود که گویی برای زندگی عزیزم
[ترجمه ترگمان]بازی در سراسر شب واقعا عالی بود، هر instrumentalist تعظیم و تالاپ and، گویی برای زندگی عزیز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It was like playing for Toscanini would be for an instrumentalist.
[ترجمه گوگل]مثل این بود که نواختن برای توسکانینی برای یک ساز است
[ترجمه ترگمان]مثل بازی کردن برای Toscanini بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. What strengths do the Marxist approaches contain, whether they be structuralist or instrumentalist?
[ترجمه گوگل]رویکردهای مارکسیستی چه ساختارگرایانه و چه ابزارگرایانه شامل چه نقاط قوتی هستند؟
[ترجمه ترگمان]روش های مارکسیستی چه نقاط قوت دارند، این که آیا آن ها structuralist یا instrumentalist هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. These can be used simultaneously should you wish to play with another instrumentalist.
[ترجمه گوگل]اگر بخواهید با نوازنده دیگری بنوازید، می توان از اینها به طور همزمان استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]اینها می توانند به طور همزمان مورد استفاده قرار گیرند، آیا شما می خواهید با ابزارهای موسیقی دیگری بازی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. From this point on, she was more of a composer than an instrumentalist.
[ترجمه گوگل]از این نقطه به بعد، او بیشتر یک آهنگساز بود تا یک ساز
[ترجمه ترگمان]از این نقطه به بعد، او بیشتر یک آهنگ ساز بود تا an
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Back at the tourist center in Tysfjord I talked to the Dutchman " instrumentalist . "
[ترجمه گوگل]بازگشت به مرکز توریستی در Tysfjord با "نوازنده ساز" هلندی صحبت کردم
[ترجمه ترگمان]پس از بازگشت به مرکز توریستی در Tysfjord، من با ابزار \"instrumentalist\" هلندی صحبت کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The tendency of primary teachers' view of mathematics in sequence from high to low is: the Platonist, the problem solving, and the instrumentalist view.
[ترجمه گوگل]گرایش نگرش معلمان ابتدایی به ریاضیات به ترتیب از بالا به پایین عبارت است از: دیدگاه افلاطونی، حل مسئله و نگاه ابزارگرا
[ترجمه ترگمان]گرایش معلمان ابتدایی به ریاضیات به ترتیب از بالا به پایین عبارت است از: پیروان افلاطون، حل مساله و دیدگاه instrumentalist
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This platform allowed him to showcase his countless talents as a songwriter, arranger, instrumentalist, and vocalist.
[ترجمه گوگل]این پلتفرم به او اجازه داد تا استعدادهای بی شمار خود را به عنوان ترانه سرا، تنظیم کننده، نوازنده ساز و خواننده به نمایش بگذارد
[ترجمه ترگمان]این سکو به او اجازه می داد که استعدادهای بی شمار خود را به عنوان سرود نویس و خواننده و خواننده نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Masanori Takahashi, better known as Kitaro, is a Japanese new age musician, composer and multi - instrumentalist.
[ترجمه گوگل]ماسانوری تاکاهاشی، معروف به کیتارو، نوازنده، آهنگساز و نوازنده چند ساز ژاپنی است
[ترجمه ترگمان]Masanori Takahashi، که بیشتر به نام Kitaro شناخته می شود، موسیقی دان عصر جدید ژاپنی، آهنگ ساز و - است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It contains the variable melody and abundant emotion of instrumentalist.
[ترجمه گوگل]این شامل ملودی متغیر و احساسات فراوان نوازنده است
[ترجمه ترگمان]موسیقی شامل آهنگ متغیر و عواطف فراوان موسیقی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید