instrumental surveying ( باستان شناسی )
واژه مصوب: نقشه برداری دستگاهی
تعریف: تهیة نقشة مکان ها و محوطه های باستانی با استفاده از ابزارهای نقشه برداری، مانند دستگاه موقعیت یاب جهانی و دوربین نقشه برداری
واژه مصوب: نقشه برداری دستگاهی
تعریف: تهیة نقشة مکان ها و محوطه های باستانی با استفاده از ابزارهای نقشه برداری، مانند دستگاه موقعیت یاب جهانی و دوربین نقشه برداری