institutionally

جمله های نمونه

1. Institutionally cultivated individual career strategies for organizational dominance contribute to organizational decline.
[ترجمه گوگل]استراتژی‌های شغلی فردی پرورش یافته نهادی برای تسلط سازمانی به افول سازمانی کمک می‌کند
[ترجمه ترگمان]استراتژی های شغلی فرد کشت شده برای تسلط سازمانی منجر به کاهش سازمانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Institutionally, there are no mechanisms for punishing some one for deviant behaviour of any kind.
[ترجمه گوگل]از نظر نهادی، هیچ مکانیزمی برای تنبیه یک نفر به خاطر رفتار انحرافی از هر نوع وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، هیچ مکانیزمی برای مجازات کسی برای رفتار انحرافی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Institutionally, implementation of policy requires a public procedure.
[ترجمه گوگل]از نظر نهادی، اجرای سیاست مستلزم یک رویه عمومی است
[ترجمه ترگمان]Institutionally، اجرای سیاست نیازمند یک روش عمومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Modern societies are therefore institutionally differentiated, on the analogy of biological organisms, from the relatively simple to the relatively complex.
[ترجمه گوگل]بنابراین، جوامع مدرن به طور نهادی، بر اساس قیاس موجودات زیستی، از نسبتاً ساده به نسبتاً پیچیده متمایز می شوند
[ترجمه ترگمان]بنابراین جوامع امروزی در قیاس ارگانیسم های زیستی از نسبتا ساده تا نسبتا پیچیده متمایز می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In fact KM technically and institutionally indemnifies for transferring a traditional enterprise to a learning organization.
[ترجمه گوگل]در واقع KM از نظر فنی و نهادی برای انتقال یک شرکت سنتی به یک سازمان یادگیرنده غرامت می دهد
[ترجمه ترگمان]در حقیقت مدیریت دانش فنی و institutionally indemnifies برای انتقال یک شرکت سنتی به یک سازمان یادگیرنده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Formulated the "poor against drugs rules, " institutionally restrained enterprise transformation method, specifications, packaging disguised price behaviour.
[ترجمه گوگل]فرموله "فقیر در برابر مواد مخدر قوانین،" نهادی محدود روش تحول شرکت، مشخصات، بسته بندی رفتار قیمت مبدل
[ترجمه ترگمان]Formulated \"فقیر در برابر قوانین مواد مخدر\"، \"institutionally\"، روش تبدیل شرکت، مشخصات، بسته بندی و رفتار قیمت پنهان را مهار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But institutionally, it is not overtly sympathetic with them or with military coups.
[ترجمه گوگل]اما از نظر نهادی، آشکارا با آنها یا کودتاهای نظامی همدلی ندارد
[ترجمه ترگمان]اما institutionally، آشکارا با آن ها یا با کودتای نظامی موافق نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. it was institutionally special, with a special political base and a special scientific and clinical agenda.
[ترجمه گوگل]از نظر نهادی ویژه بود، با پایگاه سیاسی خاص و دستور کار علمی و بالینی خاص
[ترجمه ترگمان]آن یک پایگاه ویژه سیاسی و یک دستور کار ویژه علمی و بالینی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Density is ordinary institutionally of a third and fifth drastically reduce building load.
[ترجمه گوگل]تراکم معمولی است که یک سوم و یک پنجم بار ساختمان را به شدت کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]چگالی، institutionally معمولی یک سوم و پنجم به شدت بار ساختمان را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Court that is institutionally designed to hear constitutional arguments and to interpret constitutional clauses.
[ترجمه گوگل]دادگاهی که به طور نهادی برای استماع استدلال های قانون اساسی و تفسیر بندهای قانون اساسی طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]دادگاهی که برای شنیدن بحث های قانون اساسی و تفسیر بنده ای قانون اساسی طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We should institutionally ensure that the judicial and procuratorial organs are in a position to exercise adjudicative and procuratorial powers independently and impartially according to law.
[ترجمه گوگل]ما باید به طور نهادی اطمینان حاصل کنیم که دستگاه های قضایی و دادرسی در موقعیتی هستند که طبق قانون به طور مستقل و بی طرفانه از اختیارات قضایی و دادرسی استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]ما باید تضمین نماییم که ارگان های قضایی و قضایی در وضعیتی قرار دارند که اختیارات adjudicative و procuratorial را به طور مستقل و بی طرفانه مطابق با قانون، اجرا نمایند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. "Why does the Fed deserve more authority when institutionally it seemed to have failed to prevent the current crisis?" asked Senator Dodd last month.
[ترجمه گوگل]چرا فدرال رزرو سزاوار اقتدار بیشتری است در حالی که از نظر نهادی به نظر می رسید در جلوگیری از بحران فعلی شکست خورده است؟ سناتور داد ماه گذشته پرسید
[ترجمه ترگمان]\" چرا دولت فدرال که به نظر می رسد در جلوگیری از بحران فعلی شکست خورده است، مستحق قدرت بیشتری است؟ سناتور داد در ماه گذشته از \"Senator داد\" سوال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Of course, America's anti-Semitism was practiced institutionally as well as socially for decades.
[ترجمه گوگل]البته، یهودی ستیزی آمریکا به صورت نهادی و همچنین اجتماعی برای چندین دهه اعمال می شد
[ترجمه ترگمان]البته، ضد سامی گرایی (anti)نیز برای دهه ها به کار گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. After a damning internal report this month on conditions at Brixton prison both admitted that the service was institutionally racist.
[ترجمه گوگل]پس از یک گزارش داخلی توهین آمیز در این ماه در مورد شرایط زندان بریکستون، هر دو اعتراف کردند که این خدمات از نظر نژادپرستانه بود
[ترجمه ترگمان]پس از یک گزارش داخلی کوبنده در این ماه در مورد شرایط در زندان بریکستون، هر دو اقرار کردند که این سرویس institutionally نژاد پرست بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in an institutional manner

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : institutionalize
✅️ اسم ( noun ) : institution / institutionalization
✅️ صفت ( adjective ) : institutionalized
✅️ قید ( adverb ) : institutionally
به صورت عرفی
شاید بتوان گفت:
به صورت سازمانی؛
به صورت نهادی؛

بپرس