فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: institutes, instituting, instituted
حالات: institutes, instituting, instituted
• (1) تعریف: to establish or set in operation.
• مترادف: establish, found, start
• متضاد: abrogate
• مشابه: constitute, create, develop, ground, impose, inaugurate, organize, set
• مترادف: establish, found, start
• متضاد: abrogate
• مشابه: constitute, create, develop, ground, impose, inaugurate, organize, set
- The government has instituted a policy that will restrict imports.
[ترجمه گوگل] دولت سیاستی را وضع کرده است که واردات را محدود می کند
[ترجمه ترگمان] دولت سیاستی را وضع کرده است که واردات را محدود خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] دولت سیاستی را وضع کرده است که واردات را محدود خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The company is instituting new procedures for hiring.
[ترجمه گوگل] این شرکت در حال ایجاد رویه های جدید برای استخدام است
[ترجمه ترگمان] این شرکت در حال نهادینه کردن رونده ای جدید برای استخدام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این شرکت در حال نهادینه کردن رونده ای جدید برای استخدام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The goal of the radicals was to institute a revolutionary government.
[ترجمه گوگل] هدف رادیکال ها ایجاد یک حکومت انقلابی بود
[ترجمه ترگمان] هدف از تندروها، تاسیس یک دولت انقلابی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] هدف از تندروها، تاسیس یک دولت انقلابی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to initiate or begin.
• مترادف: begin, commence, initiate, introduce, start
• مشابه: generate, impose, inaugurate, launch, originate, set
• مترادف: begin, commence, initiate, introduce, start
• مشابه: generate, impose, inaugurate, launch, originate, set
- The commission has already instituted its investigation into the matter.
[ترجمه گوگل] کمیسیون قبلاً تحقیقات خود را در مورد این موضوع آغاز کرده است
[ترجمه ترگمان] این کمیسیون در حال حاضر تحقیقات خود را در این زمینه انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این کمیسیون در حال حاضر تحقیقات خود را در این زمینه انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The new government is instituting criminal proceedings against the country's former leader.
[ترجمه گوگل] دولت جدید علیه رهبر سابق کشور پیگرد کیفری را آغاز کرده است
[ترجمه ترگمان] دولت جدید در حال نهادینه کردن رونده ای جنایی علیه رهبر سابق این کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] دولت جدید در حال نهادینه کردن رونده ای جنایی علیه رهبر سابق این کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• (1) تعریف: an organization established to render a service or support a cause.
• مترادف: institution
• مشابه: association, foundation, organization, society
• مترادف: institution
• مشابه: association, foundation, organization, society
- She was taught braille at an institute for the blind.
[ترجمه S.F.] او در موسسه نابینایان بریل را آموخته است.|
[ترجمه گوگل] او در انستیتوی نابینایان خط بریل را آموزش داد[ترجمه ترگمان] او در یک موسسه برای کور کردن یک موسسه تعلیم داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: a college teaching a specialized subject matter, such as art or technology.
• مترادف: academy
• مشابه: athenaeum, college, polytechnic, school, think tank
• مترادف: academy
• مشابه: athenaeum, college, polytechnic, school, think tank
- My mother studied painting at the art institute.
[ترجمه گوگل] مادرم در موسسه هنر نقاشی خوانده است
[ترجمه ترگمان] مادرم نقاشی را در موسسه هنر مطالعه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] مادرم نقاشی را در موسسه هنر مطالعه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: a brief instructional program for a specific group or in a specific area of study.
• مشابه: course, program, seminar
• مشابه: course, program, seminar
- Three hundred students have enrolled in the university's summer institute on law and language.
[ترجمه گوگل] سیصد دانشجو در مؤسسه تابستانی حقوق و زبان این دانشگاه ثبت نام کرده اند
[ترجمه ترگمان] سیصد دانشجو در موسسه تابستانی دانشگاه در زمینه قانون و زبان ثبت نام کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] سیصد دانشجو در موسسه تابستانی دانشگاه در زمینه قانون و زبان ثبت نام کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید