instilled

انگلیسی به انگلیسی

• introduced gradually, infused; inserted slowly in small amounts

پیشنهاد کاربران

کلمه "instilled" به معنی "وارد کردن به آرامی"، "تربیت کردن" یا "درخور چشیدن" است.
این کلمه معمولاً برای بیان فرآیندی که به تدریج و با دقت اطلاعات، اعتقادات، یا ارزش ها را به کسی وارد می کند، استفاده می شود.
در داروسازی به معنای آرام آرام اضافه کردن دارو می باشد ، مثل قطره های گوش
القا ، کم کم فهماندن
یاد دادن

بپرس