اسم ( noun )
عبارات: for instance
عبارات: for instance
• : تعریف: an occasion, case, or example.
• مترادف: case, example, occasion
• مشابه: exemplar, illustration, model, occurrence, picture, sample, specimen, time, type
• مترادف: case, example, occasion
• مشابه: exemplar, illustration, model, occurrence, picture, sample, specimen, time, type
- Can you think of a single instance in which he offered to help?
[ترجمه گوگل] آیا می توانید به یک مورد فکر کنید که او در آن پیشنهاد کمک کند؟
[ترجمه ترگمان] آیا می توانید به یک مورد خاص فکر کنید که در آن پیشنهاد کمک کرده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] آیا می توانید به یک مورد خاص فکر کنید که در آن پیشنهاد کمک کرده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- In this instance, I think you're overreacting.
[ترجمه محمد] در این مورد، فکر میکنم داری زیاده روی میکنی|
[ترجمه گوگل] در این مورد، من فکر می کنم شما بیش از حد واکنش نشان می دهید[ترجمه ترگمان] در این مورد، فکر می کنم داری زیاده روی می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The instance of treason that most of us are familar with is that committed by Benedict Arnold.
[ترجمه گوگل] نمونه ای از خیانت که اکثر ما با آن آشنا هستیم، خیانت توسط بندیکت آرنولد است
[ترجمه ترگمان] نمونه خیانت که اکثر ما با آن مواجهیم این است که به وسیله \"بندیکت\" \" (Benedict آرنولد)مرتکب شده است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] نمونه خیانت که اکثر ما با آن مواجهیم این است که به وسیله \"بندیکت\" \" (Benedict آرنولد)مرتکب شده است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: instances, instancing, instanced
حالات: instances, instancing, instanced
• : تعریف: to cite or mention as an example.
• مترادف: refer to
• مشابه: allude to, cite, mention, quote
• مترادف: refer to
• مشابه: allude to, cite, mention, quote
- The guidance counselor instanced the case of a boy who had been a slow learner and yet ended up becoming a famous, respected scientist.
[ترجمه گوگل] مشاور راهنما مورد پسری را مثال زد که دیر یاد میگرفت و در نهایت به دانشمندی مشهور و معتبر تبدیل شد
[ترجمه ترگمان] مشاور راهنما، در مورد پسری که یاد گیرنده کند بوده و در عین حال تبدیل به یک دانشمند مشهور و محترم شده بود، پاسخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] مشاور راهنما، در مورد پسری که یاد گیرنده کند بوده و در عین حال تبدیل به یک دانشمند مشهور و محترم شده بود، پاسخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید