installment plan

/ˌɪnˈstɒlməntˈplæn//ˌɪnˈstɒlməntplæn/

برنامه یا جدول پرداخت اقساطی، خرید یا فروش اقساطی، پرداخت اقساطی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a credit system, esp. in the United States, by which consumer goods can be paid for in installments.

جمله های نمونه

1. Both offer installment plans for more expensive purchases, accept most major credit cards, and offer their own credit card.
[ترجمه گوگل]هر دو طرح های اقساطی را برای خریدهای گران تر ارائه می دهند، اکثر کارت های اعتباری اصلی را می پذیرند و کارت اعتباری خود را ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]هر دوی این پیشنهادها برنامه هایی برای خرید ارزان تر ارائه می دهند، اغلب کارت های اعتباری اصلی را می پذیرند، و کارت اعتباری خود را ارائه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Warriors bought it on the installment plan.
[ترجمه گوگل]جنگجویان آن را با طرح اقساطی خریدند
[ترجمه ترگمان]جنگجویان آن را از طرح installment خریده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But nobody was thinking about the installment plan Friday when they lowered the tiny casket into the ground.
[ترجمه گوگل]اما هیچ کس به برنامه اقساط روز جمعه فکر نمی کرد که تابوت کوچک را در زمین فرود آوردند
[ترجمه ترگمان]اما وقتی تابوت کوچک را در زمین گذاشتند هیچ کس در مورد طرح قسط فکر نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Under the installment plan, 20 % of the contract value is to be paid with orders.
[ترجمه گوگل]طبق طرح اقساطی، 20 درصد ارزش قرارداد با سفارش پرداخت می شود
[ترجمه ترگمان]تحت طرح قسط، ۲۰ % ارزش قرارداد باید با سفارشات پرداخت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Do you have an installment plan for air - conditioners?
[ترجمه گوگل]آیا طرح اقساطی کولر گازی دارید؟
[ترجمه ترگمان]شما برنامه ای برای تعمیر و ژل هوا دارین؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Companies often purchase plant assets on an installment plan, or by issuing a note payable.
[ترجمه گوگل]شرکت ها اغلب دارایی های کارخانه را به صورت اقساطی یا با صدور یادداشت پرداختنی خریداری می کنند
[ترجمه ترگمان]شرکت ها اغلب دارایی های گیاهی را بر روی یک برنامه پخش، یا با انتشار یک یادداشت قابل پرداخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Buy goods on the installment plan have become epidemic in recent year.
[ترجمه گوگل]خرید کالا در طرح اقساطی در سال اخیر همه گیر شده است
[ترجمه ترگمان]در سال گذشته، خرید و فروش محصولات در برنامه قسط، همه گیر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They offered the convenience of an installment plan.
[ترجمه گوگل]آنها سهولت یک طرح اقساطی را ارائه کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها راحتی یک برنامه قسط را پیشنهاد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Under the installment plan, however, these families are able to purchase without cash.
[ترجمه گوگل]با این حال، طبق طرح اقساطی، این خانواده ها می توانند بدون نقد خرید کنند
[ترجمه ترگمان]با این حال، تحت برنامه اقساط، این خانواده ها می توانند بدون پول نقد بخرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He likes to buy things on the installment plan.
[ترجمه گوگل]او دوست دارد اقساطی چیزهایی بخرد
[ترجمه ترگمان]او دوست دارد چیزهایی را در برنامه پخش بخرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Buying goods on the installment plan has become epidemic in recent years.
[ترجمه گوگل]خرید اقساطی کالا در سال های اخیر همه گیر شده است
[ترجمه ترگمان]خرید کالا در برنامه پخش در سال های اخیر به یک بیماری همه گیر تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Do you have an installment plan available for your customers?
[ترجمه گوگل]آیا طرح اقساطی برای مشتریان خود دارید؟
[ترجمه ترگمان]آیا یک برنامه قسط برای مشتریان خود در اختیار دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We have a convenient easy - payment installment plan.
[ترجمه گوگل]ما یک طرح اقساطی آسان - آسان داریم
[ترجمه ترگمان]ما یک برنامه قسط آسان و آسان داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Under the installment plan, 20 % of the contract value is to be paid with order.
[ترجمه گوگل]طبق طرح اقساطی، 20 درصد ارزش قرارداد با سفارش پرداخت می شود
[ترجمه ترگمان]تحت طرح قسط، ۲۰ % ارزش قرارداد باید با سفارش پرداخت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• plan to purchase through periodic payments

پیشنهاد کاربران

بپرس