1. insoluble doubt
شک پایدار
2. salt is insoluble in water
گچ در آب حل نمی شود.
3. Carotenes are insoluble in water and soluble in oils and fats.
[ترجمه گوگل]کاروتن ها در آب نامحلول و در روغن ها و چربی ها محلول هستند
[ترجمه ترگمان]Carotenes در آب نامحلول هستند و در روغن و چربی محلول هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Sand is insoluble in water.
5. These minerals are all insoluble in water.
[ترجمه گوگل]این مواد معدنی همگی در آب نامحلول هستند
[ترجمه ترگمان]این مواد معدنی در آب نامحلول هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. These chemicals are practically insoluble in water.
[ترجمه گوگل]این مواد شیمیایی عملا در آب نامحلول هستند
[ترجمه ترگمان]این مواد شیمیایی عملا در آب غیرقابل حل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The government is faced with an apparently insoluble problem.
[ترجمه گوگل]دولت با مشکلی به ظاهر لاینحل مواجه است
[ترجمه ترگمان]دولت با یک مشکل ظاهرا غیرقابل حل مواجه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. However the globulins are insoluble in water but soluble in weak salt solutions.
[ترجمه گوگل]با این حال گلوبولین ها در آب نامحلول هستند اما در محلول های نمک ضعیف محلول هستند
[ترجمه ترگمان]اما the در آب نامحلول ولی در محلول های نمک ضعیف قابل حل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. These are no longer insoluble problems.
[ترجمه گوگل]اینها دیگر مشکلات حل نشدنی نیستند
[ترجمه ترگمان]این مسائل دیگر غیرقابل حل نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. As the flooded forests decompose, insoluble mercury in the soil and vegetation turns into soluble methyl mercury.
[ترجمه گوگل]با تجزیه جنگل های سیل زده، جیوه نامحلول در خاک و پوشش گیاهی به متیل جیوه محلول تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]همانطور که جنگل های سیل زده تجزیه می شوند، جیوه غیرقابل حل در خاک و گیاهان به متیل جیوه قابل حل تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Because the lithium hydroxide is insoluble in the organic phase, it remains within the micelle.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که لیتیوم هیدروکسید در فاز آلی نامحلول است، در داخل میسل باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]چون هیدروکسید lithium در فاز آلی غیرقابل حل می باشد، در میسل باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. At this point, the crisis appears insoluble.
[ترجمه گوگل]در این مرحله، بحران غیر قابل حل به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]در این مرحله، بحران غیرقابل حل به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This insoluble predicament was the source of the decay, corruption and mounting tension evident within the upper echelons of the regime.
[ترجمه گوگل]این مخمصه حل ناشدنی منشأ انحطاط، فساد و تنش فزاینده در سطوح بالای رژیم بود
[ترجمه ترگمان]این مخمصه غیرقابل حل، منشا فساد، فساد و افزایش تنش موجود در رده های بالای رژیم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Heterogeneous catalysts are insoluble in the reaction medium.
[ترجمه گوگل]کاتالیزورهای ناهمگن در محیط واکنش نامحلول هستند
[ترجمه ترگمان]catalysts در محیط واکنش محلول هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید