insofar

/ˈɪnsəfar//ˌɪnsəˈfɑː/

(معمولا با: as) تا آنجایی که

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: to the extent that (usu. fol. by as).

- I will help, insofar as I have the time.
[ترجمه FarGol] تا جایی که وقت داشته باشم کمک خواهم کرد
|
[ترجمه گوگل] تا جایی که وقت داشته باشم کمک خواهم کرد
[ترجمه ترگمان] من تا زمانی که فرصت داشته باشم، کمک می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. insofar as i know
تا آنجایی که بنده اطلاع دارم

2. Insofar as I can say now, I shall come.
[ترجمه گوگل]تا جایی که الان می توانم بگویم، می آیم
[ترجمه ترگمان]اما حالا که می توانم بگویم، خواهم آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Looking back helps insofar as it helps you learn from your mistakes.
[ترجمه گوگل]نگاه کردن به گذشته تا آنجا که به شما کمک می کند از اشتباهات خود درس بگیرید کمک می کند
[ترجمه ترگمان]وقتی به عقب نگاه می کنید تا جایی که به شما کمک می کند از اشتباه ات خود یاد بگیرید کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I'll help you insofar as I can.
[ترجمه گوگل]تا جایی که بتونم کمکت میکنم
[ترجمه ترگمان]تا جایی که بتوانم به شما کمک می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Tammy, however, had succeeded, insofar as she had succeeded, despite her environment.
[ترجمه گوگل]با این حال، تامی، تا آنجا که موفق شده بود، با وجود محیط اطرافش، موفق شده بود
[ترجمه ترگمان]اما تامی که موفق شده بود، تا جایی که موفق شده بود، به رغم محیط اطرافش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He had tried, insofar as he was capable, to ease the policy of permanent crisis he had inherited from Truman.
[ترجمه گوگل]او تلاش کرده بود تا جایی که توانایی داشت سیاست بحران دائمی را که از ترومن به ارث برده بود، کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]او تا جایی که می توانست تلاش کرده بود تا سیاست بحران دائمی را که از ترومن به ارث برده بود، بکاهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is separated only insofar as organization and method is concerned.
[ترجمه گوگل]فقط تا آنجا که به سازمان و روش مربوط می شود از هم جدا می شود
[ترجمه ترگمان]آن فقط تا جایی که سازمان و روش نگران است از هم جدا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. All presently understood hazards to life and property, insofar as we have discovered them, are also included.
[ترجمه گوگل]تا آنجا که ما آنها را کشف کرده‌ایم، همه خطرات کنونی شناخته شده برای زندگی و دارایی نیز شامل می‌شوند
[ترجمه ترگمان]همه آن ها در حال حاضر خطرات زندگی و اموال را درک کرده اند، تا آنجا که ما آن ها را کشف کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Yes, insofar as the explanation I got.
[ترجمه گوگل]بله، تا جایی که توضیح دادم
[ترجمه ترگمان]بله، تا جایی که من دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This principle is important in magnetic prospecting only insofar as it forms the basis.
[ترجمه گوگل]این اصل در جستجوی مغناطیسی تنها تا جایی مهم است که اساس را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]این اصل در اکتشاف مغناطیسی تنها به صورتی مهم است که اساس آن را تشکیل دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Offset is similar to counterpurchase insofar as one party agrees to purchase goods and services with a specified percentage of the proceeds from the original sale.
[ترجمه گوگل]افست تا آنجایی که یکی از طرفین با درصد مشخصی از عواید حاصل از فروش اصلی موافقت می‌کند، مشابه خرید متقابل است
[ترجمه ترگمان]آفست نسبت به counterpurchase مشابه است زیرا یک حزب با درصد معینی از درآمد حاصل از فروش اصلی موافق با خرید کالا و خدمات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Asocial movement is autonomous insofar it can independently decide its strategy with little constraint from the allied party.
[ترجمه گوگل]جنبش غیراجتماعی تا آنجایی که بتواند استراتژی خود را با محدودیت اندک از سوی حزب متحد به طور مستقل تعیین کند، مستقل است
[ترجمه ترگمان]جنبش asocial خود مختار است تا به طور مستقل بتواند استراتژی خود را با محدودیت کوچکی از طرف متحد تصمیم گیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Insofar as Chinese and Western cultures are concerned, it is necessary that we do not "essentialize" either Western or Confucian philosophy of history.
[ترجمه گوگل]تا آنجا که به فرهنگ چینی و غربی مربوط می شود، لازم است که فلسفه تاریخ غرب یا کنفوسیوس را «ضروری» نکنیم
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که فرهنگ های چینی و غربی نگران باشند، لازم است که ما فلسفه غربی یا کنفوسیوسی در تاریخ نداشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Dieting is good insofar as it prevents gluttony.
[ترجمه گوگل]رژیم غذایی تا جایی خوب است که از پرخوری جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]Dieting تا آنجا که مانع از شکم پرستی می شود، خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Insofar as I can see, the representatives are all satisfied with the arrangement.
[ترجمه گوگل]تا جایی که من می بینم نمایندگان همه از این ترتیب راضی هستند
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که من می توانم ببینم، نمایندگان همگی از این قرار راضی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• to such a degree, to such an extent

پیشنهاد کاربران

insofar as تا جایی که - تا حدی که
چراکه، چونکه
تا اندازه ای، کم و بیش
�تا کنون�، معادل so far است نه in So far
تا جاییکه، به حدی که
تاکنون، تا این لحظه

بپرس