دو کلمه شبیه به هم هر دو به معنی پا فشاری یا اصرار کردن و اما تفاوت:
insist یعنی پا فشاری کردن در نظر خود ( کوتاه نیامدن )
persist یعتی پا فشاری کردن در ادامه دادن کاری ( جا نزدن )
insistبا نگرش به واژه ی آلمانی ، شاخه ی باختری هند و اروپایی :
bestehen : be - steh - en پیشوند - be در آلمانی همتراز با پِی - در پارسی نوین است که پافشاری و تاکید را می رساند .
ریشه واژه ی steh همتراز با " ایستادن یا اِستادن " پارسی است.
... [مشاهده متن کامل]
پایانک en - همان - اَن در پارسی این مانند : رفتَن
یادآوری وات " ت " در رفتن نشانه ی زمان گزشته است.
نوواژه ی گرته برداری شده ی پارسی :
" پِی ایستادن ، پِی ایستی کردن " ، پیش نهاد می شود .
↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم sist
📌 این ریشه، معادل "stand" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "stand" مربوط هستند.
... [مشاهده متن کامل]
📂 مثال:
🔘 assist: to ‘stand’ by and help
🔘 persist: to ‘stand’ firmly and continue despite obstacles
🔘 resist: to ‘stand’ against something
🔘 insist: to ‘stand’ firmly on a demand or belief
🔘 consist: to ‘stand’ together as parts of a whole
🔘 exist: to ‘stand’ in a state of being
🔘 desist: to ‘stand’ away from an action, to stop
🔘 subsist: to ‘stand’ under difficult conditions, to survive
🔘 persistency: the quality of ‘standing’ firm over time
🔘 resistance: the act of ‘standing’ against something
🔘 assistance: the act of ‘standing’ by to help
🔘 insistence: the act of ‘standing’ firm on something
🔘 subsistence: the state of ‘standing’ in minimal survival
🔘 consistent: ‘standing’ in agreement or harmony
🔘 existence: the state of ‘standing’ in reality
💢 دوستان کلمات زیر همگی مترادف هم هستند:
🔘 Demand
🔘 Request
🔘 Require
🔘 Insist
🔘 Claim
🔘 Seek
✅ Definition:
👉 To ask for something strongly or with authority.
Insist=persist=press=importune==persevere=hold out for
پافشاری کردن، اصرار کردن، سماجت کردن، جسارت داشتن
البته قضیه hold out for کمی فرق داره که توضیحش دادم در قسمت خودش.
اصرار داشتن
اصرار کردن
مثال: She insists on doing it her way.
او اصرار دارد که به روش خودش انجام دهد.
کلمه "persist" و "insist" در زبان انگلیسی اصطلاحاتبا معانی و ریشه یکسان و دارای تفاوت خاص متفاوتی هستند:
- Persist: به معنای ادامه دادن به یک کار یا فعالیت، حتی در مقابل موانع یا مشکلات استفاده می شود. وقتی شخص یا چیزی پایداری در انجام یک کار یا تصمیم نشان می دهد و تسلیم نمی شود، از "persist" استفاده می شود. به عنوان مثال، "She persisted in her studies despite facing many challenges. "
... [مشاهده متن کامل]
- Insist: بیشتر مرتبط با تاکید بر یک موضوع یا درخواست تکراری است. وقتی شخصی بر روی درخواست یا نظر خود تأکید دارد و اجازه نمی دهد که این موضوع یا نظر بی توجه شود، از "insist" استفاده می شود. به عنوان مثال، "He insisted on going to the concert despite the bad weather. "
بنابراین، "persist" به معنای ادامه دادن و پایدار ماندن در یک فعالیت است، در حالی که "insist" به تأکید بر یک نظر، درخواست یا امر مرتبط است.
insist ( v ) ( ɪnˈsɪst ) =to demand that sth happens or that sb agrees to do sth, e. g. I didn't really want to go but he insisted. =to say firmly that sth is true when other people don't believe you
پافشاری کردن، اصرار ورزیدن
اصرار � پافشاری
insistenceاصرار � اصرارورزی � دو پا را در یک کفش کردن � سماجت � لج کردن � هنجله ( insistency هم می گویند ) � پافشاری � کشتیار شدن
insist ( روی چیزی ) پیله کردن � ( شدیدا ) درخواست کردن � ( مصرانه ) ادعا کردن � ادعا کردن � اصرار ورزیدن � اصرار ورزیدن � اصرار کردن � اعلام کردن � خواستار شدن � دوپا را در یک کفش کردن � لج کردن � مصرانه خواستن � واسرنگیدن � پافشاری کردن � کشتیار شدن
... [مشاهده متن کامل]
insistently
باصرار � مصرانه
insist on
ثابت قدم بودن
insistent
توجه انگیز � تکراری � خواستار � دوپا در یک کفش کن � سرتق � سمج � مصر � مصرانه � مکرر � پافشار � پافشارانه � پژوژ � کشتیار � گریان
insisting
پافشاری
insistence
اصرار � اصرارورزی � دو پا را در یک کفش کردن � سماجت � لج کردن � هنجله ( insistency هم می گویند ) � پافشاری � کشتیار شدن
insisting
پافشاری
insist: پافشاری کردن
insist ( on ) : پافشاری کردن
Say firmly and often that something is true ESP
when other people think it may not be true demand that something happened
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : insist
✅️ اسم ( noun ) : insistence
✅️ صفت ( adjective ) : insistent
✅️ قید ( adverb ) : insistently
با تاکیید گفتن
روم رو زمین ننداز
I insist
جناب عَجَمَندِه، من به باریک اندیشی شما و حُسن نیتتان برای پیشرفت زبان فارسی ایمان دارم، اما بهتر است حتماً داخل پرانتز ذکر کنید که این واژه ها ابداع شخصی هستند یا نه، تا مترجمان به اشتباه نیفتند. "پیشنهاد واژه" با "ابداع واژه" تفاوت دارد. در این بخش قرار است معناها، دلالت ها و کاربردهای ناشناخته ترِ یک واژه، که کاربران در بافتار تخصصی خودشان پیدا کرده اند، مطرح شود.
... [مشاهده متن کامل]
( این را در مورد تعدادی از برابرهای پیشنهادیتان در آبادیس میگویم و کاری به "پروژیدن" ندارم )
پژوژیدن.
اصرار کردن در حساب کردن پول رستوران.
مثلا:you must let me pay for the meal. I insist
باید بزارید من پول وعده رو حساب کنم. اصرار دارم ( لطفا )
پافشاری
دوساختار داره insist:
Insist on verb ing
Insist that sentens
she had insist to buy a phone
To state positively and assertively
( مصرانه ) ادعا کردن
To maintain
معنقد بودن
To emphasize
تاکید کردن
اصرارکردن
سماجت، اصرار کردن.
I prefer not to send my songs to someone who can't hear meاصرار مبرم
� I am no longer the same person I used to be� I insisted not to insist� Don't doubt that if you love me one percent, I will miss you
... [مشاهده متن کامل]
� Don't live in illusions
من ترجیح میدادم اهنگام رو به کسی که حرفامو نمیشنوه نمیفرستادم
من دیگه همون آدم سابق نمیشم
واس موندم اصرار نکن
شک نکن اگه یه درصد عاشقم بودی بپات میموندم
تو توهمات زندگی نکن
to be emphatic, firm, or resolute about something intended, demanded, or required ( ibid )
مقاومت کردن
تاکید کردن
تاکید داشتن، پا فشردن، مدعی بودن
سماجت کردن . پافشاری کردن . اصرار کردن . require. persist
اصرار کردن
سماجت کردن
پافشاری کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٢)