🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : insert
✅️ اسم ( noun ) : insert / insertion
✅️ صفت ( adjective ) : insertable
✅️ قید ( adverb ) : _
✅ فعل ( verb ) : insert
✅️ اسم ( noun ) : insert / insertion
✅️ صفت ( adjective ) : insertable
✅️ قید ( adverb ) : _
قابل جایگذاری ( قابل قرار دادن در چیز دیگر ) ، قابل درج
مثال :
The system, currently insertable to 32 networks, also affords instantaneous verification of receipt, scheduling and running of commercials.
... [مشاهده متن کامل]
این سیستم که در حال حاضر در 32 شبکه قابل درج ( جایگذاری ) است ، امکان تأیید فوری دریافت ، برنامه ریزی و اجرای تبلیغات تجاری را نیز دارد.
مثال :
... [مشاهده متن کامل]
این سیستم که در حال حاضر در 32 شبکه قابل درج ( جایگذاری ) است ، امکان تأیید فوری دریافت ، برنامه ریزی و اجرای تبلیغات تجاری را نیز دارد.