insect repellent

جمله های نمونه

1. They sprayed aerosol insect repellent into the faces of police.
[ترجمه گوگل]آنها مواد دافع حشرات آئروسل را به صورت پلیس اسپری کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها aerosol را به صورت پلیس پرتاب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Don't forget insect repellent to ward off the mosquitoes.
[ترجمه گوگل]دافع حشرات را برای دفع پشه فراموش نکنید
[ترجمه ترگمان]حشرات موذی را فراموش نکن تا پشه ها را از اینجا دور کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I never went out without my insect repellent and waterproof sunblock.
[ترجمه سما] من هیچوقت بدون دافع حشرات و ضد آفتاب ضد آبم بیرون نرفتم
|
[ترجمه گوگل]من هرگز بدون ضدآفتاب ضد حشرات و ضدآب بیرون نرفتم
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت بدون repellent و ضد آب ضد آب my بیرون نرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. So use a good insect repellent and remember to keep re-applying it.
[ترجمه گوگل]بنابراین از یک دافع حشرات خوب استفاده کنید و به خاطر داشته باشید که به استفاده مجدد از آن ادامه دهید
[ترجمه ترگمان]بنابراین از یک دافع حشرات خوب استفاده کنید و به یاد داشته باشید که آن را مجددا استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Burt's Bees Herbal Insect Repellent is wonderful outdoors or at the beach.
[ترجمه گوگل]دافع حشرات گیاهی برتز بیز در خارج از منزل یا در ساحل فوق العاده است
[ترجمه ترگمان]برت s، Repellent گیاهی، در فضای باز یا کنار ساحل فوق العاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Zinc is a natural insect repellent and sun screen. Protecting lips and skin.
[ترجمه گوگل]روی یک دافع حشرات طبیعی و ضد آفتاب است محافظت از لب و پوست
[ترجمه ترگمان]روی یک دافع حشرات طبیعی و صفحه تابش خورشید است محافظت از لب ها و پوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Insect repellent. Used to drive roundworm, pinworm, tapeworm, whipworm, hookworm, etc.
[ترجمه گوگل]دافع حشرات برای راندن کرم گرد، کرم سوزنی، کرم نواری، کرم شلاقی، کرم قلابدار و غیره استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]دافع حشرات استفاده شده که roundworm، pinworm، tapeworm، whipworm، hookworm و غیره را هدایت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Apply insect repellent containing DEET sparingly to exposed skin whenever you are outdoors.
[ترجمه گوگل]هر زمان که در فضای باز هستید، دافع حشرات حاوی DEET را به مقدار کم روی پوست در معرض قرار دهید
[ترجمه ترگمان]از اسپری های دافع حشرات استفاده کنید تا هر وقت که در بیرون از منزل هستید، پوست خود را در معرض آن قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sunscreen and insect repellent, not coats and hats, are essential gear here.
[ترجمه گوگل]کرم های ضد آفتاب و دافع حشرات، نه کت و کلاه، لوازم ضروری در اینجا هستند
[ترجمه ترگمان]کرم ضد آفتاب و دافع حشرات، نه کت و شلوار، لوازم ضروری اینجا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I glued up the cat flap. 1 sprayed the letter box with insect repellent.
[ترجمه گوگل]فلپ گربه را چسب زدم 1 جعبه نامه را با ماده دافع حشرات اسپری کرد
[ترجمه ترگمان]دریچه گربه را بالا بردم و جعبه نامه را با دافع حشرات رد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Vic says not to worry - did I think Father Firmin had insect repellent all those years ago?
[ترجمه گوگل]ویک می‌گوید نگران نباشید - آیا فکر می‌کردم پدر فیرمین تمام آن سال‌ها پیش داروی دافع حشرات داشت؟
[ترجمه ترگمان]و یک می گوید نگران نباش - من فکر می کنم پدر Firmin همه سال پیش از او نفرت داشت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. So as soon as the bamboos were skinned, the fishermen coated them with a natural insect repellent.
[ترجمه گوگل]بنابراین به محض پوست کندن بامبوها، ماهیگیران روی آنها را با یک ماده دافع حشرات طبیعی پوشاندند
[ترجمه ترگمان]به محض آن که پوست bamboos پوست می کردند، ماهیگیران آن ها را با یک دافع حشرات طبیعی پوشیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Good pine shavings are best as they contain resin, which also acts as an insect repellent.
[ترجمه گوگل]تراشه های خوب کاج بهترین هستند زیرا حاوی رزین هستند که به عنوان دافع حشرات نیز عمل می کند
[ترجمه ترگمان]تراشه های چوب کاج خوب به عنوان دافع حشرات عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Headaches, mild depression, as a fumigant when infections illness is around, nervous tension, insect repellent.
[ترجمه گوگل]سردرد، افسردگی خفیف، به عنوان ماده بخور در هنگام عفونت بیماری، تنش عصبی، دافع حشرات
[ترجمه ترگمان]سردرد، افسردگی خفیف، زمانی که بیماری عفونت ها دور می زند، تنش عصبی، دافع حشرات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• substance which repels insects

پیشنهاد کاربران

حشره زدا
حشره کش
A substance used to kill insects
ماده ای که برای از بین بردن حشرات استفاده می شود
حشره کش

حشره کش🤘🏻🤞🏻👌🏻👏🏻
کشدن حشره

حشره کش
دافع حشرات یا حشره کش

بپرس