inscrutableness
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
### 🟦 ۱. مکالمه ۱ - درباره ی رفتار مبهم
A: What do you think of Sarah’s response to the situation?
B: Honestly, her answer was inscrutable. I couldn’t tell if she was angry or just confused.
... [مشاهده متن کامل]
A: Yeah, she’s always like that. It’s hard to figure out what she really thinks.
🔹 ترجمه:
- A: نظر تو درباره واکنش سارا به این موقعیت چیه؟
- B: راستش، جوابش غیرقابل درک بود. نمی تونستم بفهمم که عصبانی بود یا فقط گیج شده بود.
- A: آره، همیشه همینطوره. سخته که بفهمی واقعاً چی فکر می کنه.
- - -
### 🟦 ۲. مکالمه ۲ - درباره ی یک کتاب یا مقاله پیچیده
A: Did you finish reading that article I gave you?
B: I did, but it was so inscrutable. I had to read it twice to understand half of it.
A: Yeah, academic writing can be tough to follow sometimes.
🔹 ترجمه:
- A: اون مقاله ای که بهت دادم رو خوندی؟
- B: آره، ولی خیلی غیرقابل درک بود. مجبور شدم دوبار بخونمش تا نصفشو بفهمم.
- A: آره، نوشتار علمی بعضی وقتا سخت میشه فهمید.
- - -
### 🟦 ۳. جمله ۱ - درباره یک چهره یا احساس
Her expression was inscrutable, as if she was hiding something important.
ترجمه: چهره اش غیرقابل درک بود، انگار چیزی مهم رو پنهان می کرد.
- - -
### 🟦 ۴. جمله ۲ - درباره ی شخصیت
He has an inscrutable personality that makes it hard to know what he's really thinking.
ترجمه: او شخصیتی غیرقابل درک داره که باعث می شه سخت بشه بفهمیم واقعاً چی فکر می کنه.
- - -
### 🟦 ۵. مکالمه ۳ - درباره ی یک معما
A: Did you solve the puzzle?
B: Not yet! The clues are inscrutable. It’s like they don’t even make sense.
A: Keep trying. Sometimes the hardest puzzles have the simplest answers.
🔹 ترجمه:
- A: معما رو حل کردی؟
- B: نه هنوز! سرنخ ها غیرقابل درک هستن. انگار اصلاً معنی ندارن.
- A: ادامه بده. بعضی وقتا سخت ترین معماها ساده ترین جواب ها رو دارن.
- - -
### 🟦 ۶. جمله ۳ - در موقعیت های غیررسمی
The plot of that movie was so inscrutable that I had no idea what was going on until the very end.
ترجمه: داستان اون فیلم خیلی غیرقابل درک بود که من هیچ ایده ای از اتفاقات نداشتم تا آخر فیلم.
. این کلمه معمولاً به چیزی اشاره داره که سخت به فهمیدن یا پنهان است.
chatgpt
... [مشاهده متن کامل]
🔹 ترجمه:
- A: نظر تو درباره واکنش سارا به این موقعیت چیه؟
- B: راستش، جوابش غیرقابل درک بود. نمی تونستم بفهمم که عصبانی بود یا فقط گیج شده بود.
- A: آره، همیشه همینطوره. سخته که بفهمی واقعاً چی فکر می کنه.
- - -
### 🟦 ۲. مکالمه ۲ - درباره ی یک کتاب یا مقاله پیچیده
🔹 ترجمه:
- A: اون مقاله ای که بهت دادم رو خوندی؟
- B: آره، ولی خیلی غیرقابل درک بود. مجبور شدم دوبار بخونمش تا نصفشو بفهمم.
- A: آره، نوشتار علمی بعضی وقتا سخت میشه فهمید.
- - -
### 🟦 ۳. جمله ۱ - درباره یک چهره یا احساس
ترجمه: چهره اش غیرقابل درک بود، انگار چیزی مهم رو پنهان می کرد.
- - -
### 🟦 ۴. جمله ۲ - درباره ی شخصیت
ترجمه: او شخصیتی غیرقابل درک داره که باعث می شه سخت بشه بفهمیم واقعاً چی فکر می کنه.
- - -
### 🟦 ۵. مکالمه ۳ - درباره ی یک معما
🔹 ترجمه:
- A: معما رو حل کردی؟
- B: نه هنوز! سرنخ ها غیرقابل درک هستن. انگار اصلاً معنی ندارن.
- A: ادامه بده. بعضی وقتا سخت ترین معماها ساده ترین جواب ها رو دارن.
- - -
### 🟦 ۶. جمله ۳ - در موقعیت های غیررسمی
ترجمه: داستان اون فیلم خیلی غیرقابل درک بود که من هیچ ایده ای از اتفاقات نداشتم تا آخر فیلم.
. این کلمه معمولاً به چیزی اشاره داره که سخت به فهمیدن یا پنهان است.