inscrutability

/ɪnˈskruːtəbl̩//ɪnˈskruːtəbl̩/

معنی: مرموزی نفوذ نا پذیری، تفحص ناپذیری
معانی دیگر: تفحص ناپذیری، مرموزی نفوذ نا پذیری

جمله های نمونه

1. This confidence is unconditional. inscrutability comes form giving rather than taking. As you give, you find services available automatically-thus the warrior conquers the world.
[ترجمه گوگل]این اطمینان بدون قید و شرط است تجسم ناپذیری به جای گرفتن از شکل دادن به وجود می آید همانطور که می دهید، خدمات را به طور خودکار در دسترس می یابید، بنابراین جنگجو جهان را فتح می کند
[ترجمه ترگمان]این اعتماد بدون قید و شرط است inscrutability به جای گرفتن، شکل می گیرد همانطور که می دهید، به طور خودکار خدمات را در دسترس پیدا می کنید - در نتیجه جنگجو جهان را تسخیر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Secure, however, in the 3inscrutability of my place of concealment, I felt no embarrassment whatsoever.
[ترجمه گوگل]با این حال، ایمن، در 3 ناشناخته بودن محل اختفای خود، هیچ احساس خجالتی نداشتم
[ترجمه ترگمان]با این وجود، در واقع، در واقع، در هاله ای از پنهان شدن جای من پنهان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was not easy to preserve inscrutability when you did not know what your face looked like.
[ترجمه گوگل]وقتی نمی دانستی چهره ات چگونه به نظر می رسد، حفظ غیرقابل تشخیص بودن آسان نبود
[ترجمه ترگمان]وقتی که شما نمی دانید صورت شما چه شکلی بود، کار آسانی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Secure, however, in the inscrutability of my place of concealment, I felt no embarrassment whatsoever.
[ترجمه گوگل]با این حال، امن، در غیرقابل کشف محل اختفا، هیچ احساس خجالتی نداشتم
[ترجمه ترگمان]با این وجود، امنیت جای من را حفظ کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Manifestation of Inscrutability: "is methodical and elegant. "
[ترجمه گوگل]تجلی ناپذیری: "روشمند و ظریف است "
[ترجمه ترگمان]The of: \" methodical و برازنده است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In fact, inscrutability is about the most comfortable expression that a person can wear.
[ترجمه گوگل]در واقع، تجسم ناپذیری در مورد راحت ترین حالتی است که یک فرد می تواند بپوشد
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، inscrutability در مورد مناسب ترین بیان است که یک فرد می تواند از آن استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It has high demand of real time and inscrutability of environment.
[ترجمه گوگل]تقاضای زیادی از زمان واقعی و غیرقابل تشخیص بودن محیط دارد
[ترجمه ترگمان]این شرکت تقاضای بسیار زیادی در مورد زمان و فضای واقعی محیط زیست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You won't believe what an inscrutability it is.
[ترجمه گوگل]باور نخواهید کرد که چه غیرقابل تشخیصی است
[ترجمه ترگمان]باور نمی کنی که چه پوششی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The car purred on, the driver looking neither to left nor right, the picture of inscrutability.
[ترجمه گوگل]ماشین خرخر کرد، راننده نه به چپ و نه به راست نگاه می‌کرد، تصویری غیرقابل درک
[ترجمه ترگمان]ماشین با صدای خر خر خر خر کرد و راننده به چپ و راست نگاه کرد و تصویر of را دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There are two main problems in bearing-only tracking: system's nonlinearity and inscrutability of the range of target.
[ترجمه گوگل]دو مشکل اصلی در ردیابی فقط بلبرینگ وجود دارد: غیرخطی بودن سیستم و غیرقابل تشخیص بودن برد هدف
[ترجمه ترگمان]دو مشکل اصلی در ردیابی - فقط ردیابی: غیر خطی بودن سیستم و inscrutability بودن دامنه هدف وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Indeterminacy of translation originates from the indeterminacy of meaning and the inscrutability of reference.
[ترجمه گوگل]نامعین بودن ترجمه از نامعین بودن معنا و غیرقابل تشخیص بودن مرجع سرچشمه می گیرد
[ترجمه ترگمان]indeterminacy ترجمه از the معنا و the مرجع نشات می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This one indicates some cleverness. It has a hint of inscrutability. Thus we attract other people with similar intellectual deceptiveness.
[ترجمه گوگل]این یکی نشان دهنده کمی زیرکی است نشانه ای از غیرقابل فهم بودن دارد بنابراین ما افراد دیگری را با فریبکاری فکری مشابه جذب می کنیم
[ترجمه ترگمان]این یکی هوشمندی را نشان می دهد این نشانه of است در نتیجه ما افراد دیگری را با deceptiveness فکری مشابه جذب می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I could visualize the scene at the time and Mitchell's inscrutability.
[ترجمه گوگل]می‌توانستم صحنه آن زمان و غیرقابل درک بودن میچل را تجسم کنم
[ترجمه ترگمان]می توانستم صحنه را در آن زمان مجسم کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Westerners may no longer subscribe so openly to the nonsense of Japanese inscrutability .
[ترجمه گوگل]غربی ها ممکن است دیگر به این صراحت از مزخرف ناپذیری ژاپنی ها استقبال نکنند
[ترجمه ترگمان]غربی ها دیگر نمی توانند به طور علنی به حرف های احمقانه of ژاپنی گوش بدهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مرموزی نفوذ ناپذیری (اسم)
inscrutability

تفحص ناپذیری (اسم)
inscrutability

انگلیسی به انگلیسی

• quality of being incomprehensible, obscureness, mysteriousness

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : inscrutability
✅️ صفت ( adjective ) : inscrutable
✅️ قید ( adverb ) : inscrutably
مرموز و غیرقابل نفوذ

بپرس