inscape


(به ویژه در آثار هنری) اندرنخش، درسرشت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the essence of a person, place, thing, or event, esp. as expressed in poetry.

جمله های نمونه

1. As for its inscape, Public Security and its police have the special duty that should do and have the possibility to do, but manifest a state of omission.
[ترجمه گوگل]امنیت عمومی و پلیس آن وظیفه ویژه ای را بر عهده دارند که باید انجام دهند و امکان انجام آن را نیز دارند، اما حالت قصور را بروز می دهند
[ترجمه ترگمان]همانند inscape، امنیت عمومی و پلیس آن وظیفه ویژه ای دارند که باید انجام دهند و امکان انجام آن را داشته باشند، اما یک وضعیت حذف را نشان دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For the remains of architecture, the archetypes mean inscape and structure of the remains.
[ترجمه گوگل]برای بقایای معماری، کهن الگوها به معنای نمای داخلی و ساختار بقایا هستند
[ترجمه ترگمان]برای باقی مانده از معماری، الگوهای اولیه و الگوهای اولیه، ساختار و ساختار باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The inscape of innovation management consists of product element, marketing element and integrated management element.
[ترجمه گوگل]چشم انداز مدیریت نوآوری شامل عنصر محصول، عنصر بازاریابی و عنصر مدیریت یکپارچه است
[ترجمه ترگمان]The مدیریت نوآوری از عنصر محصول، عنصر بازاریابی و عنصر مدیریت یکپارچه تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Growing-up is the essential inscape of human beings and the eternal theme for world literature.
[ترجمه گوگل]بزرگ شدن، گریز اساسی انسان و مضمون ابدی ادبیات جهان است
[ترجمه ترگمان]رشد و رشد اهمیت اساسی انسان ها و موضوع جاودانی ادبیات جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It also analyses the inscape of salary policy and situation of Y, and point out the major defect and corrective method.
[ترجمه گوگل]همچنین به تحلیل خط مشی حقوق و وضعیت Y می پردازد و به نقص عمده و روش اصلاحی اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]همچنین تجزیه و تحلیل سیاست حقوق و وضعیت Y را تجزیه و تحلیل می کند و به نقص اصلی و روش اصلاحی اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There are two aspects of the inscape of positive prescription, that is, possession and a certain session experienced.
[ترجمه گوگل]دو جنبه از فرار نسخه مثبت وجود دارد، یعنی تصاحب و یک جلسه خاص تجربه شده است
[ترجمه ترگمان]دو جنبه از وجود تجویز مثبت وجود دارد، یعنی داشتن، داشتن و یک جلسه خاص
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Here is the inscape, the epiphany, the moment of truth.
[ترجمه گوگل]اینجا چشم انداز، ظهور، لحظه حقیقت است
[ترجمه ترگمان]این the، تجلی، لحظه حقیقت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The inscape of trademark, the sale promotion function, and the meaning of trademark image were analyzed. The influence of trademark image design to package image was discussed.
[ترجمه گوگل]نمای علامت تجاری، عملکرد ترویج فروش، و معنای تصویر علامت تجاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت تأثیر طراحی تصویر علامت تجاری بر تصویر بسته مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]ظهور علامت تجاری، عملکرد ارتقا فروش و معنای تصویر علامت تجاری مورد بررسی قرار گرفت تاثیر طراحی تصویر علامت تجاری به تصویر بسته بندی مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Basic characters of city and country, the concept, inscape, organization and function of community are analyzed.
[ترجمه گوگل]شخصیت های اساسی شهر و کشور، مفهوم، چشم انداز، سازمان و کارکرد جامعه تحلیل می شود
[ترجمه ترگمان]مفاهیم اساسی شهر و کشور، مفهوم، inscape، سازمان و عملکرد جامعه مورد تحلیل قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Then, I argue the notion and the inscape of the core competition of higher vocational institute.
[ترجمه گوگل]سپس، من مفهوم و چشم انداز رقابت اصلی موسسه عالی حرفه ای را استدلال می کنم
[ترجمه ترگمان]سپس، من این ایده و inscape رقابت مرکزی موسسه آموزش حرفه ای بالاتر را مورد بحث قرار می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Optimization of the inscape of the innovation management is the most important component of this thesis, to implement this, NN method is a good option.
[ترجمه گوگل]بهینه سازی چشم انداز مدیریت نوآوری مهم ترین مؤلفه این پایان نامه است که برای پیاده سازی آن، روش NN گزینه خوبی است
[ترجمه ترگمان]بهینه سازی فرآیند مدیریت نوآوری مهم ترین جز در این پایان نامه است، برای اجرای این روش، روش NN گزینه مناسبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The historical origins, the concept, the feature and the inscape of urban waterfront have been introduced.
[ترجمه گوگل]ریشه های تاریخی، مفهوم، ویژگی و منظر آب نما شهری معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]منشا تاریخی، مفهوم، ویژگی و the بار انداز شهری معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The first part of the paper focused on the significance of customer value and exploration of the inscape and concluded the defects of researches about it done by the domestic and foreign scholars.
[ترجمه گوگل]بخش اول مقاله به اهمیت ارزش مشتری و کاوش در چشم انداز پرداخته و نقص تحقیقات انجام شده توسط محققان داخلی و خارجی در مورد آن را نتیجه گیری می کند
[ترجمه ترگمان]بخش اول مقاله بر اهمیت ارزش مشتری و اکتشاف of تمرکز کرده و نقص های تحقیقات انجام شده در مورد آن توسط اندیشمندان داخلی و خارجی را به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This paper introduces the concept of information organization and mainly discusses its inscape and those of relationship in the digital environment.
[ترجمه گوگل]این مقاله مفهوم سازماندهی اطلاعات را معرفی می‌کند و عمدتاً چشم‌انداز آن و روابط در محیط دیجیتال را مورد بحث قرار می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله مفهوم سازمان اطلاعاتی را معرفی کرده و عمدتا در مورد inscape و روابط موجود در محیط دیجیتال بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

the unique inner nature of a person or object as shown in a work of art, especially a poem. ( New Oxford American Dictionary )
ماهیت درونی منحصر به فرد یک شخص یا شیء همانطور که در یک اثر هنری، به ویژه یک شعر نشان داده شده است؛ وجود سرشت یک هنرمنددر آثارش؛ سیرت، طبیعت، طبع، نهاد، خمیرمایه، گوهر، جوهره ی یک نفر یا یک چیز
...
[مشاهده متن کامل]

Example 1: 👇
The poet's inscape was reflected in the vivid imagery of her verses. ]
سرشت و ماهیت شاعر در تصاویر زنده ی ابیاتش انعکاس داشت.
Example 2: 👇
The artist’s inscape was evident in every stroke of the brush.
سرشت و ماهیتِ خودِ هنرمند در هر حرکت قلم موی نقاشی اش مشهود بود.
Example 3: 👇
The second talent is story talent—the creative conversion of life itself to a more powerful, clearer, more meaningful experience. It seeks out the inscape of our days and reshapes it into a telling that enriches life.
* Story - by Robert McKee
استعداد دوم، استعداد داستان گویی است — تبدیل خلاقانه ی خودِ زندگی به تجربه ای که قدرتمند تر، واضح تر و معنادارتر است. چنین استعدادی با بازآفرینیِ سرشت و ماهیت زندگی روزمره و معمولِ ما به شکل بیانِ یک داستان، این زندگی را غنی تر می سازد.
* متن انتخابی: از کتاب #داستان، # اثر رابرت مکی

inscape
A word created from interior and landscape to describe one's mental functions

بپرس