insalubrious

/ˌɪnsəˈluːbriəs//ˌɪnsəˈluːbriəs/

معنی: نا سازگار، ناگوار، مضر برای تندرستی، بد آب و هوا
معانی دیگر: (آنچه که تندرستی نمی آورد) ناسازگار، تندرستی بر، ناسالم، بد اب و هوا

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: insalubriously (adv.), insalubrity (n.)
• : تعریف: detrimental to health; not healthful.
متضاد: salubrious, salutary
مشابه: deleterious, unhealthy, unwholesome

جمله های نمونه

1. Is thinking dead person psychology insalubrious?
[ترجمه گوگل]آیا روانشناسی مرده متفکر بی خطر است؟
[ترجمه ترگمان]آیا به روانشناسی فرد مرده فکر می کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Besides prevent an user to upload insalubrious picture, they make sure the user uses real full name to register even.
[ترجمه گوگل]علاوه بر جلوگیری از آپلود تصویر ناسالم توسط کاربر، آنها مطمئن می شوند که کاربر از نام کامل واقعی برای ثبت نام استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر جلوگیری از بارگذاری یک کاربر برای بارگذاری تصویر insalubrious، آن ها اطمینان حاصل می کنند که کاربر از نام کامل واقعی برای ثبت نام استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To life loss, whether is psychology insalubrious?
[ترجمه گوگل]برای از دست دادن زندگی، آیا روانشناسی بی خطر است؟
[ترجمه ترگمان]برای از دست دادن زندگی، آیا روانشناسی هست یا نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Is my thought insalubrious how to do? Who will save me! How do I do?
[ترجمه گوگل]آیا فکر من بی خطر است که چگونه انجام دهم؟ چه کسی مرا نجات خواهد داد! چگونه انجام بدم؟
[ترجمه ترگمان]این فکر من است که چگونه باید این کار را بکنم؟ چه کسی مرا نجات خواهد داد؟ من چطوری این کار رو بکنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Guessing suspicion is a kind of insalubrious psychology expression, it is the borer of the tree of affection of domestic member, friend, colleague, it is the fetter on way of the life, work.
[ترجمه گوگل]حدس زدن سوء ظن نوعی بیان روان‌شناسی بی‌خطر است، سوراخ‌کننده درخت محبت اعضای خانواده، دوست، همکار است، بند راه زندگی، کار است
[ترجمه ترگمان]Guessing suspicion نوعی از روان شناسی insalubrious است، آن the درخت محبت اعضای خانواده، دوست، هم کار، it در راه زندگی، کار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For what does people love to see insalubrious thing?
[ترجمه گوگل]برای چه مردم دوست دارند چیزهای ناسالم را ببینند؟
[ترجمه ترگمان]چرا مردم دوست دارند چیزی را ببینند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Is spermatozoon insalubrious bring about not can Yo cure?
[ترجمه گوگل]آیا اسپرم ناسالم باعث درمان نمی شود؟
[ترجمه ترگمان]این \"spermatozoon\" - ه که نمی تونه درمانش کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The sunshine, zoology environment that gets pollution, mortgage is overweight and the enemy that insalubrious lifestyle is it.
[ترجمه گوگل]آفتاب، محیط جانورشناسی که آلوده می شود، وام مسکن اضافه وزن است و دشمن آن سبک زندگی نامناسب است
[ترجمه ترگمان]نور خورشید، محیط جانورشناسی که آلوده به آلودگی می شود، دارای اضافه وزن و دشمن است که سبک زندگی insalubrious آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Brazilian capitalism, at that time, was not only a matter of low salaries, insalubrious working conditions and repression of the union movement.
[ترجمه گوگل]سرمایه داری برزیل، در آن زمان، تنها موضوع حقوق کم، شرایط کاری نامطلوب و سرکوب جنبش اتحادیه نبود
[ترجمه ترگمان]سرمایه داری برزیلی، در آن زمان، تنها موضوع حقوق کم، شرایط کاری و سرکوبی جنبش اتحادیه نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The network news height nowadays develops, because be full of on the network, can wear too much force and insalubrious information, parents prohibit mostly the child gets online.
[ترجمه گوگل]ارتفاع اخبار شبکه امروزه توسعه می یابد، زیرا پر از در شبکه، می تواند به زور بیش از حد و اطلاعات ناخوشایند بپوشد، والدین اکثراً کودک را آنلاین نمی کند
[ترجمه ترگمان]ارتفاع اخبار شبکه امروزه توسعه پیدا می کند، چون پر از شبکه است، می تواند نیروی بسیار زیادی داشته باشد و اطلاعات غیر قانونی داشته باشد، والدین اغلب کودک را به صورت آنلاین منع می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Because before this a few similar websites appear too much insalubrious content and come a howler, FACEBOOK must draw this one lesson.
[ترجمه گوگل]از آنجا که قبل از این، چند وب‌سایت مشابه، محتوای بیش از حد زیان‌آور به نظر می‌رسند و فریاد می‌زنند، فیس‌بوک باید این درس را بگیرد
[ترجمه ترگمان]به این دلیل که قبل از این که چند وب سایت مشابه خیلی راضی به نظر برسند و یک howler بیایند، facebook باید این یک درس را به نمایش بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Alleged " the net is black " point to to vulgar taste and insalubrious thing are made on the network namely, "Network hatchet man " it is among them typical more.
[ترجمه گوگل]ادعا می شود "شبکه سیاه است" به ذائقه مبتذل و چیزهای نامناسبی در شبکه ساخته می شود، یعنی "مرد هچت شبکه" در میان آنها معمولی تر است
[ترجمه ترگمان]اتهام \"تور سیاه\" به سلیقه عوامانه و چیز insalubrious در شبکه یعنی \"مرد تبر شبکه\" که در میان آن ها رایج است، اطلاق می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Most those who make us bemused is, the greatest difficulty is to come from unexpectedly at home individual the ceaseless interference of insalubrious sound and behavior!
[ترجمه گوگل]بیشتر کسانی که ما را گیج می کنند این است که بزرگترین مشکل این است که به طور غیرمنتظره ای در خانه فرد تداخل بی وقفه صدا و رفتار نامطلوب داشته باشد!
[ترجمه ترگمان]بیشتر کسانی که ما را گیج می کنند، بزرگ ترین مشکل این است که به طور غیر منتظره در خانه به طور غیر منتظره به دخالت مداوم صدا و رفتار insalubrious برسیم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In addition, the high-pressured heat that street treatment uses is insalubrious lead makes oven.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، گرمای پرفشار که درمان خیابانی از آن استفاده می‌کند، سرب نامناسبی است که فر را می‌سازد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، گرمای فشار قوی که کاربردهای درمانی خیابانی از آن استفاده می کنند، is سرب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Also can use at the parent the monitoring to the child, prevent the child to browse insalubrious webpage.
[ترجمه گوگل]همچنین می توانید در والدین از نظارت بر کودک استفاده کنید، از کودک برای مرور صفحات وب غیر سالم جلوگیری کنید
[ترجمه ترگمان]همچنین می توانید از کودک برای نظارت بر کودک استفاده کنید، از کودک بخواهید که صفحه وب insalubrious را مرور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ناسازگار (صفت)
abhorrent, adverse, incompatible, discordant, alien, disagreeable, poor, ill-sorted, insalubrious, insociable, irreconcilable, maladjusted

ناگوار (صفت)
disagreeable, harsh, horrific, unsavory, burdensome, horrible, unpleasant, unwholesome, insalubrious, lenten

مضر برای تندرستی (صفت)
insalubrious

بد آب و هوا (صفت)
insalubrious

انگلیسی به انگلیسی

• unhealthy, not beneficial to health
a place or climate that is insalubrious is likely to make you unhealthy; a formal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس