inrush

/ˈɪnrʌʃ//ˈɪnrʌʃ/

معنی: فشار، حمله به درون، هجوم بداخل، ازدحام سوی درون
معانی دیگر: (درون رفتن با شتاب یا فشار) هجوم، درون شتاب، سرازیر شدن، درون یورش، حمله بدرون

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: inrushing (adj.)
• : تعریف: a sudden rushing or flowing into something; influx.
متضاد: outpouring

- an inrush of complaints
[ترجمه گوگل] هجوم شکایات
[ترجمه ترگمان] یک جریان هجومی از شکایت ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the inrush of cold air into the hot chamber
جریان تند هوای سرد به درون اتاقک داغ

2. The inrush of fresh air filled the room.
[ترجمه گوگل]هجوم هوای تازه اتاق را پر کرده بود
[ترجمه ترگمان]هجوم هوای تازه اتاق را پر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Any sailor would tell you a swift inrush of water to the mouth and nose makes you speedily lose consciousness.
[ترجمه گوگل]هر ملوانی به شما می گوید هجوم سریع آب به دهان و بینی شما را به سرعت از دست می دهد
[ترجمه ترگمان]هر ملاحی به شما یک حمله سریع آب به دهان و بینی خواهد گفت که به زودی هشیاری را از دست می دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Controlled transformer switching can potentially eliminate these inrush currents and the optimal instant to energize the transformer is when the "prospective" flux is equal to the residual flux.
[ترجمه گوگل]سوئیچینگ ترانسفورماتور کنترل شده به طور بالقوه می تواند این جریان های هجومی را حذف کند و لحظه بهینه برای انرژی دادن به ترانسفورماتور زمانی است که شار "آینده" برابر با شار باقی مانده باشد
[ترجمه ترگمان]سوییچینگ مبدل کنترل شده می تواند به طور بالقوه این جریان های هجومی را حذف کند و یک لحظه بهینه برای انرژی بخشیدن به ترانسفورماتور، زمانی است که شار \"آینده\" برابر با شار پسماند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The water - inrush possibility during mining depth coal layer is assessed.
[ترجمه گوگل]امکان هجوم آب در طول لایه زغال سنگ در عمق معدن ارزیابی شده است
[ترجمه ترگمان]جریان آب - هجومی در طول پوشش زغال سنگ عمق معدن ارزیابی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is essential to distinguish excitation inrush from fault current in transformer differential protection.
[ترجمه گوگل]تشخیص هجوم تحریک از جریان خطا در حفاظت دیفرانسیل ترانسفورماتور ضروری است
[ترجمه ترگمان]تشخیص جریان هجومی از جریان خطا در حفاظت دیفرانسیل ترانسفورماتور ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Water inrush prediction is an important mine hydrogeological work.
[ترجمه گوگل]پیش‌بینی هجوم آب یک کار مهم هیدروژئولوژیکی معدن است
[ترجمه ترگمان]پیش بینی جریان هجومی آب یک کار hydrogeological مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The influence of underground pressure on water - inrush quantity is analyzed.
[ترجمه گوگل]تأثیر فشار زیرزمینی بر کمیت هجوم آب مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]تاثیر فشار زیرزمینی بر روی آب - هجومی بررسی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The principle is independent of inrush and iron loss and has less calculation burden.
[ترجمه گوگل]اصل مستقل از هجوم و تلفات آهن است و بار محاسباتی کمتری دارد
[ترجمه ترگمان]این اصل مستقل از جریان هجومی و تلفات آهن است و بار محاسباتی کمتری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The inrush of foreign insurance companies will certainly benefit the common people of China.
[ترجمه گوگل]هجوم شرکت های بیمه خارجی قطعا به نفع مردم عادی چین خواهد بود
[ترجمه ترگمان]جریان هجومی از شرکت های بیمه خارجی قطعا به نفع مردم عادی چین خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Inrush current discrimination is one of the most important factors that influence protection performance.
[ترجمه گوگل]تبعیض جریان هجومی یکی از مهمترین عواملی است که بر عملکرد حفاظتی تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]؟ تبعیض کنونی یکی از مهم ترین عواملی است که بر عملکرد حفاظت تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In order to eliminate the impact of the inrush current and lower the input capacitance value, the circuit has soft-start control function.
[ترجمه گوگل]به منظور از بین بردن تاثیر جریان هجومی و کاهش مقدار خازن ورودی، مدار دارای عملکرد کنترل شروع نرم است
[ترجمه ترگمان]به منظور از بین بردن تاثیر جریان هجومی و پایین کردن مقدار ظرفیت خازنی، مدار تابع کنترل شروع نرم دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After analyzing the phenomenon of magnetizing inrush current and theory limitations of differential protection.
[ترجمه گوگل]پس از تجزیه و تحلیل پدیده مغناطیسی جریان هجومی و محدودیت های تئوری حفاظت دیفرانسیل
[ترجمه ترگمان]پس از تجزیه و تحلیل پدیده جریان هجومی در جریان هجومی و محدودیت های تئوری حفاظت دیفرانسیل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. So distinguishing between magnetizing inrush current and fault current correctly is the key to ensure transformer differential relay to operate credibly.
[ترجمه گوگل]بنابراین تشخیص صحیح بین جریان هجومی مغناطیسی و جریان خطا، کلید اطمینان از عملکرد معتبر رله دیفرانسیل ترانسفورماتور است
[ترجمه ترگمان]بنابراین تشخیص بین جریان هجومی با جریان هجومی و جریان خطا، کلید تضمین رله دیفرانسیل ترانسفورماتور به طور قابل قبولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. After matching of the theory model to reality inrush, finalforecasting zoning model has been obtained.
[ترجمه گوگل]پس از تطبیق مدل تئوری با هجوم واقعیت، مدل پهنه بندی پیش بینی نهایی به دست آمده است
[ترجمه ترگمان]پس از انطباق مدل تئوری با واقعیت هجومی، مدل پهنه بندی finalforecasting به دست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فشار (اسم)
compression, rush, stress, tension, violence, hustle, constraint, pressure, oppression, thrust, push, press, pressing, squeeze, discharge head, vim, enforcement, impressure, inrush, squeeze play

حمله به درون (اسم)
inrush

هجوم به داخل (اسم)
inrush

ازدحام سوی درون (فعل)
inrush

تخصصی

[مهندسی گاز] جهش، فوران سریع، حمله بدرون
[نفت] جهش، فوران سریع - هجوم

انگلیسی به انگلیسی

• flowing in

پیشنهاد کاربران

بپرس