1. Video is making huge inroads into attendance figures at movie theaters .
[ترجمه گوگل]ویدئو هجوم بزرگی به آمار حضور در سینماها می کند
[ترجمه ترگمان]ویدیو در حال پیشرفت و پیشرفت در چهره های حاضر در سالن های سینما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Hospital bills had made deep inroads into her savings.
[ترجمه گوگل]قبوض بیمارستان به پس انداز او نفوذ کرده بود
[ترجمه ترگمان]اسکناس های بیمارستان در پس اندازمون قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Heavy household chores made inroads upon Jane's health.
[ترجمه گوگل]کارهای سنگین خانه بر سلامت جین تأثیر گذاشت
[ترجمه ترگمان]کاره ای سنگین خانگی در حال تاخت و تاز به سوی سلامت جین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The candidate made surprising inroads in the South.
[ترجمه گوگل]این نامزد هجوم های شگفت انگیزی در جنوب داشت
[ترجمه ترگمان]کاندیدا به سمت جنوب تاخت و تاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We must try our best to stay the inroads of the disease.
[ترجمه گوگل]ما باید تمام تلاش خود را بکنیم تا از این بیماری جلوگیری کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید تلاشمون رو بکنیم تا به این بیماری ادامه بدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Their products are already making inroads in these new markets.
[ترجمه گوگل]محصولات آنها در حال حاضر در این بازارهای جدید نفوذ می کنند
[ترجمه ترگمان]محصولات آن ها در حال حاضر در حال پیشرفت در این بازارهای جدید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The administrative workload is making massive inroads into our working day .
[ترجمه گوگل]حجم کار اداری به روز کاری ما نفوذ زیادی کرده است
[ترجمه ترگمان]حجم کار اجرایی در روز کاری ما تاخت و تاز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Repairs to the house had made deep inroads into their savings.
[ترجمه گوگل]تعمیرات خانه باعث نفوذ عمیقی به پس انداز آنها شده بود
[ترجمه ترگمان]تعمیرات در خانه باعث شد که به savings خود ادامه دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The government is definitely making inroads into the problem of unemployment.
[ترجمه گوگل]دولت قطعاً در حال ورود به معضل بیکاری است
[ترجمه ترگمان]دولت قطعا در حال پیشرفت در مساله بیکاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Tax rises have made some inroads into the country's national debt.
[ترجمه گوگل]افزایش مالیات ها به بدهی های ملی کشور نفوذ کرده است
[ترجمه ترگمان]افزایش مالیات موانعی بر سر راه بدهی ملی کشور داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Already the children had made considerable inroads on the food.
[ترجمه گوگل]از قبل بچه ها هجوم قابل توجهی به غذا کرده بودند
[ترجمه ترگمان]بچه ها از هم اکنون راه زیادی به غذا داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Doctors are making great inroads in the fight against cancer.
[ترجمه گوگل]پزشکان در مبارزه با سرطان پیشرفت های بزرگی انجام می دهند
[ترجمه ترگمان]پزشکان در حال پیشرفت در مبارزه با سرطان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This deal is their first major inroad into the American market.
[ترجمه گوگل]این معامله اولین حمله بزرگ آنها به بازار آمریکا است
[ترجمه ترگمان]این معامله اولین یورش اصلی آن ها به بازار آمریکا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In Italy, as elsewhere, television has made deep inroads into cinema.
[ترجمه گوگل]در ایتالیا، مانند جاهای دیگر، تلویزیون نفوذ عمیقی به سینما کرده است
[ترجمه ترگمان]در ایتالیا، همانند جاه ای دیگر، تلویزیون تاخت و تاز عمیقی به سینما کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید