1. She looked at her mother inquiringly.
2. He looks up at her inquiringly and she looks away with another slight frown.
[ترجمه گوگل]او با پرسشگری به او نگاه می کند و او با اخم خفیف دیگری به او نگاه می کند
[ترجمه ترگمان]با نگاه پرس نده به او نگاه می کند و با اخم دیگری به او نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Victor looked at her inquiringly.
[ترجمه گوگل]ویکتور با پرسشی به او نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]ویکتور به او نگاه کرد و گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Noirtier looked inquiringly at his granddaughter.
[ترجمه گوگل]نوآرتیه با پرسشگری به نوه اش نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]نوار تیر با نگاهی پرسان به نوه اش نگریست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Hilma lifted her eyes inquiringly to his.
[ترجمه گوگل]حلما چشمانش را با پرسش به سمت چشمانش برد
[ترجمه ترگمان]Hilma چشمان خود را با حالت استفهام آمیزی به سوی او بلند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She looked at me inquiringly. "Well?"
[ترجمه گوگل]او با پرسش به من نگاه کرد "خوب؟"
[ترجمه ترگمان]با کنجکاوی به من نگاه کرد: \"خوب؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The warden at the glass door looked in inquiringly.
[ترجمه گوگل]نگهبان در شیشه ای با پرسش به داخل نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس زندان با نگاهی پرسان به در شیشه ای نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She glanced at Wu Chih - sheng inquiringly.
9. Tom Swift looked at his cabin mates inquiringly.
[ترجمه گوگل]تام سوئیفت با پرسشی به دوستان کابینش نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]تام سویفت نگاه پرس نده به کابین خود انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Raymond West looked inquiringly at Dr Pender.
[ترجمه گوگل]ریموند وست با پرسشی به دکتر پندر نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]ریموند غرب نگاهی پرس نده به دکتر Pender انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The soldier woke up with a snort; his head jerked up and he looked at us inquiringly.
[ترجمه گوگل]سرباز با خرخر از خواب بیدار شد سرش تکان خورد و با پرسش به ما نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]سرباز از خواب پرید، سرش به تندی بلند شد و با نگاهی پرس نده به ما نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He went back to the living room and Ginny looked at him inquiringly.
[ترجمه گوگل]به اتاق نشیمن برگشت و جینی با پرسش به او نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]او به اتاق نشیمن برگشت و جینی نگاهی پرسان به او انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Aunt Pittypat's monologue broke off suddenly as she said inquiringly Mammy? ""
[ترجمه گوگل]مونولوگ عمه پیتیپات ناگهان قطع شد که با پرسشی گفت مامان؟ ""
[ترجمه ترگمان]ناگهان صدای عمه پیتی پات را قطع کرد و گفت: مامی؟ \" ای \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید