1. Someone has been inquiring for you.
[ترجمه Fateme] کسی نگاه بازجویانه داشته نسبت به شما|
[ترجمه Mitra afzoode] یکی نبیت به تو احساس کنجکاوی دارد.|
[ترجمه گوگل]کسی برای شما پرس و جو کرده است[ترجمه ترگمان]یک نفر از شما پرس و جو کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I'm inquiring after any information the library might have on future city planning.
[ترجمه Mitra afzoode] من در حال کنجکاوی درباره هر اطلاعات که از برنامه ریزی کتابخانه شهر خبر می دهد|
[ترجمه گوگل]من در حال پرس و جو هستم پس از هر گونه اطلاعاتی که کتابخانه ممکن است در مورد برنامه ریزی شهری آینده داشته باشد[ترجمه ترگمان]من در حال تحقیق در مورد هر اطلاعاتی است که کتابخانه می تواند در برنامه ریزی شهر آینده داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She raised an inquiring eyebrow towards Murray.
[ترجمه Mitra afzoode] با ابرو بالا انداختن درباره مُری کنجکاوی کرد.|
[ترجمه گوگل]ابرویی پرسشگر را به سمت موری بالا انداخت[ترجمه ترگمان]یکی از ابروهایش را بالا برد و نگاهی پرسان به موری انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A man has been inquiring for you at the office.
[ترجمه Mitra afzoode] مرد در دفتر درباره تان کنجکاوی کرده|
[ترجمه گوگل]مردی در دفتر برای شما پرس و جو کرده است[ترجمه ترگمان]یک مرد در دفتر از شما پرس و جو می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. You have a very inquiring mind, don't you.
[ترجمه mah] شما ذهن بسیار کنجاوی دارید اینطور نیست؟|
[ترجمه Mitra afzoode] تو ذهن خیلی کنجکاوی داری، نه؟|
[ترجمه گوگل]شما ذهن بسیار پرسشگری دارید، نه[ترجمه ترگمان]تو ذهن very داری، این طور نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The police are inquiring into the murder.
[ترجمه Mitra afzoode] پلیس همچنان درمورد کشتار تحقیق میکند|
[ترجمه گوگل]پلیس در حال تحقیق در مورد قتل است[ترجمه ترگمان]پلیس داره تحقیق می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. As a child he had a lively inquiring mind.
[ترجمه Mitra afzoode] بعنوان یه بچه خیلی فضول بود|
[ترجمه گوگل]در کودکی ذهنی پر جنب و جوش داشت[ترجمه ترگمان]به عنوان یک بچه ذهن inquiring داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A growing number of customers have been inquiring about the pending price rises.
[ترجمه گوگل]تعداد فزاینده ای از مشتریان در مورد افزایش قیمت معلق پرس و جو کرده اند
[ترجمه ترگمان]تعداد رو به افزایشی از مشتریان در مورد افزایش قیمت ها تحقیق کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تعداد رو به افزایشی از مشتریان در مورد افزایش قیمت ها تحقیق کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. All this helps children to develop an inquiring attitude to learning.
[ترجمه گوگل]همه اینها به کودکان کمک می کند تا نگرش پرسشگر را نسبت به یادگیری ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]همه این ها به کودکان کمک می کنند تا یک نگرش inquiring برای یادگیری ایجاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه این ها به کودکان کمک می کنند تا یک نگرش inquiring برای یادگیری ایجاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He gave her an inquiring look.
[ترجمه گوگل]نگاهی پرسشگر به او انداخت
[ترجمه ترگمان]نگاهی پرسان به او انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نگاهی پرسان به او انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The Army set up emergency hotlines for inquiring parents but the system crashed several hours later because of a flood of calls.
[ترجمه گوگل]ارتش خطوط تلفن اضطراری را برای پرس و جو از والدین راه اندازی کرد، اما این سیستم چند ساعت بعد به دلیل سیل تماس ها از کار افتاد
[ترجمه ترگمان]ارتش خطوط تلفنی اضطراری برای پرس و جو ایجاد کرد، اما این سیستم چند ساعت بعد به دلیل سیل تماس ها سقوط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ارتش خطوط تلفنی اضطراری برای پرس و جو ایجاد کرد، اما این سیستم چند ساعت بعد به دلیل سیل تماس ها سقوط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Kids' inquiring minds are stimulated by stories and new knowledge - even babies feel happy going through the colorful- picture stories. Dr T. P. Chia
[ترجمه گوگل]ذهن پرسشگر بچه ها با داستان ها و دانش جدید تحریک می شود - حتی نوزادان از دیدن داستان های تصویری رنگارنگ احساس خوشحالی می کنند دکتر تی پی چیا
[ترجمه ترگمان]کودکانی که از ذهن تحقیق می کنند از طریق داستان ها و دانش جدید تحریک می شوند - حتی نوزادان از طریق داستان های رنگی و رنگارنگ احساس خوشحالی می کنند دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کودکانی که از ذهن تحقیق می کنند از طریق داستان ها و دانش جدید تحریک می شوند - حتی نوزادان از طریق داستان های رنگی و رنگارنگ احساس خوشحالی می کنند دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Amelia was an inquiring agnostic and an insatiable searcher for knowledge.
[ترجمه گوگل]آملیا یک آگنوستیک پرسشگر و جستجوگر سیری ناپذیر دانش بود
[ترجمه ترگمان]آملیا یک agnostic inquiring و یک جستجوگر سیری ناپذیر برای دانش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آملیا یک agnostic inquiring و یک جستجوگر سیری ناپذیر برای دانش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The face was ugly but the inquiring smile kind.
[ترجمه گوگل]صورتش زشت بود اما لبخندی پرسشگر داشت
[ترجمه ترگمان]چهره اش زشت بود اما لبخندش مهربان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چهره اش زشت بود اما لبخندش مهربان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. It was a reporter from the local paper, inquiring why Jones had hung a pillowcase out her window.
[ترجمه گوگل]خبرنگاری از روزنامه محلی بود که می پرسید چرا جونز یک روبالشی از پنجره آویزان کرده است
[ترجمه ترگمان]یک خبرنگار روزنامه محلی بود که می پرسید چرا جونز یک روبالشی از پنجره اتاقش آویزان کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک خبرنگار روزنامه محلی بود که می پرسید چرا جونز یک روبالشی از پنجره اتاقش آویزان کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید