1. inoperable cancer
سرطان غیر قابل عمل
2. He was diagnosed with inoperable lung cancer.
[ترجمه گوگل]او به سرطان ریه غیرقابل عمل تشخیص داده شد
[ترجمه ترگمان]او مبتلا به سرطان ریه inoperable تشخیص داده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The bombing rendered the airfield inoperable.
[ترجمه گوگل]بمباران فرودگاه را از کار انداخت
[ترجمه ترگمان]بمب گذاری زمین رو غیرقابل جراحی کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The fire rendered the port inoperable.
[ترجمه گوگل]آتش سوزی بندر را از کار انداخت
[ترجمه ترگمان]آتش بندر غیرقابل جراحی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The policy was thought to be inoperable.
[ترجمه گوگل]تصور می شد که این سیاست غیرقابل اجرا است
[ترجمه ترگمان]تصور می رفت که این سیاست inoperable باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Atwater had become increasingly incapacitated by an inoperable brain tumour during the last year of his life.
[ترجمه گوگل]آتواتر در آخرین سال زندگی خود به دلیل یک تومور مغزی غیرقابل عمل به طور فزاینده ای ناتوان شده بود
[ترجمه ترگمان]atwater به طور فزاینده ای براثر تومور مغزی inoperable در طول سال گذشته از کار افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Half of all aircraft are said to be inoperable and two thirds of all vessels are in port at any given time.
[ترجمه گوگل]گفته می شود نیمی از هواپیماها غیرقابل استفاده هستند و دو سوم همه کشتی ها در هر زمان معین در بندر هستند
[ترجمه ترگمان]گفته می شود نیمی از تمامی این هواپیماها inoperable و دو سوم تمام کشتی ها در هر زمانی در بندر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Further studies showed it to be inoperable.
[ترجمه گوگل]مطالعات بیشتر نشان داد که غیر قابل عمل است
[ترجمه ترگمان]مطالعات بیشتر نشان داد که باید inoperable باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Metastasis has rendered the tumor inoperable.
[ترجمه گوگل]متاستاز تومور را غیر قابل عمل کرده است
[ترجمه ترگمان]Metastasis تومور را غیرقابل جراحی کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. an inoperable brain tumour.
11. Steven Hurley, 4 a father of three from Barnsley, has tongue cancer that is now inoperable.
[ترجمه گوگل]استیون هرلی، 4 ساله، پدر سه فرزند اهل بارنزلی، به سرطان زبان مبتلا است که اکنون قابل جراحی نیست
[ترجمه ترگمان]استیون Hurley ۴ پدر سه فرزند از Barnsley، سرطان زبان دارد که در حال حاضر inoperable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It may also have a role in evaluation and surveillance of patients with inoperable carcinomas.
[ترجمه گوگل]همچنین ممکن است در ارزیابی و نظارت بر بیماران مبتلا به کارسینوم غیرقابل جراحی نقش داشته باشد
[ترجمه ترگمان]همچنین ممکن است در ارزیابی و نظارت بر بیماران با inoperable carcinomas نقش داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Having survived peritonitis and a brain haemorrhage on top of an inoperable cancer, who was to speculate?
[ترجمه گوگل]پس از زنده ماندن از پریتونیت و خونریزی مغزی در بالای سرطان غیرقابل جراحی، چه کسی میتوانست حدس بزند؟
[ترجمه ترگمان]پس از مرگ peritonitis و خونریزی مغزی در بالای یک سرطان inoperable، چه کسی باید احتکار کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Otherwise they may be confronted with a partially built, inoperable extension and serious deterioration in the existing service.
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت ممکن است با یک پسوند نیمه ساخته شده، غیرقابل استفاده و خرابی جدی در سرویس موجود مواجه شوند
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت، ممکن است با افزایشی جزیی، گسترش inoperable و وخامت جدی در خدمات موجود روبرو شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید