inoculation

/ˌɪˌnɑːkjəˈleɪʃn̩//ɪˌnɒkjʊˈleɪʃn̩/

معنی: تلقیح، مایه کوبی
معانی دیگر: مایه کوبی، تلقیح

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act or process, or an instance of inoculating.

(2) تعریف: the substance inoculated into a person or animal.

جمله های نمونه

1. inoculation against smallpox
مایه کوبی ضد آبله

2. Travellers are reminded that inoculation against yellow fever is advisable.
[ترجمه گوگل]به مسافران یادآوری می شود که تلقیح در برابر تب زرد توصیه می شود
[ترجمه ترگمان]مسافران به یاد دارند که واکسن ضد تب زرد توصیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This may eventually lead to routine inoculation of children.
[ترجمه گوگل]این ممکن است در نهایت منجر به تلقیح معمول کودکان شود
[ترجمه ترگمان]این ممکن است در نهایت منجر به تلقیح معمولی کودکان شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The disease can now be prevented by inoculation.
[ترجمه گوگل]اکنون می توان با تلقیح از این بیماری پیشگیری کرد
[ترجمه ترگمان]این بیماری اکنون می تواند از طریق تلقیح جلوگیری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The inoculation did not take.
[ترجمه گوگل]تلقیح انجام نشد
[ترجمه ترگمان]مایه کوبی زیاد طول نکشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Whether can you check have an inoculation of wild dog vaccine to succeed with medical method?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید بررسی کنید که واکسن سگ وحشی را برای موفقیت با روش پزشکی تلقیح کنید؟
[ترجمه ترگمان]این که آیا می توانید واکسن یک واکسن سگ وحشی را برای موفقیت در روش پزشکی بررسی کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Abstract: Smallpox inoculation or variolation is a great invention of medicine in ancient China.
[ترجمه گوگل]چکیده: تلقیح یا واریولاسیون آبله یک اختراع بزرگ پزشکی در چین باستان است
[ترجمه ترگمان]چکیده: تلقیح آبله یا variolation یک اختراع بزرگ پزشکی در چین باستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In this paper a new inoculation method, cotyledon-brushing with conidial suspension in the assay of sensitivity of Sphaerotheca fuliginea on cucumber to fungicide, was introduced.
[ترجمه گوگل]در این مقاله یک روش جدید تلقیح، مسواک زدن لپه با سوسپانسیون کنیدیال در سنجش حساسیت خیار خیار به قارچ کش معرفی شد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله یک روش تلقیح جدید، cotyledon - brushing با تعلیق conidial در سنجش حساسیت Sphaerotheca fuliginea بر روی خیار تا علف کش fungicide، معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Different inoculation routes could result in different immunologic potency and persistent time.
[ترجمه گوگل]روش های مختلف تلقیح می تواند منجر به قدرت ایمونولوژیک متفاوت و زمان پایدار شود
[ترجمه ترگمان]مسیرهای تلقیح متفاوتی می تواند منجر به قدرت immunologic مختلف و زمان ماندگار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Through artificial inoculation, 5 wild potato populations were evaluated and screened for resistance to potato virus Y (PVY).
[ترجمه گوگل]از طریق تلقیح مصنوعی، 5 جمعیت سیب زمینی وحشی از نظر مقاومت به ویروس سیب زمینی Y (PVY) بررسی و غربالگری شدند
[ترجمه ترگمان]از طریق تلقیح مصنوعی، ۵ جمعیت سیب زمینی وحشی ارزیابی و برای مقاومت در برابر ویروس سیب زمینی Y (PVY)غربال شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Inoculation area: the main equipment here is bio safety cabinet.
[ترجمه گوگل]منطقه تلقیح: تجهیزات اصلی در اینجا کابینت ایمنی زیستی است
[ترجمه ترگمان]منطقه Inoculation: تجهیزات اصلی در اینجا کابینه ایمنی زیستی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The inoculation method demonstrated in the skIt'starring Molly and her friends is called role playing.
[ترجمه گوگل]روش تلقیح نشان داده شده در اسکی با بازی مولی و دوستانش ایفای نقش نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]روش تلقیح در the با بازی مالی و دوستانش نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Inoculation of against Q fever is a key way to prevent the human infection caused C.
[ترجمه گوگل]تلقیح تب کیو یک راه کلیدی برای جلوگیری از عفونت انسانی ناشی از C است
[ترجمه ترگمان]مقاومت در برابر تب Q یک روش کلیدی برای جلوگیری از عفونت انسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The effects of instant stream inoculation process on the microstructure and section sensitivity of WD6flywheel were investigated by using metallurgical microscope and Brinell hardness tester.
[ترجمه گوگل]اثرات فرآیند تلقیح جریان فوری بر روی ریزساختار و حساسیت مقطع WD6flywheel با استفاده از میکروسکوپ متالورژیکی و سختی سنج برینل بررسی شد
[ترجمه ترگمان]تاثیر فرآیند تلقیح جریان فوری بر ریزساختار و حساسیت بخش of با استفاده از میکروسکوپ metallurgical و تست سختی Brinell مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تلقیح (اسم)
insemination, inoculation, vaccination

مایه کوبی (اسم)
inoculation

تخصصی

[زمین شناسی] جوانه زدن، شکوفه کردن، تلقیح، مایه کوبی
[بهداشت] تلقیح

انگلیسی به انگلیسی

• immunization, vaccination, introduction of a virus or microorganism into the body of a human or animal; introduction of microorganisms into a culture medium
if you are given an inoculation, you are injected with a weak form of a disease as a way of being protected against it.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : inoculate
✅️ اسم ( noun ) : inoculation
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _
اغشتن
تلقیح کردن
ایمن سازی
دوستان گرامی واژه inoculation چیزی شبیه به ولی متفاوت از واکسیناسیون است، برای ترجمه کردن می توانید آنچه دیگر زبانها می کنند بکنید یعنی وام گرفتن ریشه، بنابراین اینُکولانیدن را از inoculate می سازیم وسپس اینُکولانش را ازش می سازیم و برای ترجمه کردن inoculation بکار می بریمش.
...
[مشاهده متن کامل]

معنا؛ حفاطت کردن کسی از مبتلا شدن به بیماری ای با تزریق کردن عامل بیماریزای کمخطر یا ضعیف

( آزمایشگاه ) کشت دادن میکروارگانیسم روی محیط کشت
واکسن

بپرس