1. He is an innovator in this field.
[ترجمه گوگل]او یک مبتکر در این زمینه است
[ترجمه ترگمان]او یک مبتکر در این زمینه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The young technical innovator didn't lose heart though the new system was not yet brought into a workable condition.
[ترجمه گوگل]این مبتکر جوان فنی دلش را از دست نداد، اگرچه سیستم جدید هنوز در شرایط قابل اجرا قرار نگرفته بود
[ترجمه ترگمان]اما یک مبتکر فنی جوان قلب را از دست نداد، هر چند که این سیستم جدید هنوز به یک وضعیت کار ساز تبدیل نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It was also inevitable that such an innovator would come from within the industry and be fully conversant with all its conventions.
[ترجمه گوگل]همچنین اجتناب ناپذیر بود که چنین مبتکری از درون صنعت بیاید و با تمام قراردادهای آن کاملاً آشنا باشد
[ترجمه ترگمان]همچنین اجتناب ناپذیر بود که چنین نوآور از درون صنعت وارد خواهد شد و کاملا با همه کنوانسیون های آن آشنا خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. An innovator in financial areas, Citibank for example, is not likely to embark on innovations in health care.
[ترجمه گوگل]یک مبتکر در حوزه های مالی، برای مثال سیتی بانک، به احتمال زیاد دست به نوآوری در مراقبت های بهداشتی نخواهد زد
[ترجمه ترگمان]برای مثال یک مبتکر در حوزه های مالی، بانک شهر، به احتمال زیاد نوآوری در بخش مراقبت های بهداشتی را آغاز نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Lotus, the great innovator, is hitting back with technology, rather than marketing.
[ترجمه گوگل]لوتوس، نوآور بزرگ، به جای بازاریابی، با فناوری مقابله می کند
[ترجمه ترگمان]لوتوس، یک مبتکر بزرگ، به جای بازاریابی با تکنولوژی به پشت ضربه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Du Pont is a global innovator in science and technology.
[ترجمه گوگل]دو پونت یک مبتکر جهانی در علم و فناوری است
[ترجمه ترگمان]دوپون یک نوآور جهانی در زمینه علم و فن آوری محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Hewlett-Packard, an innovator in computer printing.
[ترجمه گوگل]هیولت پاکارد، مبتکر در چاپ کامپیوتری
[ترجمه ترگمان]Hewlett -، یک مبتکر در چاپ کامپیوتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Another innovator — the Egyptian physicist Alhazen, born in 965 — laid the foundation for the modern understanding of optics.
[ترجمه گوگل]یک مبتکر دیگر - فیزیکدان مصری الهازن، متولد 965 - پایه و اساس درک مدرن اپتیک را بنا نهاد
[ترجمه ترگمان]یک نوآور دیگر - فیزیکدان مصری که در ۹۶۵ متولد شد - بنیاد درک مدرن of را پی ریزی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It is unpredictable because it begins with the innovator possessing private information by which he earns extraordinary profits.
[ترجمه گوگل]غیرقابل پیش بینی است زیرا با داشتن اطلاعات خصوصی مبتکر شروع می شود که از طریق آن سودهای فوق العاده ای به دست می آورد
[ترجمه ترگمان]این امر غیرقابل پیش بینی است زیرا با نوآور بودن اطلاعات خصوصی آغاز می شود و سود خارق العاده ای کسب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. And it has been a clever innovator with its supply chain.
[ترجمه گوگل]و با زنجیره تامین خود یک مبتکر باهوش بوده است
[ترجمه ترگمان]و یک نوآور زیرک با زنجیره تامین آن بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Adams wasn't an innovator on the level of Bruce Springsteen, or even John Cougar Mellencamp.
[ترجمه گوگل]آدامز مبتکری در سطح بروس اسپرینگستین یا حتی جان کوگار ملنکمپ نبود
[ترجمه ترگمان]آدامس در سطح Bruce Springsteen)، یا حتی جان Cougar Mellencamp، نوآور نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Informatics aims to be the leader and innovator in IT, Business and Engineering education.
[ترجمه گوگل]هدف انفورماتیک این است که رهبر و مبتکر در آموزش فناوری اطلاعات، تجارت و مهندسی باشد
[ترجمه ترگمان]هدف از انفورماتیک، آموزش و پرورش در زمینه فن آوری اطلاعات، تجارت و مهندسی می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This university acquired a reputation as an innovator by their research in cancer.
[ترجمه گوگل]این دانشگاه با تحقیقات خود در زمینه سرطان به عنوان یک مبتکر شهرت پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]این دانشگاه به عنوان یک نوآور از تحقیقات خود در زمینه سرطان شهرتی به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. CDI has long been a major innovator and leader in electronic torque measurement and torque calibration equipment.
[ترجمه گوگل]CDI مدتهاست که یک مبتکر و پیشرو در تجهیزات اندازه گیری گشتاور الکترونیکی و کالیبراسیون گشتاور بوده است
[ترجمه ترگمان]cdi مدت های مدید یک مبتکر اصلی و رهبر در اندازه گیری گشتاور الکترونیکی و تجهیزات کالیبراسیون گشتاور بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Even if it is just Pete Schourek rocketing across the outfield so that his loopy boss can pretend to be an innovator.
[ترجمه گوگل]حتی اگر فقط پیت شورک در خارج از زمین پرتاب می شود تا رئیس لوپ او بتواند وانمود کند که یک مبتکر است
[ترجمه ترگمان]حتی اگر به سر پت Schourek سر بزند، به طوری که رئیس loopy بتواند وانمود کند که یک نوآور باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید