inning

/ˈɪnɪŋ//ˈɪnɪŋ/

معنی: ورود، زمین باز یافته
معانی دیگر: (معمولا جمع - عامیانه) دوران موفقیت، دوران بروبرو، (نادر) قابل کشت سازی زمین (از راه زه کشی و غیره)، (جمع) زمین کشت ور شده، زمین بازگیری شده (از دریا و غیره)، (بازی های بیس بال و کریکت) دور چوگان زنی، زمین باز یافته از دریا یا مرداب، تصدی، نوبت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the segment of a baseball or softball game during which each side has a turn at batting.

- He scored once in the third inning and twice in the fifth.
[ترجمه گوگل] او یک بار در اینینگ سوم و دو بار در بازی پنجم گلزنی کرد
[ترجمه ترگمان] او یکبار در the سوم و دو بار در جایگاه پنجم گل زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a similar part of several other games, such as horseshoes.

(3) تعریف: (often pl.) a turn or fair opportunity to act, contribute, express oneself, or the like.

جمله های نمونه

1. Stanton pitched to two batters in the ninth inning.
[ترجمه گوگل]استانتون در اینینگ نهم به دو ضربه وارد شد
[ترجمه ترگمان]استانتون برای دو بار در inning نهمین ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He struck out in the third inning.
[ترجمه گوگل]او در اینینگ سوم ضربه ای زد
[ترجمه ترگمان]بار سوم حمله را آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Walker led the inning with a double.
[ترجمه گوگل]واکر اینینگ را با یک دبل رهبری کرد
[ترجمه ترگمان]واکر دوباره زمین را با دو برابر هدایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They scored in every inning but the sixth.
[ترجمه گوگل]آنها در هر اینینگ به جز ششمین بازی گل زدند
[ترجمه ترگمان]آن ها هر نوبت در هر نوبت تیم ششم را به ثمر رساندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Gary DiSarcina began the sixth inning by blasting a line drive off Johns' kneecap.
[ترجمه گوگل]گری دی سارکینا ششمین اینینگ را با کوبیدن یک لاین درایو از روی کاسه زانو جانز آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]گری DiSarcina دور ششم را با منفجر کردن یک خط از روی کاسه زانو آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He hit a two-run homer in the second inning and a three-run homer in the third.
[ترجمه گوگل]او در اینینگ دوم به هومر دو ران و در سومین هومر سه ران ضربه زد
[ترجمه ترگمان]او در the دوم به یک homer دو ران برخورد کرد و یک گاری سه ران در سومی به راه انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the first inning, Mitchell connected for his 19th home run of the season.
[ترجمه گوگل]در اولین مسابقه، میچل برای نوزدهمین دوره خانگی خود در این فصل ارتباط برقرار کرد
[ترجمه ترگمان]در اولین نوبت می چل برای اولین بار در فصل ۱۹ به خانه خود متصل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But when the Orioles scored in the ninth inning, he was denied his ninth postseason victory.
[ترجمه گوگل]اما زمانی که Orioles در نهمین اینینگ گل زد، او از نهمین پیروزی پس از فصل خود محروم شد
[ترجمه ترگمان]اما وقتی the در the نهمین گل بازی را به ثمر رساند، او نهمین پیروزی خود را انکار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Manny Ramirez, who had homered in the opening inning, grounded wide of third.
[ترجمه گوگل]مانی رامیرز، که در اینینگ ابتدایی بازی کرده بود، با فاصله از یک سوم به زمین رفت
[ترجمه ترگمان]منی رامیرز که در باز کردن زمین باز مانده بود، به پهنای سومی از هم جدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Williams played through the sixth inning Saturday night before leaving for precautionary X-rays, which proved negative.
[ترجمه گوگل]ویلیامز شنبه شب قبل از اینکه برای عکسبرداری احتیاطی اشعه ایکس برود، تا ششمین اینینگ بازی کرد که منفی شد
[ترجمه ترگمان]ویلیامز در دور ششم شب قبل از ترک کردن برای اشعه های ایکس که منفی بود بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And then, only an inning later, his catcher threw hard to second base, trying to cut down a steal.
[ترجمه گوگل]و سپس، تنها یک اینینگ بعد، گیربکس او به سختی به پایگاه دوم پرتاب کرد و سعی کرد یک دزدی را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]و بعد، فقط یک دور دور، کچر بلاک کچر را به پایه دوم پرتاب کرد و سعی کرد دزدی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He opened the sixth inning with a breaking ball for a called strike to Greg Gagne.
[ترجمه گوگل]او ششمین اینینگ را با یک توپ بریکینگ باز کرد تا ضربه ای فراخوانی به گرگ گانیه بزند
[ترجمه ترگمان]دور ششم را با یک توپ شکسته برای ضربه زدن به گرگ gagne باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Anderson was replaced in the fifth inning after a wrist injury.
[ترجمه گوگل]اندرسون در اینینگ پنجم پس از آسیب دیدگی مچ دست تعویض شد
[ترجمه ترگمان]اندرسون بعد از آسیب دیدگی مچ جای خود را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. All three were in the first inning.
[ترجمه گوگل]هر سه در اینینگ اول بودند
[ترجمه ترگمان]هر سه تا توی دور اول جمع شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ورود (اسم)
entry, entrance, accession, arrival, importation, influx, ingress, entree, admittance, infare, ingression, inning, introgression, introit

زمین بازیافته (اسم)
inning

انگلیسی به انگلیسی

• portion of a game in which either team has the opportunity to score points (baseball, cricket); turn, opportunity to accomplish something

پیشنهاد کاربران

راند - دور - نوبت
1. **In baseball, an inning consists of two halves: the top and the bottom. During the top half, the visiting team bats, while the home team plays defense. In the bottom half, the roles reverse. **
...
[مشاهده متن کامل]

در بیسبال، یک اینینگ از دو نیمه تشکیل شده است: نیمه بالایی و نیمه پایینی. در نیمه بالایی، تیم مهمان ضربه می زند و تیم میزبان دفاع می کند. در نیمه پایینی، نقش ها برعکس می شود.
2. **The pitcher was on fire during the seventh inning, striking out three batters in a row and making the crowd go wild. **
پیتچر در اینینگ هفتم عالی بود، سه نفر از باترها را پشت سر هم استرایک اوت کرد و تماشاگران را دیوانه کرد.
3. **In the final inning of the game, the home team was trailing by two runs, but they managed to pull off a dramatic comeback and win. **
در آخرین اینینگ بازی، تیم میزبان با دو امتیاز عقب بود، اما موفق شدند به طرز دراماتیکی بازگشت کنند و برنده شوند.
4. **During the first inning, the visiting team managed to score three runs, putting pressure on the home team right from the start. **
در اینینگ اول، تیم مهمان توانست سه امتیاز بزند و فشار زیادی بر تیم میزبان از همان ابتدا وارد کند.
5. **The game was tied at the end of the ninth inning, forcing extra innings to determine the winner. **
بازی در پایان اینینگ نهم مساوی بود و این امر منجر به انجام اینینگ های اضافی شد تا برنده مشخص شود.
6. **In a perfect game, the pitcher must retire all 27 batters across nine innings without allowing any hits, walks, or errors. **
در یک بازی بی نقص، پیتچر باید تمام 27 باتر را در طول نه اینینگ از بازی خارج کند بدون اینکه هیچ ضربه، راه رفتن یا خطایی داشته باشد.
7. **The team's performance in the third inning was disappointing; they failed to score any runs despite having a few good opportunities. **
عملکرد تیم در اینینگ سوم ناامیدکننده بود؛ آنها نتواستند هیچ امتیازی کسب کنند، با وجود اینکه چند فرصت خوب داشتند.
8. **After the third inning, the manager decided to make a change and brought in a new pitcher to see if he could turn the game around. **
بعد از اینینگ سوم، مربی تصمیم گرفت تغییراتی ایجاد کند و یک پیتچر جدید وارد بازی کرد تا ببیند آیا می تواند بازی را تغییر دهد یا نه.
9. **In the second inning, the batter hit a home run, sending the ball out of the park and giving his team a much - needed lead. **
در اینینگ دوم، باتر یک هوم ران زد و توپ را از پارک بیرون فرستاد و به تیمش پیشرفت مورد نیاز را داد.
10. **The tension in the last inning was palpable, as both teams were fighting for the win, knowing it could be the deciding factor for the championship. **
تنش در اینینگ آخر محسوس بود، زیرا هر دو تیم برای پیروزی مبارزه می کردند، زیرا می دانستند که این می تواند عامل تعیین کننده برای قهرمانی باشد.
chatgpt

Now's our inning : دور ، دور ماست
راند، دور نوبت
دوره موفقیت، دوران کامیابی

بپرس