1. Dr Simpson was a member of the inner circle of government officials.
[ترجمه گوگل]دکتر سیمپسون یکی از اعضای حلقه داخلی مقامات دولتی بود
[ترجمه ترگمان]دکتر سیمپسون عضو دایره درونی مقامات دولتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Johnson was part of the president's inner circle .
[ترجمه گوگل]جانسون بخشی از حلقه درونی رئیس جمهور بود
[ترجمه ترگمان]جانسون بخشی از دایره درونی رئیس جمهور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The inner circle represents activities that are accepted as sport in all countries and fulfil all of Rodgers' criteria.
[ترجمه گوگل]دایره درونی نشان دهنده فعالیت هایی است که در همه کشورها به عنوان ورزش پذیرفته شده است و تمام معیارهای راجرز را برآورده می کند
[ترجمه ترگمان]دایره درونی، فعالیت هایی را نشان می دهد که به عنوان ورزش در تمام کشورها پذیرفته می شوند و همه معیارهای Rodgers را برآورده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. For the inner circle, Mr Bush reached back to the Ford administration, and to his father's.
[ترجمه گوگل]برای حلقه داخلی، آقای بوش به دولت فورد و دولت پدرش بازگشت
[ترجمه ترگمان]برای محفل داخلی، آقای بوش به دولت فورد و پدرش بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Why would a member of his inner circle record such an event?
[ترجمه گوگل]چرا یکی از اعضای حلقه درونی خود چنین رویدادی را ثبت می کند؟
[ترجمه ترگمان]چرا یکی از اعضای دایره درونی او چنین رویدادی را ثبت می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But in Johnson's inner circle of advisers, there were fewer defections.
[ترجمه گوگل]اما در حلقه درونی مشاوران جانسون، فرارهای کمتری وجود داشت
[ترجمه ترگمان]اما در دایره داخلی مشاوران جانسون، defections کمتری وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Hubbell, part of the Clintons' inner circle, is intimately familiar with their financial affairs.
[ترجمه گوگل]هابل، بخشی از حلقه نزدیک کلینتون ها، از نزدیک با امور مالی آنها آشنا است
[ترجمه ترگمان]Hubbell، بخشی از دایره درونی Clintons، به خوبی با امور مالی خود آشنا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He is not one of the inner circle, and does not know where his orders came from.
[ترجمه گوگل]او از حلقه های درونی نیست و نمی داند دستوراتش از کجا آمده است
[ترجمه ترگمان]او یکی از محافل خصوصی نیست، و نمی داند که از کجا دستورهای او صادر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Edna McGurk came from an insular inner circle of elite Philadelphia society.
[ترجمه گوگل]ادنا مک گورک از یک حلقه درونی دور از جامعه نخبگان فیلادلفیا بود
[ترجمه ترگمان]مک گرک مک گورک، از یک دایره داخلی جدا شده از طبقه ممتاز جامعه فیلادلفیا به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. But the vortex fills as he nears its inner circle.
[ترجمه گوگل]اما با نزدیک شدن به دایره درونی گرداب پر می شود
[ترجمه ترگمان]اما گرداب همان طور که به دایره درونی خود نزدیک می شود، پر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Most of the President's inner circle have been friends and confidants of the President's for years.
[ترجمه گوگل]بیشتر حلقههای نزدیک رئیسجمهور سالها از دوستان و معتمدین رئیسجمهور بودهاند
[ترجمه ترگمان]بیشتر دایره درونی رئیس جمهور برای سال ها دوستان و محرم اسرار رئیس جمهور بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. No doubt Nixon and his inner circle savoured the notion.
[ترجمه گوگل]بدون شک نیکسون و حلقه درونی او از این ایده لذت بردند
[ترجمه ترگمان]بدون شک نیکسون و دایره درونی او این ایده را درک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. As well he might, being a member of the inner circle.
[ترجمه گوگل]او همچنین ممکن است، عضو حلقه درونی باشد
[ترجمه ترگمان]شاید هم یکی از اعضای انجمن اخوت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. And I felt privileged to be a member of his inner circle.
[ترجمه گوگل]و من احساس افتخار می کردم که عضوی از حلقه درونی او باشم
[ترجمه ترگمان]و من احساس می کردم که یکی از اعضای دایره درونی اون هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Those, like Bord, who were a part of the sprawling Ailey inner circle enjoyed additional perks.
[ترجمه گوگل]کسانی مانند بورد که بخشی از حلقه درونی گسترده آیلی بودند از مزایای بیشتری برخوردار بودند
[ترجمه ترگمان]اینها، مانند Bord، که بخشی از دایره داخلی پراکنده بودند، از مزایای اضافی بهره مند بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید