innateness

جمله های نمونه

1. But we must not support the innateness claim with the wrong arguments.
[ترجمه گوگل]اما ما نباید ادعای فطری بودن را با استدلال های نادرست پشتیبانی کنیم
[ترجمه ترگمان]اما ما نباید از ادعای innateness با استدلالات غلط حمایت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Indeed it is its very innateness, given sufficient divergence between different languages, that make such counterexamples seem possible.
[ترجمه گوگل]در واقع، با توجه به واگرایی کافی بین زبان‌های مختلف، همین ذاتی بودن آن است که چنین مثال‌هایی را ممکن می‌سازد
[ترجمه ترگمان]در واقع، با توجه به واگرایی کافی بین زبان های مختلف، به نظر می رسد که چنین counterexamples ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In Chomsky's Innateness Hypothesis, it is held that, in human brain, there is innate Universal Grammar which lies in one part of human brain called language acquisition device (LAD).
[ترجمه گوگل]در فرضیه ذاتی چامسکی، چنین بر می آید که در مغز انسان، گرامر جهانی ذاتی وجود دارد که در بخشی از مغز انسان به نام دستگاه اکتساب زبان (LAD) نهفته است
[ترجمه ترگمان]در فرضیه innateness چامسکی این موضوع وجود دارد که در مغز انسان، دستور Grammar جهانی وجود دارد که در یک بخش از مغز انسان به نام دستگاه اکتساب زبان (LAD)قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I think the jury is out on the innateness question.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم که هیئت منصفه در مورد سؤال ذاتی مخالف هستند
[ترجمه ترگمان] فکر کنم هیات منصفه جواب سوال innateness رو داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Its innateness, unique qualities and invariability make the identification identities in the ticket systems possible.
[ترجمه گوگل]ذاتی بودن، کیفیت های منحصر به فرد و تغییر ناپذیر بودن آن، هویت های شناسایی در سیستم های بلیط را ممکن می سازد
[ترجمه ترگمان]ویژگی های منحصر به فرد و ویژگی های منحصر به فرد آن، هویت شناسایی را در سیستم های بلیط ممکن می سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In this article I especially emphasize Siwutang's use in gynecoiatry and stress the basic principle of females using livers as innateness .
[ترجمه گوگل]در این مقاله من به ویژه بر استفاده از Siwutang در زنان تاکید می کنم و بر اصل اساسی استفاده زنان از کبد به عنوان فطری تاکید می کنم
[ترجمه ترگمان]در این مقاله به خصوص بر کاربرد Siwutang در gynecoiatry تاکید کرده و بر اصل اساسی ماده با استفاده از livers به عنوان innateness تاکید می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Historically, traditional universities have a global character of the innateness in oriental and occidental countries.
[ترجمه گوگل]از نظر تاریخی، دانشگاه‌های سنتی در کشورهای شرقی و غربی دارای ویژگی ذاتی جهانی هستند
[ترجمه ترگمان]از لحاظ تاریخی، دانشگاه های سنتی دارای ویژگی جهانی of در کشورهای شرقی و occidental می باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. One is represented by Noam Chomsky and his followers, who advocate rule-based Universal Grammar in linguistic study and language innateness hypothesis in language acquisition study.
[ترجمه گوگل]یکی توسط نوام چامسکی و پیروانش، که از دستور زبان جهانی مبتنی بر قاعده در مطالعه زبان‌شناختی و فرضیه ذاتی بودن زبان در مطالعه اکتساب زبان حمایت می‌کنند، ارائه می‌شود
[ترجمه ترگمان]یکی توسط نوام چامسکی و پیروانش، که از گرامر جهانی مبتنی بر قاعده در مطالعه زبانی و فرضیه innateness زبان در مطالعه اکتساب زبان حمایت می کنند، نمایش داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusion: The operation of uplifting the upper eyelid aponeurosis is suitable for the management of mild and moderate innateness ptosis.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: عمل بالا بردن آپونوروز پلک فوقانی برای درمان پتوز ذاتی خفیف و متوسط ​​مناسب است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: عملکرد بالا بردن پلک بالای پلک بالایی برای مدیریت ملایم و متوسط innateness ptosis مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. According to his critique, the intentional experience presupposes the innateness of thought, and therefore cannot account for how a new way of thinking is borne from learning and experiment.
[ترجمه گوگل]با توجه به نقد او، تجربه قصدی، فطری بودن اندیشه را پیش‌فرض می‌گیرد و بنابراین نمی‌تواند توضیح دهد که چگونه شیوه جدیدی از تفکر از یادگیری و آزمایش حاصل می‌شود
[ترجمه ترگمان]با توجه به انتقاد وی، تجربه آگاهانه، innateness تفکر را پیش فرض می کند، و بنابراین نمی تواند توضیح دهد که چگونه شیوه جدیدی از تفکر از یادگیری و تجربه حاصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Language aptitude is related to cognitive, psychological and biological factors and has the traits of innateness and stability.
[ترجمه گوگل]استعداد زبان با عوامل شناختی، روانی و زیستی مرتبط است و دارای ویژگی های فطری و پایداری است
[ترجمه ترگمان]توانمندی زبانی با عوامل شناختی، روان شناختی و بیولوژیکی مرتبط است و دارای ویژگی های of و پایداری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The opera celebrates the universal principles of the equality of all life and the innateness of human compassion.
[ترجمه گوگل]این اپرا از اصول جهانی برابری همه زندگی و ذاتی شفقت انسانی تجلیل می کند
[ترجمه ترگمان]اپرا اصول جهانی برابری همه زندگی و the شفقت انسانی را جشن می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Thirdly, the deep ideological origin is found out of Chomsky's Innateness Hypothesis by tracing it back to the traditional western rationalism.
[ترجمه گوگل]ثالثاً، خاستگاه عمیق ایدئولوژیک فرضیه فطری چامسکی را با ردیابی آن به عقل گرایی سنتی غربی می یابیم
[ترجمه ترگمان]سوم، منشا ایدئولوژیکی عمیق از فرضیه innateness چامسکی با دنبال کردن آن به خردگرایی سنتی غربی، یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is discussed on thought structure from 3 points:the contents, form and concepts of TCM, and puts forwards that nature and innateness are the main body of thought and functional structures.
[ترجمه گوگل]در مورد ساختار فکر از 3 نکته بحث شده است: محتوا، شکل و مفاهیم TCM، و بیان می کند که ماهیت و فطری بدنه اصلی فکر و ساختارهای عملکردی هستند
[ترجمه ترگمان]در مورد ساختار تفکر از ۳ نقطه مورد بحث قرار می گیرد: محتوا، شکل و مفاهیم of، و جلو می آورد که طبیعت و innateness بدنه اصلی تفکر و ساختارهای عملکردی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• quality of being innate, quality of being inborn; quality of being inherent

پیشنهاد کاربران

بپرس