inly

/ɪnli//ɪnli/

معنی: از درون، قلبا، از دل
معانی دیگر: (قدیمی)، درونا، باطنا

جمله های نمونه

1. Microorganisms are an important group of organism ma inly performing catabolic metabolism, which display extreme abundance in biodiversity.
[ترجمه گوگل]میکروارگانیسم‌ها گروه مهمی از ارگانیسم‌ها هستند که متابولیسم کاتابولیک را انجام می‌دهند، که فراوانی زیادی در تنوع زیستی نشان می‌دهند
[ترجمه ترگمان]Microorganisms یک گروه مهم از موجودات زنده است که متابولیسم catabolic را انجام می دهد، که تنوع بسیار زیادی در تنوع زیستی به نمایش می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In prometaphase, the NR, composed ma- inly of the similar granules and fibrils, was found attached to chromosomes.
[ترجمه گوگل]در پرومتافاز، NR، که عمدتاً از گرانول‌ها و فیبریل‌های مشابه تشکیل شده است، به کروموزوم‌ها متصل است
[ترجمه ترگمان]در prometaphase، the، ma، که از دانه های مشابه و fibrils تشکیل شده بود، به کروموزوم ها اختصاص یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This paper ma inly discusses teachers' different op inions about grouping study and its implementing preconditions, together with attentive problems in implementing it.
[ترجمه گوگل]این مقاله صرفاً نظرات مختلف معلمان را در مورد گروه بندی مطالعه و پیش شرط های اجرای آن، همراه با مشکلات توجه در اجرای آن مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ma inly، در مورد inions مختلف در مورد گروه بندی مطالعه و پیاده سازی آن، همراه با مشکلات دقیق در اجرای آن بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was inly excited about her.
[ترجمه گوگل]او به طور کلی در مورد او هیجان زده بود
[ترجمه ترگمان]از ته دل از او خوشش آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ma inly used for sanding the products such as black metals, nonmetals materials, wood and - made board.
[ترجمه گوگل]ما فقط برای سنباده زدن محصولاتی مانند فلزات سیاه، مواد غیر فلزی، چوب و تخته های ساخته شده استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]مادر inly برای سنباده کردن محصولات از قبیل فلزات سیاه، مواد nonmetals، چوب و تخته ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Oh, if inly I hadn't said that, if only I had held my tongue.
[ترجمه گوگل]آه، اگر این را نگفته بودم، اگر فقط زبانم را گرفته بودم
[ترجمه ترگمان]اوه، اگر از دل من این حرف را نزده بودم، اگر فقط زبانم را نگه می داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The latter must include inly simple instruction unless there is a good reason for complexity.
[ترجمه گوگل]دومی باید شامل دستورالعمل ساده باشد مگر اینکه دلیل خوبی برای پیچیدگی وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]دومی باید شامل inly دستورالعمل ساده باشد مگر اینکه دلیل خوبی برای پیچیدگی وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. So far, joblessness has risen a lot ma inly in Spa in and Ireland, because of their large layoffs in the construction industry.
[ترجمه گوگل]تاکنون، بیکاری به طور عمده در اسپا در و ایرلند افزایش یافته است، زیرا آنها در صنعت ساخت و ساز اخراج می شوند
[ترجمه ترگمان]تا کنون، میزان بیکاری در اسپا در ایرلند و ایرلند به دلیل اخراج بزرگ آن ها در صنعت ساخت وساز افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Blessing in distant place parents and friends inly.
[ترجمه گوگل]برکت در مکان های دور پدر و مادر و دوستان به طور خاص
[ترجمه ترگمان]از دست پدر و مادر و دوستان که از او دوری می کنند،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This paper is ma inly used the methods of language describes and structure analysis.
[ترجمه گوگل]این مقاله صرفاً از روش‌های توصیف زبان و تحلیل ساختار استفاده می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله از روش های زبان توصیف ساختار و ساختار استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ma inly used for sanding the products such as black metals, nonmetals materials, wood and man-made board.
[ترجمه گوگل]Ma تنها برای سنباده زدن محصولاتی مانند فلزات سیاه، مواد غیر فلزی، چوب و تخته مصنوعی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]مادر inly برای سنباده کردن محصولاتی مانند فلزات سیاه، مواد nonmetals، چوب و تخته ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Conclusion TI resulted ma inly from insufficient function of the right ventricle and marked pathological changes of the pulmonary blood vessels.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری TI عمدتاً ناشی از عملکرد ناکافی بطن راست و تغییرات پاتولوژیک مشخص رگ‌های خونی ریوی است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری TI نتیجه عملکرد ناکافی بطن راست و تغییرات pathological رگ های خونی ریوی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I was founded in 200 on sales of civil works of art - Xiangbao embroidery - ma inly in rural areas to promote the traditional handmade works of art.
[ترجمه گوگل]من در سال 200 با فروش آثار هنری عمرانی - گلدوزی شیانگ بائو - فقط در مناطق روستایی برای ترویج آثار هنری دست ساز سنتی تاسیس شدم
[ترجمه ترگمان]من در سال ۲۰۰ در زمینه فروش آثار هنری of - Xiangbao - ma در مناطق روستایی تاسیس شدم تا کاره ای دستی دست ساز هنری را ترویج کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A sad thing in life is when you meet someone who means a lot to you, inly to find out in the end that it was never meant to be and you just have to let go.
[ترجمه گوگل]یک چیز غم انگیز در زندگی زمانی است که با کسی ملاقات می کنید که برای شما ارزش زیادی دارد، در نهایت برای اینکه بفهمید هرگز قرار نبوده و فقط باید رها کنید
[ترجمه ترگمان]یک چیز غم انگیز در زندگی زمانی است که شما فردی را ملاقات می کنید که به معنی چیزهای زیادی برای شما است، و باید در پایان آن را پیدا کنید که هرگز به آن معنا نیست و شما باید رها کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

از درون (قید)
ab intra, inly

قلبا (قید)
inly

از دل (قید)
inly

پیشنهاد کاربران

بپرس