1. an inlet and outlet valve
سوپاپ خروجی و ورودی
2. cold air inlet
مدخل هوای سرد
3. There is an inlet to a parking lot.
[ترجمه گوگل]ورودی به یک پارکینگ وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک ورودی به پارکینگ وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Mission Valley was a navigable inlet.
[ترجمه گوگل]Mission Valley یک ورودی قابل کشتیرانی بود
[ترجمه ترگمان]دره ماموریت یک ورودی قابل کشتیرانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The top connector is for the inlet from the pump and the bottom for the outlet to the vat.
[ترجمه گوگل]کانکتور بالا برای ورودی پمپ و پایین برای خروجی به مخزن است
[ترجمه ترگمان]اتصال دهنده فوقانی برای ورودی پمپ و کف برای خروجی به ارزش افزوده قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The Inlet covers 500 hectares of inter-tidal land between the Gower Peninsula and Llanelli.
[ترجمه گوگل]ورودی 500 هکتار از زمین های جزر و مدی بین شبه جزیره Gower و Llanelli را پوشش می دهد
[ترجمه ترگمان]این خلیج ۵۰۰ هکتار از زمین های بین دریا بین the Gower و Llanelli را در بر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He followed the shoreline toward the inlet.
[ترجمه گوگل]خط ساحلی را به سمت ورودی دنبال کرد
[ترجمه ترگمان]او خط ساحلی را به طرف ورودی دنبال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Fresh hydrogen gas is charged to the inlet of the reactor to balance consumption.
[ترجمه گوگل]گاز هیدروژن تازه به ورودی راکتور شارژ می شود تا مصرف متعادل شود
[ترجمه ترگمان]گاز هیدروژن تازه به ورودی رآکتور فرستاده می شود تا مصرف را متعادل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The gas phase is recycled to the reactor inlet to provide a large excess of hydrogen gas in the catalytic reaction zone.
[ترجمه گوگل]فاز گاز به ورودی راکتور بازیافت می شود تا مقدار زیادی گاز هیدروژن در ناحیه واکنش کاتالیزوری فراهم شود
[ترجمه ترگمان]فاز گازی به ورودی رآکتور بازیافت می شود تا مقدار زیادی گاز هیدروژن در منطقه واکنش کاتالیتیک فراهم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Maybe she missed the channel into Angle Inlet by only a fraction of a mile, a miscalculation of gradient or degree.
[ترجمه گوگل]شاید او کانال ورودی زاویه را تنها کسری از مایل از دست داده است، یک محاسبه اشتباه گرادیان یا درجه
[ترجمه ترگمان]شاید او این کانال را تنها با کسری از یک مایل، محاسبه غلط شیب یا درجه از دست داده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There is a filter on the inlet side of the fuel pump which may be partially blocked and obstructing fuel flow.
[ترجمه گوگل]یک فیلتر در سمت ورودی پمپ بنزین وجود دارد که ممکن است تا حدی مسدود شده و جریان سوخت را مسدود کند
[ترجمه ترگمان]یک فیلتر در سمت ورودی پمپ سوختی وجود دارد که ممکن است تا حدی مسدود شده و مانع جریان سوخت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Below, in a steep dark inlet, grey seals would pup in the autumn in the tiny inaccessible cove.
[ترجمه گوگل]در زیر، در یک ورودی تیره شیب دار، فوک های خاکستری در پاییز در یاروی کوچک و غیرقابل دسترس توله می کردند
[ترجمه ترگمان]پایین تر از آن، در یک مدخل تاریک و تاریک، خوک های آبی در پاییز در خلیج کوچک غیرقابل دسترس، توله خواهند دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Yeadon had eventually found the King Pot inlet back in 198
[ترجمه گوگل]Yeadon سرانجام در سال 198 ورودی King Pot را پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]Yeadon در نهایت توانست ورودی اصلی کوزه را در ۱۹۸ سالگی پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They went to a fishing village on a small inlet of the sea.
[ترجمه گوگل]آنها به دهکده ماهیگیری در ورودی کوچکی از دریا رفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها به یک روستای ماهیگیری در ورودی کوچکی از دریا رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید