1. On the tallboy was an inkstand with four wells, a squat bottle of ink in each.
[ترجمه گوگل]روی طالبی یک پایه مرکب با چهار چاه بود که در هر کدام یک بطری جوهر چمباتمه زده بود
[ترجمه ترگمان]روی میز یک دوات با چهار چاه، یک بطری مرکب از مرکب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Is this an inkstand?
3. He opened the inkstand to write a poem.
[ترجمه گوگل]مرکب را باز کرد تا شعری بنویسد
[ترجمه ترگمان]دوات را باز کرد تا شعری بنویسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A classic Chinese inkstand and writing brush share his heavy patio desk with several sheets of recently completed calligraphy.
[ترجمه گوگل]یک پایه مرکب کلاسیک چینی و قلم موی تحریر، میز سنگین پاسیو خود را با چندین ورق خوشنویسی که به تازگی تکمیل شده است، به اشتراک می گذارد
[ترجمه ترگمان]یک قلم کلاسیک چینی و قلم نویسی با چند صفحه از خوشنویسی که به تازگی کامل شده بود، به روی میز کوبید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The feather pen laughed at the inkstand.
6. 'Never!' said the Queen furiously, throwing an inkstand at the Lizard as she spoke.
[ترجمه گوگل]'هرگز!' ملکه با عصبانیت گفت و هنگامی که مارمولک صحبت می کرد، یک پایه مرکب را به طرف مارمولک پرتاب کرد
[ترجمه ترگمان]هرگز! ملکه با عصبانیت یک دوات را به سوی مارمولک پرتاب کرد و گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There was an inkstand on the desk in a poet's room.
[ترجمه گوگل]در اتاق شاعری روی میز مرکب بود
[ترجمه ترگمان]یک دوات روی میز در اتاق شاعر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The inkstand told this to a feather pen and other writing materials.
[ترجمه گوگل]پایه مرکب این را به قلم پر و دیگر مواد نوشتاری گفت
[ترجمه ترگمان]دوات به قلم پر و دیگر مطالب نوشتاری گفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. On a table lay a pen, a leaden inkstand and paper, provided in the event of possible reports and the orders of the night patrols.
[ترجمه گوگل]روی یک میز یک خودکار، یک جوهر سربی و کاغذ گذاشته بود که در صورت گزارش های احتمالی و دستور گشت های شبانه تهیه می شد
[ترجمه ترگمان]روی می زی یک قلم، یک دوات سربی و یک کاغذ قرار داشت که در صورت گزارش ها ممکن و دستورها گشتی های شبانه ارائه می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Neither the inkstand nor the feather pen could recognize that their abilities were all precious until then.
[ترجمه گوگل]نه پایه مرکب و نه قلم پر نمی توانستند تشخیص دهند که همه توانایی های آنها تا آن زمان ارزشمند بود
[ترجمه ترگمان]نه دوات و نه قلم پر نمی توانست تشخیص دهد که توانایی آن ها تا آن زمان با ارزشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The inkstand had no idea what was inside of her.
[ترجمه گوگل]پایه مرکب نمیدانست که درون او چه چیزی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]دوات هیچ تصوری نداشت که چه چیزی درونش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. "That is what you have got, madam, " said the pen to the inkstand, when the two were alone again.
[ترجمه گوگل]وقتی آن دو دوباره تنها شدند، قلم به مرکب گفت: "این چیزی است که شما دارید، خانم "
[ترجمه ترگمان]قلم به قلم گفت: خانم، این همان چیزی است که شما دارید، وقتی که دو نفر دیگر تنها بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. "There never was such a cross family!" cried Jo, losing her temper when she had upset an inkstand, broken both boot lacings, and sat down upon her hat.
[ترجمه گوگل]هرگز چنین خانواده متقابلی وجود نداشت! جو فریاد زد، وقتی جوهردان را ناراحت کرد، هر دو بند چکمه را شکست و روی کلاهش نشست
[ترجمه ترگمان]! هیچوقت یه خونواده cross وجود نداشت \" در این موقع جو در حالی که یک دوات شکسته را از دست داده بود و هر دو بند پوتین را شکسته و روی کلاهش نشسته بود، فریاد زد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید