1. In the field, the tanker runs alongside the injector and feeds it via a short length of hose.
[ترجمه گوگل]در میدان، تانکر در کنار انژکتور حرکت می کند و آن را از طریق شیلنگ کوتاهی تغذیه می کند
[ترجمه ترگمان]در این میدان، تانکر در کنار تزریق کننده قرار می گیرد و از طریق یک طول کوتاه از لوله آن را تغذیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این میدان، تانکر در کنار تزریق کننده قرار می گیرد و از طریق یک طول کوتاه از لوله آن را تغذیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Each injector is suspended on a pivoting arm and depth control is hydraulic.
[ترجمه گوگل]هر انژکتور بر روی یک بازوی چرخان معلق است و کنترل عمق هیدرولیک است
[ترجمه ترگمان]هر انژکتور به صورت دستی به حالت تعلیق در می آید و کنترل عمق هیدرولیکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر انژکتور به صورت دستی به حالت تعلیق در می آید و کنترل عمق هیدرولیکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. These were mainly intravenous injectors who first experimented with drugs in the late 1960s and early 1970s.
[ترجمه گوگل]اینها عمدتاً تزریق کننده های داخل وریدی بودند که برای اولین بار در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 داروها را آزمایش کردند
[ترجمه ترگمان]اینها عمدتا injectors تزریقی بودند که ابتدا در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ آزمایش مواد مخدر را انجام دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اینها عمدتا injectors تزریقی بودند که ابتدا در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ آزمایش مواد مخدر را انجام دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The Vredo range of shallow grassland injectors comprises four models.
[ترجمه گوگل]طیف انژکتورهای علفزار کم عمق Vredo شامل چهار مدل است
[ترجمه ترگمان]محدوده Vredo of کم عمق grassland شامل چهار مدل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]محدوده Vredo of کم عمق grassland شامل چهار مدل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. An electric - gasoline fuel injector technology products and manufacturing technologies.
[ترجمه گوگل]برق - بنزین انژکتور سوخت محصولات فن آوری و فن آوری های ساخت
[ترجمه ترگمان]یک تزریق کننده سوخت به سوخت بنزین و فن آوری های تولیدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک تزریق کننده سوخت به سوخت بنزین و فن آوری های تولیدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Chamber compatibility and injector durability involve the control of the combustion environment.
[ترجمه گوگل]سازگاری محفظه و دوام انژکتور شامل کنترل محیط احتراق است
[ترجمه ترگمان]سازگاری اتاق و دوام injector، کنترل محیط احتراق را شامل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سازگاری اتاق و دوام injector، کنترل محیط احتراق را شامل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Objective:To observe the effect of holding one-off injector with full palm on the bacteria contamination of axenic drug liquid.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده تاثیر نگه داشتن انژکتور یکباره با کف دست پر بر آلودگی باکتریایی مایع دارویی آکسنیک
[ترجمه ترگمان]هدف: برای مشاهده اثر نگه داشتن یک انژکتور به طور کامل با کف دست در آلوده کردن باکتری of مایع axenic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف: برای مشاهده اثر نگه داشتن یک انژکتور به طور کامل با کف دست در آلوده کردن باکتری of مایع axenic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Fix the injector into the cylinder cover after repair.
[ترجمه گوگل]انژکتور را پس از تعمیر در پوشش سیلندر ثابت کنید
[ترجمه ترگمان]تزریق کننده را در پوشش سیلندر بعد از تعمیر انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تزریق کننده را در پوشش سیلندر بعد از تعمیر انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Improved injector nozzles seal off better to keep the process leak - free and the molding operation dry.
[ترجمه گوگل]نازلهای انژکتور بهبود یافته بهتر بسته میشوند تا فرآیند نشت نداشته باشد و عملیات قالبگیری خشک بماند
[ترجمه ترگمان]nozzles injector بهبود یافته بهتر است تا فرآیند نشت را ادامه داده و عملیات ریخته گری را خشک نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]nozzles injector بهبود یافته بهتر است تا فرآیند نشت را ادامه داده و عملیات ریخته گری را خشک نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Who can tell me the principle of vacuum injector in the turbine?
[ترجمه گوگل]چه کسی می تواند اصل انژکتور خلاء در توربین را به من بگوید؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی می تواند اصل of خلا را در توربین به من بگوید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چه کسی می تواند اصل of خلا را در توربین به من بگوید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The test board of main generator engine fuel injector to be fixed near fuel oil purifier for operating safety and easily.
[ترجمه گوگل]تخته تست انژکتور سوخت موتور ژنراتور اصلی برای تثبیت در نزدیکی دستگاه تصفیه روغن کوره برای ایمنی و سهولت کارکرد
[ترجمه ترگمان]تخته تست کننده سوخت موتور ژنراتور، در نزدیکی سکوی نفتی سوختی برای ایمنی عملیاتی و به راحتی نصب خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تخته تست کننده سوخت موتور ژنراتور، در نزدیکی سکوی نفتی سوختی برای ایمنی عملیاتی و به راحتی نصب خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. To compare with other kinds of fault injector, this new method of fault injection have the merits of easy to manipulate and control, real-time fault injection and online analysis.
[ترجمه گوگل]برای مقایسه با سایر انواع انژکتور خطا، این روش جدید تزریق عیب دارای مزایای دستکاری و کنترل آسان، تزریق عیب بلادرنگ و تجزیه و تحلیل آنلاین است
[ترجمه ترگمان]برای مقایسه با سایر انواع تزریق کننده خطا، این روش جدید تزریق خطا دارای مزایای کنترل و کنترل، تزریق خطا در زمان حقیقی و آنالیز آنلاین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای مقایسه با سایر انواع تزریق کننده خطا، این روش جدید تزریق خطا دارای مزایای کنترل و کنترل، تزریق خطا در زمان حقیقی و آنالیز آنلاین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. If tailing is observed, repeat the injector installation process.
[ترجمه گوگل]در صورت مشاهده باطله، مراحل نصب انژکتور را تکرار کنید
[ترجمه ترگمان]اگر پسماند مشاهده می شود، فرآیند نصب کننده را تکرار کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر پسماند مشاهده می شود، فرآیند نصب کننده را تکرار کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Finally, the mould for handspike of injector as a example is presented to validate the correctness and feasibility of this system.
[ترجمه گوگل]در نهایت، قالب دستپایک انژکتور به عنوان نمونه برای تایید صحت و امکان سنجی این سیستم ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]در نهایت، قالب برای handspike of به عنوان مثال، برای اعتبار سنجی و امکان پذیر بودن این سیستم ارائه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در نهایت، قالب برای handspike of به عنوان مثال، برای اعتبار سنجی و امکان پذیر بودن این سیستم ارائه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید